حكايات موضوعي ، حق همسایگی ، دعای فاطمه
شب جمعه، امام حسن (علیه السلام)، رکوع، سجده، قیام و قعود مادر را در تحت نظر داشت و مراقب بود، ببیند مادرش که این همه درباره مردان و زنان مسلمان دعای خیر میکند و نام یک یک آنان را میبرد، برای شخص خود از خداوند چه چیزی در خواست مینماید.
امام حسن (علیه السلام)، آن شب را تا صبح نخوابید و منتظر بود، ببیند مادرش درباره خودش چگونه دعا میکند و از خداوند برای خود چه میخواهد.
شب صبح شد و امام حسن (علیه السلام)، حتی یک کلمه هم نشنید که مادرش، برای خود دعا کند. حضرت صبح به مادر گفت:
مادر جان! چرا من هر چه گوش کردم، تو درباره دیگران دعای خیر کردی و درباره خودت یک کلمه هم دعا ننمودی!
حضرت زهرا (علیها السلام) جواب داد: پسرک عزیزم! اول همسایه، سپس خانه خود(128).
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394
سلامـ .... ... ..
