هر علمی نزد غیر اهلش بی قدر و قیمت است‏

ماهی‏گیری را گویند که در علم موسیقی بصارت و در نواختن نی مهارت داشت؛ ماهیان را نیز مثل خود مایل به استماع آواز و ساز می‏پنداشت. نزدیک رود به نواختن رود و ساختن عود و تغنی و سرود می‏پرداخت، و هر آهنگی را بلند آوازه می‏ساخت، تا ماهیان مجتمع و نغمات را مستمع شوند. لیکن نغماتش را بی اثر و زحماتش را هدر می‏دید. خیلی متحیر بلکه متغیر شده، دام را در آب انداخت و چند ماهی را صید ساخت، بر روی خاک ریخته و مجلس رقصی از آن بی هوشان برانگیخت و خود به تماشا ایستاده، نی و عود و رود را به کنار نهاده، می‏گفت: عجب مخلوق نادانی هستید که خواندم نشنیدید و نواختم نرقصیدید، حالا بی ساز و نواز و بی آهنگ و آواز، مستانه به رقص بر می‏جهید و مرا تماشا و خود را بازی می‏دهید.
نتیجه‏
بعضی مردم که دارای علمی و صنعتی هستند گمان می‏کنند که آن در هر جا به کار می‏آید؛ لهذا آن را در غیر محل ضایع و بی فایده می‏سازند، چنان که ماهی گیر گمان می‏کرد که در ماهی نغمه و آهنگ مثل در مرغان اثر دارد.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394 

نظرات ، 0