یکی از بیماری های شایع را توضیح دهید
سوال – یکی از بیماری های شایع را توضیح دهید .
پاسخ – میوپاتی یکی از بیماری های شایع است و علامت آنرا گفتم و بعد روی آنکار تشخیصی انجام میدهیم و درمان را شروع می کنیم . حالا ممکن است این بیماری در اثر اشکالی باشد که پیام عصبی نمیتواند به عضله برسد مثل بیماری نیاستانی گراو یعنی بیمار الیاف مغزش دستور می دهند این الیاف به نخاع میرسد و از آن عبور می کند و به اعصاب محیطی میرسد و اینها باید پیام را به عضله برسانند و عضله انقباض پیدا کند تا بتواند کار کند . گاهی اوقات یک اختلالی ایجاد میشود ، عصبها دستور را میدهند ولی دستور به عضله نمیرسد و نمی تواند دستور را اجرا بکند و عضله لاغر هم نمیشود ولی ظاهرا ضعیف میشود که به آن بیماری ضعف غیر طبیعی ناشی از اختلال در ارائه دستورات از نخاع به اعصاب و از آنجا به عضله است.این بیماری نسبتا شایعی هم هست که خیلی اوقات ما به تشخیص هم می رسیم و ما باید تشخیص های خاصی بدهیم تا مشکل را بفهمیم . بیماری که الان در جامعه خیلی شایع است بیماری ام اس است که با ضعف عضلانی توام است منتها دراین بیماری ضعف عضلانی ناشی از خود عضله نیست یعنی در حقیقت عضله ضعیف نیست . پیام هایی که از مغز می آید به نخاع میرسد و از نخاع نمیتواند انتقال پیدا بکند . مثلا بیمار ما در ام اس مایع نخاعی پیدا کرده است یا در بیماری بالاتر که قسمت ساقه ی مغز اشکال پیدا کرده است . فرمانی را که مغز برای حرکت می خواهد بدهد این فرمان به عضله نمیرسد ، سر راه یک مشکل وجود دارد مثل اینکه شما بخواهید یک پیام از اتوبان تهران به قزوین برسانید و اتوبان خراب باشد . و اتوبان خراب میشود یعنی عضله سالم است ولی این دستور به عضله نمیرسد . طبیعتا ما دنبال مشکلات نخاعی می گردیم . پس بیماری ام اس ممکن است با همین ضعف عضلانی بیاید و ما با این تابلو به تشخیص ام اس برسیم. گاهی اوقات ضعف عضلانی ناشی از اشکالات اعصاب محیطی باشد . برای اینکه یک فرمانی در عضله ایجاد بشود ،مغز باید دستور بدهد و دستور به ساقه ی مغز برسد و از ساقه به نخاع برسد و از نخاع یک اتصال الکتریکی ایجاد می شود و عصبی که باید از نخاع هدایت شود و به انگشت شصت برسد و در اینجا ممکن است که عصب خراب شده باشد و عضله خودش مشکلی نداشته باشد . مثلا بیماری گیرانباره یا شایکوماتوس ، بیماری هایی هستند که دستور از مغز به نخاع میرسد از نخاع که عبور کیند الیاف عصبی که باید پیام را به عضله برسانند دچار اشکال میشوند و چون نمیتوانند به موقع برسانند در بیمار ضعف عضلانی ایجاد میشود . پیام از نخاع درست به مغز میرسد ولی از نخاع که عبور میکند در سر راهش اعصاب محیطی ضعف دارند و نمیتوانند عضلات را منقبض بکنند . مثل ریشه ی درختی می ماند که خشک شده است . لاغز میشود ولی تعداد الیاف آن کم نمیشود . در بیماری که عضله مستقیما بیمار است ممکن است عضله 300 هزار تا عضله داشته باشد و از این سی صد هزار تا 200 هزارتای آن خراب شده باشد ولی این اعصاب محیطی که دستور را میرسانند 300 هزار عضله سالم هستند ولی اعصاب نمیتواند پیام را برساند بنابراین عضله لاغر میشود . هر چقدر از عضله کار بکشیم قوی و تنومند میشود . اینها افرادی هستند که تعداد عضلات شان نسبت به یک عضله ی لاغر بیشتر نیست بله عضلاتشان قوی شده است .به همین دلیل در بیمار اعصاب محیی ما ضعف عضله داریم ولی این ضعف ناشی از اشکال در عضله نیست . در این مواقع ما با بررسی الکتروفیزیولوژیک یعنی اشکال در کجای عضله و عصب است . محل درگیری را پیدا می کنیم و اقدامات درمانی را انجام میدهیم .
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 9 خرداد 1394
سلامـ .... ... ..
