زبان خوراکیها ، اسم من عسل است
مرا به فارسی انگبین، و برادر ارجمندم را که خوراک ملکه کندو بوده، و دارای اکسیر جوانی و طول عمر است، شاه انگبین گویند - شهد - نوش - نوشابه - هم به من گفتهاند.
من از زمانهای خیلی دور، یعنی قبل از پیدایش انسان در کندوهای طبیعی، در لابلای صخرهها و شکاف درختان جنگلی وجود داشتم، من از نیکنوش گلها و برگها و دمبرگها که بوسیله زنبور عسل کشیده میشود درست میشوم زنبور عسل تمدنی بسیار قدیمی دارد و قوانین کندو از زمانی اجرا میشد که انسان آشنا به مقررات انتظامی و حقوقی نبود، مصریان و ایرانیان عهد باستان، تقریباً چهارهزار سال پیش به اصول کندوداری و پرورش زنبور عسل همت گماردند، سقراط مرا اکسیر طول عمر میدانست. من تنها ماده قندی بودم که قبل از قند، کام انسان را شیرین کرده و ارزش غذایی خود را در طول تاریخ حفظ نمودهام.
در مقابر فراعنهی مصر، کوزههایی پر از عسل سالیان دراز باقی مانده، و هنوز با گذشت چهل قرن فاسد نشده، و مقداری از منافع خود را حفظ کرده است و این خود از عجایب ذاتی من است که با وجود شیرینی، ترش نمیشوم، کپک نمیزنم و تغییر ماهیت نمیدهم. در قرآن مجید سورهی مبارکهی نحل در شأن من نازل شده و این افتخاری بس بزرگ برای من است.
عدهای مرا هم دوا و هم غذا دانستهاند. من این تعریف را قبول ندارم، زیرا دوا معمولاً به آن دسته از گیاهان اطلاق میشود که با بدن انسان بیگانه بوده و پس از تأثیر، زیان فراوانی به دنبال میآورد و با توجه به اینکه در عصر حاضر، بعضی از داروها بیفایده و خطرناک میباشند کمال بیانصافی است اگر کسی مرا دوا بخواند، من با بدن انسان آشنا و یکی از غذاهای اصلی شما هستم که بدون تشریفات و به آسانی هضم شده، جذب یاختههای عضلات شما میگردم. بهترین تعریفی که تاکنون از من شده، و سزاوار آن میباشم شفا است که بنا بر مندرجات قرآن مجید، در من وجود شفا موهبتی است که ایزد توانا آنرا در نیکنوش گیاهان به ودیعت نهاده و برای آنکه اندیشمندان پی به عظمت دستگاه آفرینش برند، به زنبور عسل دستور داده است که آن را از شیره گلها و برگها گرفته، و مرا که حاوی نیکنوشهای گوناگون به رنگهای مختلف هستم بسازد.
اسرار ساختمان من با وجود پیشرفتهای علمی هنوز بر زیستشناسان و دانشمندان دیگر کشف نشده، و فقط میدانند که زنبور عسل پس از مکیدن شیره گیاهان آنرا به کیسهی عسل که در شکم است برده و پس از چند عمل شیمیایی ناشناخته و محرمانه، آنرا به مایعی خوشبو و خوش طعم، مقوی، نشاطآور، و نیکو خصال تبدیل کرده و در خانههای مومین که قبلاً ساخته شده است، ذخیره مینماید. برای تهیه یک کیلو از این شهد گوارا زنبور ناگزیر است دو میلیون دفعه روی گلها بنشیند و برای شما انگبین تهیه نماید که هم غذا باشد و هم شفا، حال اگر زنبور بجای مکیدن شیره گلها از قند سفید استفاده کند، فرآورده او را نمیتوان عسل نامید و به همین جهت است که در قوانین کشورهای مترقی، عسل به شهدی اطلاق میشود که آنرا زنبور عسل پس از تغذیه از گیاهان مختلف ساخته باشد. هنر من تنها شفای بیماران نیست، بلکه اکسیر طول عمر نیز در شاه انگبین قرار دارد، و از این رو مشاهده میفرمایید که عمر ملکه زنبور عسل که تنها از شاه انگبین تغذیه میکند، چهار تا پنج سال میباشد. در صورتی که عمر زنبورهای کارگر تابستانی شش تا هشت هفته و عمر کارگر زمستانی که از اضافات شاه انگبین بهرهمند میشوند، شش تا هشت ماه است. حال ببینید دو زنبور که یکی از انگبین و دیگری با شاه انگبین تغذیه میکند، چقدر تفاوت طول عمر دارند.
این که گفته شد خدا شفا را در نیکنوش ما قرار داده است، تنها یک ادعا نیست، بلکه متکی به دلایل علمی و تجربی زیر میباشد، نخستین تجربهای که آزمایش آن با وسایل علمی امروزی بسیار آسان است، این است که شما میتوانید مقداری میکرب خطرناک را با من مخلوط کنید و ببینید با این که من یک مادهی غذایی کامل هستم و بایستی محیط خوبی برای پرورش میکربها و قارچها باشم، نه تنها این موجودات در روی من رشد نمینمایند، بلکه به زودی از بین رفته و اجساد آنها نیز به تدریج محو و نابود خواهد شد. این تجزبه کوچک و بسیار آسان از آن جهت شایان توجه است که من فاقد مواد سمی هستم و با این حال، خاصیت میکربکشی و ضد عفونیکنندهی من از قویترین زهرها زیادتر و از همه آنتی بیوتیکها وسیعتر است. ممکن است بعضی بپرسند که من با کدام اسلحه به جنگ این موجودات خطرناک میروم، و چگونه این جانوران موذی را از بین میبرم. سؤالی است بسیار بجا و منطقی. من دارای چندین نوع آنتی بیوتیک خوراکی و بی ضرر با طیفی وسیع که انسان نسبت به آنها حساسیت ندارد بوده و نیز دارای تشعشعات رادیواکتیو، و از همه مهمتر دارای مقداری دیاستاز و عوامل زنده هستم که میتوانند این میکربها را خورده و از بین ببرند و حتی قادرند هر مادهی خارجی را که با عسل مخلوط شود از خود برانند و روی همین اصل است که عسل مخلوط و تقلبی به آسانی شناخته شده و حتی اگر قند هم به آنها بزنند، به صورت شکرک درآمده متقلبین را رسوا مینماید. این عوامل زنده که در عسل هر چه تازهتر باشد بیشتر است هنرهای بسیار دارند که دانستن بعضی از آنها خالی از لطف نیست. اولین کار این دسته تجزیهی قند چغندر به قندهای انگور و توت است و با این که ابتدا من دارای مقداری از نوع قند چغندر هستم معذلک پس از چندی فاقد آن شده، و تمام قندهای من، تجزیه شد به قند توت تبدیل میشود عوامل زنده میتوانند مواد نشاستهای و چربی را نیز تجزیه و تبدیل نمایند و روی همین اصل است که قویترین میکربها و قارچها در برابر آنها یارای مقاومت ندارند. اگر شما عسل تازه را روی پینههای دست و پا و زبریهای روی زانو و آرنج بمالید، آنها را از بین خواهد برد و با همین حربه است که من میتوانم سنگرهای میکربهای کهنه و مزمن را خراب کرده و به داخل آنها نفوذ نمایم.
یکی دیگر از خواص شفابخشی من آن است که هر دارویی با من مخلوط شود و یا همراه من مصرف گردد خاصیت بهی بخشی آنرا چند برابر مینمایم، و روی همین اصل مسلم بود که پزشکان و داروسازان قدیم بیشتر داروها را همراه من تجویز و تهیه میکردند.
من با داشتن قند فراوان سرکه نمیشوم و قندهای من با شیرینی فراوانی که دارند، به دندانهای شما صدمه نمیزنند، بلکه میتوانند آنها را سفید و لثهها را محکم سازند.
خاصیت ضد عفونیکننده من، اگر تاکنون بر شما ثابت نشده است میتوانید یک کاسه عسل و یک کاسه شربت قند را کنار هم بگذارید. پس از چندی خواهید دید که پشه و مگس در روی کاسه شربت جمع شده، ولی جرأت نزدیکی به عسل را ندارند.
شما میتوانید از خاصیت ضد عفونیکننده من برای کلیه امراض جلدی به صورت خالص و یا مخلوط با مواد گیاهی دیگر استفاده کنید - مضمضه با شربت من برای زخمهای دهان و غرغره با آن جهت اورام گلو بسیار سودمند است. بهترین خمیر دندان را میتوانید از ترکیب من با مواد دیگر درست نمایید و مالیدن خالص من به لثه و دندان نیز نافع است و سبب روییدن گوشت نو میشود. من معده و عروق را باز میکنم لیزابههای بلغمی را جذب و از عمق بدن بیرون میآورم. برای سستی اندام و عضلات و استسقاء و ورم طحال مفید میباشم.
بادشکن بوده برای معالجه قولنج روده تجویز شدهام، پادزهر سموم، مخصوصاً مسمومیت غذایی هستم و دوست کبد و شکننده سنگهای کلیه و مثانه میباشم. من به علت طعم شیرین، خاطرخواه زیاد دارم و ناسازگاری غذا را از بین برده، غذاهای ناگوار را گوارا میسازم. چون زود جذب یاختهها میشوم، هر دارویی که همراه من خورده شود به سرعت اثر نیکنوش را خواهد بخشید.
من حاوی تمام ویتامینها و تمام عناصر معدنی مورد نیاز بدن انسان هستم و کمبودهای غذایی را جبران مینمایم، با داشتن قند زیاد، آن گونه که سایر قندها برای مبتلایان بمرض قند ضرر دارند زیانبخش نیستم. ترشحات غدد داخلی و بزاق را تعدیل میکنم و برای معالجه سختی عمل بلع و خشکی گلو و درمان سرفه زیاد توصیه و تجویز شدهام. مبتلایان به مرض کمخوابی و بیخوابی میتوانند از من استفاده کنند. قبل از خواب چند قاشق مرباخوری از شهد گوارای من میل نمایند. برای رفع دل درد و یبوست و کماشتهایی میتوانید از من استفاده کنید. خوردن من جریان خون را آسان میکند و کندی آنرا از بین میبرد و گرفتگی مویرگها را باز مینماید و از سکته قلبی جلوگیری مینماید. برای زخم معده و امعاء مفید است و ترشی معدی را از بین میبرد و اشتها به غذا را زیاد میکند.
در دوران پیری برای حفظ سلامتی انسان، غذایی مناسبتر از من نیست. به اشخاص سالخورده بگویید که تا میتوانند از خوردن قند سفید که بیجان و مرده است خودداری کرده و از شهد من که زنده و فعال است تناول نمایند.
در صنعت داروسازی از وجود من برای شیرین کردن داروها بجای قند استفاده میکنند تا بیماران شما شفای عاجل پیدا نمایند. مرا همراه خمیر دندان کنید تا کرمخوردگی را از بین ببرم. در حبها - در شیافها و پمادها از من داخل کنید تا اثر معجزه آسای آنرا ببینید. در شهرهای جنوبی فرانسه، شربت مرا با مخمر آبجو مخلوط کرده و مینوشند. عمل آنها چندان خوب نیست. زیرا مخمر آبجو قادر نیست با من رشد نماید.
خوردن من همراه با کندر جهت پاک کردن سینه و قصبةالریه و استسقا و بند آمدن ادرار و شکستن بادهای سرفه و دفع سموم مخلوط با آب مقطر یا باران جهت زیاد شدن ادرار و خورد شدن سنگهای کلیه و مثانه و رفع تشنگی بسیار نافع است. سرمه من به تنهایی یا مخلوط با آب پیاز جهت شفاف شدن چشم و رفع خارش پلک و جلوگیری از آبریزش چشم مفید است. این خواص و هزاران منافع دیگر موقعی در من جمع است که تقلبی و ساختگی نبوده، بوسیله زنبور عسل از نیکنوش گلها تهیه شده باشم.
سکنجبینی که با من تهیه شود، بهترین مشروبات بوده، و صفرابری اعلا میباشد.
شربتها و مرباها و مارمالادها و شیرینیها را با من درست کنید تا از زندگانی لذت ببرید.
از نوع وحشی من هنوز در بعضی از کوههای ایران خصوصاً بلوچستان و کردستان پیدا میشود و بسیار لذتبخش میباشد. بهترین نوع محصول من، محصول بهاره است که از گلهای معطر بهاری بهرهمند گردیده است.
پردهای از موم که زنبور عسل روی من میکشد، بهترین نشانهی اصلیت من است. اگر این پرده را به عنوان ماسک زیبایی به روی صورت خود بکشید و پس از چندی آنرا با آب پاک کنید، و با آب نیم گرم بشویید، چین و چروک و گوشتهای اضافی و پست و بلندیهای کوچک را از بین میبرد و به لطافت پوست شما کمک میکند.
به مبتلایان به جوش غرور توصیه کنید که همه روزه کمی عسل به صورت خود بمالند و آنقدر با دست مالش دهند تا از بین رود و بدون شستن آثار آن دیده نشود. اگر چند روز مرتباً به این کار ادامه دهند، جوش از بین رفته و آثار آن نیز محو میگردد.
ممکن است بعضی از زنبورها به گل خرزهره و چند گل سمی دیگر عادت کنند، و محصولی سمی تهیه نمایند. این کار به ندرت اتفاق افتاده و قابل جلوگیری است.
نیکنوش یک کلمه فارسی است و فرنگیها به آن نکتار گویند.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
