حكايات موضوعي ، گناه‏ ، موعظه گناهکار

مردی به محضر حضرت عیسی (علیه السلام) آمد و عرض کرد: مرتکب زنا شده‏ام، مرا از گناه پاک کن.
حضرت عیسی (علیه السلام) دستور داد که همه، در تطهیر گناهکار حاضر شوند. بنابراین مردم برای مجازات این شخص، گودالی کندند. وقتی همه جمع شدند و گناهکار در گودال قرار گرفت، نگاهی به جمعیت انبوه انداخت و گفت: ای مردم! هر کس خودش آلوده به گناه است و باید کیفر ببیند، حق ندارد در مجازات من شرکت کند.
با شنیدن این جمله، همه رفتند. تنها حضرت عیسی (علیه السلام) و حضرت یحیی (علیه السلام) ماندند. یحیی (علیه السلام) پیش آمد و به آن مرد نزدیک شد و گفت: ای گناهکار! مرا موعظه کن.
مرد گفت: ای یحیی! مواظب باش خودت را در اختیار هوای نفست مگذاری؛ زیرا سقوط کرده و بدبخت خواهی شد.
یحیی گفت: موعظه‏ای دیگر بگو؟
مرد گفت: هرگز خطا کاری را به خاطر لغزشش ملامت مکن؛ بلکه در کار نجات او باش.
حضرت یحیی گفت: باز هم موعظه کن.
مرد گفت: از به کار بردن غضبت خودداری نما.
یحیی گفت: موعظه‏هایت مرا کفایت می‏کند(307).







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0