جز این نخواهد بود که اعمال شخص منوط است بر نیت او
کلاغان مزرعه را خراب مینمودند؛ صاحب مزرعه برای آنها دام نهاد. اتفاقا کرکسی، کبوتری را تعاقب نموده بود، ناگاه در دام افتاد. زارع کرکس را گرفت، و او التماس میکرد و عجز و لابه میآورد که مرا آزاد کن و دلشاد ساز که به مزرعه تو خللی نرسانده و به محصول تو آفتی وارد نیاوردهام. زارع گفت: راست میگویی، لیکن من مشاهده مینمودم که کبوتر بیچاره را میخواستی صید کنی و بی گناه او را به قتل رسانی! گفت: خواستم، ولی نکردم و صدمهای وارد نیاوردم. زارع گفت: طینت تو از طویت تو معلوم است و طبیعت تو از نیت تو مفهوم، نکردی از آن که نتوانستی و او را نکشتی از آن که به او نرسیدی.
نتیجه
ما میتوانیم خود را بشناسیم به ملاحظه نیت و قصد خود؛ اگر تصورات ما در خیر خواهی خلق الله است انسانیم والا شیطانیم. پس همیشه باید پیشنهاد ما آن باشد که هر چه به خود نپسندم به دیگری روا نداریم، بلکه از خیر خود به جهت خیر مردم در گذریم.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394
سلامـ .... ... ..
