حكايات موضوعي ، صبر ، طریق آرامش‏

دختر علامه مجلسی، که از زنان صاحب کمال، مجتهد و فاضل بود، وقتی از پله بالا می‏رفت، افتاد و سرش شکست و خون جاری شد. ساق پایش نیز به سنگ تیزی برخورد کرد و استخوانش شکست. عده‏ای اطرافش جمع شدند. دیدند که می‏خندد!
گفتند: مگر درد نداشت؟
گفت: چرا!
پرسیدند: پس چرا ناله نکردی؟
گفت: وقتی از ثواب هایی که خدا به من، به خاطر تحمل این درد می‏دهد، یادم آمد، آرام شدم(217).







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0