زبان خوراکیها ، اسم من شاهدانه است
اسم من شاهدانه و اعراب آن را معرب کرده شاه دانج گویند. فارسی گیاه من کنب بوده و اعراب به آن قنب گویند، به من حشیشةالفقرا، ورق الخیال نشاط افزا، فلک تار، عزش نما، شهوتانگیز و جزاعظم هم لقب دادهاند. ولی بعضی از این القاب مثل نشاطانگیز و شهوتانگیز شباهت به مثل معروف بر عکس نهند نان زنگی کافور را دارند.
من دارای انواع و اقسام بیابانی، کوهی و بستاینی هستم. بستانی من همین گیاهی است که در ایران دانه آن را بو داده و با گندم بو داده مخلوط کرده میخورند. انواع وحشی من زیاد است، ولی در حقیقت تغییر شکل گیاه من نتیجه تغییر آب و هوا است که در وضع گلهای من نیز موثر است. و با اینکه گیاه من دو پایه میباشد، یعنی گل نر در یک گیاه و گل ماده در گیاه دیگر است، معذلک گاهگاهی در اثر تغییر آب و هوا به صورت یک پایه در میآیم، و این من الیافی به دست میآید که با آن میتوان مثل الیاف کتان پارچه بافت، ولی که پوشیدن آنها باعث لاغری و فساد مفاصلف است، و در عوض الیاف من برای ساختن کاغذ فوق العاده مناسب بوده، و کاغذ ابریشم میشود. از دانههای من و روغنی میگیرند که بوی آن نامطبوع و زننده است ، ولی برای ساختن صابون و سوخت مناسب است و بعلاوه از گیاه من رزینی میگیرند که مقدار آن بر حسب ارتفاع رشد من کم و زیاد میشود، یعنی هر چه ارتفاع زیادتر باشد، مقدار رزین آن بیشتر است، و حداکثر رزین در دامنه کوههای هیمالیا به دست میآید و در دامنه کوههای خراسان، اراک و بلوچستان هم انواع وحشی رزیندار خودرو به عمل میآید و به آنها شاهندانه هندی میگویند. از نوع هندی من چرس، بنگ و حشیش میگیرند که مورد علاقه اشخاص لاابالی است.
نویسنده زبان خوراکیها در بحث تمایلات جنسی مضار اینها را به طور مفصل شرح داده و در اینجا به اختصار اشاره میشود.
بنگ مخلوطی است از برگ و سر شاخههای گلدار شاهدانه هندی که گاهی به طور تقلب از سر شاخههای نر نیز به آن اضافه میکنند، چرس ماده چسبندهای است که بر روی شکوفه گلهای ماده بعد از آمیزش گیاه ظاهر میشود، و بعد مورد استفاده قرار میگیرد و به طور تقلب گاهی به آن تریاک و سموم دیگر اضافه میشود که بدترین آنها عصاره حشرهای است که در زبان فارسی و عربی به آن ذراریح گویند، و حشیش سر شاخههای گلدار پایههای ماده میباشد.
برای به دست آوردن چرس عدهای لباس چرمی پوشیده، در وسط مزرعه شاهدانه از این طرف به آن طرف میدوند تا تمام صمغ موجود در گیاه به لباس آنها بچسبد و بعد آن را از روی چرم میگیرند. عدهای هم بدون لباس لخ با یک لنگ چرمی میدوند و صمغ به بدن آنها میچسبد و بعد دلاک آنها را همراه با چرک بدن از تنشان میگیرد و آن را مونسالهموم و حبهالمساکین میگویند.
داروسازان سنتی ایران این مواد را مرکب قوی دانسته معتقد بودند که این مواد اول اشتها و بعد شهوت را زیاد میکند، کمی نشاط میآورد و رنگ رخسار را باز میکند و بلافاصله ضد افعال مذکور از آن ظاهر میشود، یعنی اشتها به غذا از بین میرود. نشاط بدل به غم میشود، و رنگ رخسار کدر میگردد و سکر آن بدل به خماری میشود. ایجاد عطش میکند و شهوت از بین میرود و در اثر زیادهروی بکلی و برای همیشه قطع میگردد، و در نتیجه باعث تکدر روح و دماغ شده باعث تاریکی چشم، جنون، مالیخولیا، ترس بسیار، استسقا و دهها عوارض دیگر میگردد.
فقرای هند برگ شاهدانه را جوشانده مینوشند و در محافل آنها، از مهمانان با این نوشابه خطرناک پذیرایی میکنند و معتقدند که این نوشابه عمر را زیاد میکند و این گمان فاسدی است که حقیقت ندارد.
شستشوی سر با آب جوشانده برگ من شوره و شپش را از بین میبرد، قسمتهای مختلف گیاه من آرام کننده دردهای معدی است و منحصرا بایستی در مورد سرطان معده و زخم معده تجویز شود و به مقدار کم برای معالجه روماتیسم و به عنوان ضد تشنج در سیاه سرفه و کز از توصیه شده است، و به مقدار زیاد تولید نفخ معده، قراقر شکم و پف در اطراف صورت میشود.
دندانها میافتد، کسالتهای مختلف و ترس و خیالات فاسد و شیطانی در شخص ظاهر میشود و باعث فساد اخلاق، تنبلی و ترک عبادات میگردد.
چکاندن روغن شاهدانه در گوش مسکن درد و خشک کننده چرک آن است، و چناچه به مقدار کم خورده شود، رطوبت معده را جمع میکند. مالیدن روغن شاهدانه جهت درد مفاصل، فرو بردن ورمهای سخت و سختی رحم نافع است .
خوردن دانه شاهدانه بو داده، به مقدار کم برای معده و درمان نفخ آن مفید است، خام آن غذای پرندگان است، ولی نباید آن را به قناری داد، زیرا صدای او را خراب میکند.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 3 خرداد 1394
سلامـ .... ... ..
