حكايات موضوعي ، دوستی اهل بیت ، عشق ولایت
حجر بن عدی چون زمان شهادت او و شش نفر از یارانش فرا رسید، به جلاد گفت: اگر بناست فرزندم (همام) را به قتل برسانید، اول او را بکشید. چون دلیل خواستند، گفت: ترسیدم او برق شمشیر را در گردنم ببیند و از بیم آن، از ولایت علی (علیه السلام) دست بردارد.
حجر بن عدی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده است که: ای حجر! تو در راه دوستی علی (علیه السلام) کشته میشوی؛ اما چون سرت بر زمین بیفتد، از خاک، چشمه آب میجوشد و سرت را میشوید. هنگامی که سر از تن او جدا شد و بر زمین افتاد چشمه آبی جوشید و سر مطهژرش را شست.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394
سلامـ .... ... ..

موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
تعداد كل بازديدها : 642365 نفر
تعداد كل مطالب : 7556 مطلب
ساخت وبلاگ : 15 / 01 / 1394
آپديت : شنبه 25 مهر 1394