چرا در برخی ملیتها ، خانم ها روی زن دوم حساسیت ندارند و نگرش منفی وجود ندارد
چرا در برخی ملیتها ، خانم ها روی زن دوم حساسیت ندارند و نگرش منفی وجود ندارد ؟
نه اینکه نگرش منفی وجود ندارد ، نه اینکه احساس بدی نسبت به هوو ندارند ، آنها هم دارند . این چیزی است که خدا در طبیعت زن قرار داده است . ملیت های مختلف و کشورهای مختلف فرقی نمی کند . اصلش وجود دارد ولی کم و زیاد دارد . وقتی در کشور خودمان بعضی مناطق حساسیت کمتر دارند . تلقی این است که کسانی که هوو دارند همه از صمیم قلب خوشحال هستند . واقعا این جوری نیست . زن در هر کجای عالم و در هر منطقه ای که باشد نسبت به هوو احساس بد دارد . احساس منفی دارد . حالا اگر یک جاهایی پذیرفته اند مثلا چهار تا هوو کنار هم زندگی میکنند ، این ها پذیرفته اند نه اینکه خوشحال باشند . در مناطقی داریم که اگر خانمی همسر دوم آقایی نشود ، شوهر گیرش نمی آید و تا آخر عمر مجرد می ماند . هووی زنی نشود تا آخر عمر ازدواج نخواهد کرد . می آید سبک و سنگین میکند . میگوید : اگر من زن دوم بشوم ، هوو دارم رنج می برم اما اگر ازدواج مجددی نکنم ، بی شوهر می مانم . رنج هوو از رنج بی شوهری کمتر است و آن را می پذیرد . خانم اول زیر بار هوو می رود . می بیند آقا زن دوم گرفته و اگر زیر بار این هوو نرود چکار کند ؟ مجبور است طلاق بگیرد و جدا بشود . می بیند سه تا فرزند دارد و اگر جدا شود مشکلات زیاد است . بچه هایش آسیب های روحی و روانی می بینند و آینده آنها و بی سرپرست شدن بچه ها باعث میشود که او به این نتیجه برسد که ضرر هوو و رنج هوو کمتر از مشکلات طلاق است و آن را می پذیرد . معنایش این نیست که خوششان می آید و خوشحال هستند . اصلا این را خدا قرار داده است . در عرب به کلمه ی هوو ، ضرر رسان می گویند . دو تا خانم که با هم هوو هستند ، سعی میکنند به دیگری ضرر برسانند . در بعضی از کتاب لغت می گویند : بین دو هوو حسد است بخاطر همین می خواهند بهم ضرر برسانند . البته این تعبیر غربی ها است که تعبیر حسد را بکار می برند ولی ما حس تملک بکار می بریم . چون می خواهیم این دو تعبیر از هم فاصله بگیرند . غربی ها روی کلمه ی حسود خیلی کار می کنند . ولی ما حس تملک می گوییم . در روایت های ما ، ائمه ی معصومین دنیا و آخرت را به دو تا هوو تشبیه کرده اند . رسول اکرم میفرمایند : دنیا و آخرت مثل دو تا هوو هستند که اگر به یکی بررسی ، از دیگری غافل می مانی . حضرت مسیح می فرماید : مَثل دنیا و آخرت مثل آقایی است که دو تا زن دارد که یکی را راضی کند ، دیگری به خشم می آید . این واقعیتی است که در بین خانمها است . حتی در بین زنان پیامبر این رفتار بوده است . گاهی این رقابت زنانه آنها برای پیامبر مشکل درست می کرده و فکر حضرت را مشغول می کرده . گاهی به همین منظور آیاتی هم نازل شده است . در تفسیر نمونه ذیل آیه یک سوره تحریم داستانی را آورده اند قول مشهوری است . پیامبر در منزل یکی از خانم هایش بود و او به حضرت عسل می داد . این مطلب به گوش یکی ا زنان دیگر حضرت رسید . خیلی ناراحت شد و گفت : او عسل می دهد که دل حضرت را بدست بیاورد . با یکی از همسران دیگر قرار گذاشتند ، در واقع توطئه کردند که هر وقت رسول خدا را دیدند که از منزل او می آید بگویند : سمغ گیاه بد بو میل کرده اید ؟ این اتفاق افتاد . حضرت می گوید : من عسل در خانه ی فلانی خورده ام . شاید آن زنبورهایی که این عسل را تولید کرده اند ، روی گیاه بد بو نشسته اند . چون حضرت خیلی به بوی دهانشان اهمیت می دادند . خوش بو بودن ، آراستگی و لباسشان خیلی برایشان مهم بوده است . حضرت می فرمایند : پس به فلانی می گویم : دیگر ازاین عسل به من ندهد . ولی این را به مردم نگویید . چون مرم می گویند : پیامبر یک حلال الهی را بر خودش حرام کرده است که بعد آیه نازل شد . چرا چیزی که خدا حلال کرده ، بخاطر رضایت زنانت بر خودت حرام می کنی ؟ این ها چیز خیلی عجیبی نیست .
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در شنبه 25 مهر 1394
سلامـ .... ... ..
