حكايات موضوعي ، گناه ، گریه نوح
روزی حضرت نوح (علیه السلام) به سگی برخورد کرد. بر زبان نوح (علیه السلام) گذشت که این سگ چه زشت است و چه صورت ناخوشی دارد.
در این هنگام از سوی خداوند، عتاب آمد که: ای نوح! بر آفریده ما عیب میگیری. نوح از این عتاب، گریه کرد و روزگار درازی بر خود نوحه میکرد تا نام وی را نوح نهادند. وحی آمد: ای نوح! چقدر ناله میکنی!
نوح با عمر درازی که داشت یک بار کلمهای گفت که مورد رضایت خداوند نبود و آن همه گریست. پس خود را بنگر، که با این همه لغزشها و مصیبتهای بی شمار چه باید کرد(298).
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394
سلامـ .... ... ..

موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
تعداد كل بازديدها : 640335 نفر
تعداد كل مطالب : 7556 مطلب
ساخت وبلاگ : 15 / 01 / 1394
آپديت : شنبه 25 مهر 1394