دانا کسی است که حفظ کند آنچه در دست اوست‏

بازی بلند پرواز، زمانی دراز در جست و جوی طعمه می‏شتافت، تا عاقبت مرغ سقا را که بسیار ضعیف و البته خفیف الجثه است یافت؛ ناچار به شکار او پنجه گشود و صیدش نمود. آن مرغ بیچاره به عجز و لابه گفت: ای سلطان طیئر! من مرغی حقیرتر از مورم، خوردن من تو را سیر نگرداند و خون من در گردنت بماند، اگر مرا مرخص فرمایید امید است که صیدی بزرگ و شکاری سترگ در دامت افتد و کامت بر آید. باز گفت: مدتی است منتظر شکار و به گرسنگی گرفتار بوده‏ام، اگر صیدی جسیم موجود به دست من دهی از مرغ حقیری مثل تو چشم می‏پوشم والا در اثبات سفاهت خود نکوشم که گفته‏اند مرغی در دست بهتر است از گاوی در دشت، و در مثال آمده که سیلی نقد بهتر است از حلوای نسیه.
نتیجه‏
بسیار مردم به امید منفعت بزرگ موهوم، از فایده کوچک موجود خود می‏گذرد و خود را به خسارت اندازند. پس ما باید فواید جزئیه را مثل منافع کلیه حفظ کنیم که گویند دانه دانه غله در انبار است.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394 

نظرات ، 0