حسود از حکم خدا سرکش است و بر بندگان خدا نا خوش‏

گویند شخصی طماع و مردی حسود، هر دو به حضور سلطانی دانا رفتند که از او چیزی سؤال نمایند. سلطان فرمود: باید یکی از شما سؤال کند، من به او همان و به دیگری مضاعف آن بدهم. شخص اول به طمع افتاد که نوبت را باید به دوم داد تا هر چه اول از مال و دولت طلب نماید، دو برابر قسمت من بیفزاید! چون نوبت به حسود رسید و دو چندان یافتن رفیق را فهمید، با خود بسی پیچید و فایده را در آن دید که خواهش کند یک چشم او را بکند تا او اعور و رفیقش اعمی؛ یعنی یکی یک چشم و دیگری نابینا شود...
نتیجه‏
طماع همیشه دشمن خود و حسود دشمن دیگران است؛ چه بد شخصی است حسود که راضی نیست به نعمت خدا برای بندگان خدا و بی سبب دشمن خلق خدا است.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394 

نظرات ، 0