زبان خوراکیها ، اسم من ترخون است

دشمن سرسخت بیماری‏های عفونی، بخصوص وبا هستم.
جویدن من، میکرب طاعون را نیز از شخص می‏راند.
اشتهاآورم و رطوبت‏های بدن را جذب می‏کنم.
برای تسکین درد معده مفیدم.
درمان‏کننده دردهای رماتیسمی بوده و برای اعصاب مفیدم.
در فارسی اسم من ترخانی بود، بعد آنرا معرب کرده، ترخون و طرخون نوشتند. همراه با نعنا به بازار می‏آیم و در ردیف سبزیهای خوردنی هستم. در اکثر شهرهای ایران می‏رویم. در طعم من تندی و گسی و شیرینی با هم احساس می‏شود و چون مرا ناشتا بجوند و مدتی در دهان نگاه می‏دارند تا طعم بد آنرا حس نکنند. برای کاشتن من می‏توان از بذر من استفاده کرد و هم می‏توان ساقه‏ی مرا قلمه زد. در کتاب‏های قدیم نوشته‏اند چون اسفند را در سرکه کهنه بخیسانند و بعد بکارند ترخون سبز می‏شود و نیز عده‏ای نوشته‏اند چون اسفند را در جوف ترب بکارند، ترخون سبز می‏گردد. من چون در کشاورزی تخصصی ندارم، صحت و سقم این موضوع را نمی‏دانم. من بادشکن و ضد عفونی‏کننده بوده، و در مواقع شیوع بیماریهای عفونی مثل وبا و طاعون جویدن من برای جلوگیری از سرایت مرض توصیه شده است. جویدن من دهان را خوشبو می‏کند و زخم‏های دهان را درمان می‏نماید - آشامیدن آب، بعد از جویدن من گوارا و لذت‏آور است. من اشتهاآور و جاذب رطوبات معده و سینه می‏باشم. برای تسکین درد معده و رفع یبوست و دردهای رماتیسمی و اعصاب مفید می‏باشم. جوشانده‏ی من به مقدار 25 گرم تا 30 گرم در هزار تجویز می‏شود. زیاده‏روی در خوردن من خون را تیره و شهوت را کم می‏نماید.
ترخون رومی که فارسی آن آکرکره و عاقرقرحا می‏باشد با من نسبتی ندارد.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0