هر که به اندازه ذره بدی کند البته همان را خواهد دید
روزی شیری شریر کره اسبی را دیده و دندان طمع بر آن تیز کرد و در صدد آن بر آمد حیلهای بر آن گیرد و وسیلهای بسازد تا آن را در دام اندازد. آخر الامر، آوازه طبابت میان انداخت و خود را به اسم طبیب معروف ساخت که هر گونه مزاج دانم و هر مرض را معالجه توانم! اسب اصیل، قصد آن محیل را دانست و اغماض از مجازات او نتوانست، لهذا تمارض نموده نزد او رفت که خاری در پایم رفته که دمار از روزگارم در آورده است، اگر آن را به متقاش بر آری و به آب دهان مرهم گذاری جان شیرین در راهت نهم و تن سیمین را حق القدم دهم.
خلاصه آن طبیب حاذق، چشم را نزدیک پای آن مریض صادق آورد که ملاحظه خار نماید، که به یکبار، شش میخ نعل آن مریض بدلگد چهار دندان طبیب بد چشم را خورد و به ضرب دوم چانه و بینی اش را نرم کرد. آن حیوان بیچاره به بیشه گریخته با خود میگفت: اگر حیله روباهی نکرده و طبابت پیشه نساخته بودم و کسب قصابی که ارث حدادی است از دست نداده هر آینه شجاعت ذاتی من برقرار و سلامت من پایدار میماند.
نتیجه
اولا باید بدانیم که فریبنده، خود فریب میخورد و موذی اذیت میبرد. ثانیا بعضی گرگان خود را به لباس میش در آورده به زبان چرب و نرم و شیرین میخواهند ما را فریب بدهند و فایدهای ببرند. ما باید ملتفت باشیم ولی نباید مثل آن اسب لگد بر دهان ایشان بزنیم؛ خدا از جای دیگر سزای آنها را خواهد داد؛ زیرا که اگر ما هم بخواهیم در عوض بدی بکنیم یکی از بدکاران محسوب خواهیم شد.
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394
سلامـ .... ... ..
