زبان خوراکیها ، من ریحان هستم
مرا ریحان مینامند، به معنی گل و سبزه! برابر این لغت در فارسی اسپرم است که به صورت اسپرغم - اسپرهم و اسفرم نیز گفته شده است. اسم اصلی من شاه اسپرم است که آن را شاه اسپرغم - شاهپرهم - شاهسفرم نیز گفتهاند.
بعد از اسلام مرا به عربستان بردند و کلمهی شاه اسپرم را به سلطانالریا حین ترجمه کردند و از آنجا به اروپا رفت و به زبان لاتین به آن بازیلیک، یعنی سبزی سلطنتی لقب دادند. لقب آن از روی افسانهای است که در فرهنگ عامیانه (فولکلور) فارسی وجود دارد و پیدایش مرا در زمان سلطنت انوشیروان میرساند و با اینکه این داستان صورت افسانه دارد، معذلک تکرار آن خالی از لطف نیست. اینک شرح داستان به همه صورت که در کتب قدیم آمده است:
گویند اسپرغم پیش از انوشیروان نبود. روزی انوشیروان بار عام داده، و به دیوان قضاوت نشسته بود. ناگاه ماری بزرگ از زیر تخت در آمده، حاضران را از دیدن او ترس به هم رسید. قصد او کردند، شاه فرمود بگذارید شاید شکایتی داشته باشد. به دنبال او برفتند تا به کنار چاهی رسیدند. مار بر کنار چاه حلقه زد، آنگاه به درون رفت و بر آمد، چون در آن چاه نگاه کردند، ماری دیدند مرده افتاده و عقربی نیش بر او بند کرده، نیزهای از بالای چاه بر پشت عقرب فرو بردند و چون یک سال بگذشت، هم در آن روز شاه نشسته بود و به شکایات مردم رسیدگی میکرد. همان مار به نزدیک سریر آمد و از دهن خود قدری تخم سیاه بریخت و برفت، کسری فرمود آن تخم را کاشتند. از آن شاه اسپرغم بر آمد و انوشیروان که پیوسته زکام داشت از بوییدن و خوردن آن زکامش برطرف شد. شکی نیست که این داستان به این شکل صحت ندارد و بعید نیست که بذر مرا یکی از شاکیان که به حق خود رسیده بود، به عنوان هدیه آورده باشد.
عدهای از لغت نویسان عربی مرا ضیمران نوشتهاند. این خود یک اشتباه است. زیرا ضیمران گیاه دیگری از خانوادهی ماست که در صحرای عربستان میروید و بسیار خوش بو و نافع است. در خانوادهی ما بیش از 160 نوع گیاه خوشبو وجود دارد که چند نوع آن بیشتر در ایران کاشته نمیشود. بذر یک نوع آن تحت عنوان تخم شربتی زیاد مصرف دارد.
باری من مقوی معده، بادشکن، ضد عفونیکننده دهان و دستگاه گوارش، مدر و ضد تشنج میباشم. به علت داشتن سبزینه و اسانس مخصوص که خود مخلوط از چند اسانس است، بوی پیاز و سیر را از دهان میبرم و روی همین اصل است که یک پای ثابت سینی نان و کباب شدهام و چون به کباب بازاری پیاز زیاد میزنند، و مقداری هم با آن میخورند، ناگزیر نیز مقداری از سبزی من تناول مینمایند تا بوی پیاز برطرف شود. من دماغ را باز میکنم. عصارهی من با شیر برای درمان زکام و سینه درد و سرفه به کار میرود. مضمضمه جوشاندهی غلیظ و جویدن خود من جهت رفع آفت دهان و بو کردن من برای رفع سر درد مفید است.
کسانی که هنگام مسافرت در اتومبیل - هواپیما و کشتی حالشان بهم میخورد و دچار درد سر و دل بهم خوردگی میشوند، میتوانند از من استفاده کنند، و با بو کردن من و جویدن برگهای نازک من خود را تسکین بدهند، من میکربهای اسهال و وبا را میکشم. بوی من پنبه و مگس را فرار میدهد. چند شاخه از من در باغچه منزل خود بکارید و به این ترتیب با این حشرات مزاحم مبارزه نمایید. خوردن بذر من مقاومت بدن را در برابر سموم زیاد میکند. پزشکان قدیم ایران کوبیدن بذر مرا برای ساختن ترکیبات دارویی منع کردهاند و این از آن جهت است که لعاب ما دانههای گیاهی در موقع کوبیدن از بین میرود و بهتر است، تخم مرا بطور مستقیم به کار برید، من دارای ویتامین کا بوده و برای خون دماغ و بواسیر خونی سودبخش میباشم، سابقاً تخم مرا با شکر کوبیده، جهت رفع بوی زیر بغل استعمال میکردند، به نظر من تنها ساییدن آن کافی است و احتیاج به شکر ندارد!
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در چهارشنبه 30 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..
