بپرهیزید از خشم برد بار

گویند عقابی به جهت خود و اطفال در جست و جوی قوت بود و تلاش معاش می‏نمود، چشمش بر بچه خرگوشی افتاد، فی الحین او را در ربود. مادر بیچاره طفل عزیزش را در چنگال دشمن خونخواره دید، هر قدر عجز و لابه نمود که‏ای سلطان طیور، ترحمی فرمایید و از خدا بترسید و از جزای عمل غافل نشوید که:

دست شد بالای دست بین تا کجا - تا به یزدان که الیه المنتهی ‏

عقاب گرسنه شکم، گوش پند شنیدن نداشت، بچه خرگوش را بالای درخت در آشیانه نزد اطفال منتظر خود گذاشت، مادر فی لفور حیله‏ای اندیشید که جزا به مثل دهد. آتشی افروخته و هیزمی نیم سوخته از حسن اتفاق از کاروان رفته مانده بود پای درخت؛ جمع آوری نمود. عقاب ظالم که هلاک خاندان و سوختن خانمان خود را به رای العین ملاحظه می‏کرد، به قدم معذرت پیش آمد که طفلت را تقدیم می‏نمایم و هر چه بخواهی تسلیم می‏کنم. نه ز ما و نه ز تو، رو دم مزن‏
نتیجه‏
اشخاصی که طبعا حلیم و وضعا ضعیف هستند، بعضی اوقات به جهت انتقام برانگیخته می‏شوند و امتحان شده است که غالب می‏شوند. پس ما باید همیشه این حکایت را در نظر گرفته از ظلم به ضعفا احتراز کنیم.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394 

نظرات ، 0