حكايات موضوعي ، محاسبه ، حساب در قیامت‏

پدری به پسرش گفت: امروز هر حرفی را با مردم می‏گویی و آنچه بر زبان می‏آوری و همه کارهایت را، به هنگام نماز عشا به من بگو!
آن پسر، در وقت مشخص شده با رنجی بسیار و تکلفی تمام، یک روز گفتار و کردار خویش را به پدرش گزارش داد.
روز دیگر، پدر همین درخواست را تکرار کرد. پسر گفت: ای پدر! هر کار دشواری که می‏خواهی، به عهده من بگذار؛ اما این کار را از من نخواه که طاقتش را ندارم.
پدر گفت: ای پسر! هدفم این بود که هوشیار باشی و از حساب قیامت بترسی. امروز طاقت پس دادن حساب یک روزه با پدر خویش را با چندین لطف، نداری؛ فردا حساب همه عمر را با قهر، چگونه طاقت می‏آوری(317)؟







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394 

نظرات ، 0