هر که آزموده را بیازماید سزاوار پشیمانی است‏

جمعی از موشان در خانه‏ای منزل داشتند که گربه‏ای هم در آنجا مراقب و مواظب بود و هر روز در اعداد خودشان کم و کسر می‏یافتند؛ خلاصه آن بیچارگان، مجلس مشورتی تشکیل دادند و بالاخره مصلحت بر آن دیدند که مدتی در کنج خانه منزوی شده پی را به گربه گم کنند؛ یعنی کسی پا از خانه بیرون نگذراد تا آن بی انصاف دست از سرشان بردارد. خلاصه مدتی بر این منوال بود و گربه در دنبال بود، آن یک گرسنه در کمین و آنان هم گرسنه و خانه نشین. عاقبت گربه حیله‏ای اندیشیده خود را بر زمین انداخته به صورت مرده ساخت؛ شاید به این وسیله فریب خورده حرکتی نمایند و سبب برکتی شود. موشی زیرک از کنج خانه او را می‏دید تا نزدیک در دوید و گفت: ای رفیق حیله باز! زحمت به وجود مسعود مده و دام فریب در راه ما منه که هرگز مطمئن و خاطر جمع نمی‏گردیم، اگر پوستت را پر کاه کنند نزدیک آن نرویم و مغرور نشویم. العاقل لا یلدغ من حجر مرتین حدیثی است صحیح و مطلبی است صریح، خدا حافظ شما.
نتیجه‏
انسان باید اولا از کار دیگران عبرت بگیرد و اگر نگرفت اقلا هر وقت خود ضرری دید یا در خطری افتاد همیشه اوقات چشم خود را باز کند.
و باز نزدیک چنان خطر و ضرر نرود؛ عقلا گفته‏اند: فریبی که در جوانی شخص می‏خورد، منفعت تمام عمر است.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394 

نظرات ، 0