حكايات موضوعي ، بندگی خدا ، راه بندگی‏

سهل تستری می‏گوید: بنده‏ای خریدم و به خانه آوردم. از او پرسیدم: نامت چیست؟
- تا چه خوانی؟
- چه می‏خوری؟
- تا چه دهی؟
- چه می‏پوشی؟
- تا چه آری؟
- چه می‏خواهی؟
- بنده را با خواست، چه کار!
سهل گفت: یک شب را تا صبح به استغفار و گریه پرداختم و با خود گفتم اگر او بنده است، پس من چه کاره‏ام.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0