حكايات موضوعي ، امید ، عذرپذیر

چون هدهد به نزد سلیمان باز گشت، عذر خویش را بیان کرد و از قوم سبأ خبر آورد. سلیمان گفت: باید ببینم این عذر که آوردی راست است یا دروغ؛ اگر دروغ باشد، تو را به سختی عذاب می‏کنم!
جبرئیل امین از طرف خدا آمد و گفت: ای سلیمان! مرغک ضعیف را تهدید می‏کنی! ای سلیمان! چرا از مرغی ضعیف، به عذری ضعیف بسنده نمی‏کنی و او را تهدید می‏نمایی؟ چرا از ما نمی‏آموزی که با بندگان خود، چگونه معامله می‏کنیم.
وقتی کافری در امواج متلاطم دریا، در درون کشتی گرفتار می‏گردد، از ترس غرق شدن، بت را می‏اندازد و به زبان عذر، دروغ می‏گوید. چون وی از دریا بیرون رفت و از غرق شدن خلاصی یافت، بار دیگر بت را می‏پرستد و به کفر خویش باز می‏گردد. من به دروغ وی توجه نمی‏کنم و آن عذر دروغ وی را می‏پذیرم و از غرق شدن نجاتش می‏دهم.(35)







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0