حكايات موضوعي ، توکل ، پشتوانه یوسف
برادران یوسف وقتی خواستند یوسف را به چاه بیفکنند، یوسف لبخندی زد! یهودا، یکی از برادران، پرسید: چرا خندیدی؟ این جا که جای خنده نیست!
یوسف گفت: روزی در فکر بودم چگونه کسی میتواند به من اظهار دشمنی کند، با این که برادران نیرومندی دارم!
اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد، تا بدانم که نباید به هیچ بندهای به غیر خدا تکیه کنم(118).
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394
سلامـ .... ... ..

موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
تعداد كل بازديدها : 647027 نفر
تعداد كل مطالب : 7556 مطلب
ساخت وبلاگ : 15 / 01 / 1394
آپديت : شنبه 25 مهر 1394