
درس هایی از قرآن کریم –
27/03/89
درس هایی از قرآن کریم – پاسخ سوالات
مسابقه در ادامه مطلب
موضوع: زمینهها و ابزار فریب
مردم
تاريخ پخش: 27/03/89
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
موضوع
بحثمان امروز بحث عوام فريبي است.
ابزار عوام فريبي چيست و اگر كسي از نظر عقل و علم و بصيرت حواسش جمع نباشد،
اينقدر كلاه هست، كه يكي از اين كلاهها سرش ميرود. من در اينجا سي و يك عامل از
قرآن و حديث براي عوام فريبي جمع كردم. البته من سوادي ندارم. طلبهاي هستم، يعني
تتبّع كامل نكردم. آن مقداري كه همينطور عبوري، به چشم من آمده نوشتم. ولي خوب سيو
يك مورد هم كم نيست. عوام فريبي يك خيانت است. يك كلاهبرداري است. عوام فريبي در
مسائل سياسي، در مسائل اقتصادي، در مسائل اجتماعي، عوام فريبي در مسائل خانوادگي،
چقدر پسرها سر دخترها كلاه ميگذارند. چقدر دخترها سر پسرها كلاه ميگذارند. ممكن
است استاد سر شاگردش كلاه بگذارد. يعني عوام فريبي هم فقط سياسي نيست. در همه
مسائل ممكن است انسان كلاهبرداري كند. و اين گناه برای دانشمندان و تيزهوشان و
فرهيختگان هم هست. عوام فوقش اين است كه پرتقالهاي خوب را روي جعبه ميگذارد،
پرتقالهاي بد را زير ميگذارد. عوام فريبي يك ميوهفروش در چهارتا پرتقال است.
عوام فريبي يك گيوهدوز اين است كه بايد كُكها را ريز بزند، درشت ميزند. يعني
عوام، عوام فريبيشان، خيلي خطر ندارد، خيلي هم ضرر ندارد. خدا نكند كه عالمي،
دانشمندي، قدرتمندي، آدمهاي برجسته و فرهيخته، در خط عوامفريبي بيافتند، آنوقت
خيلي خطرناك ميشود. يكوقت ميبيني يك كشور را به باد دادند.
1- اظهار و نشان دادن ثروت و قدرت برای فریب مردم
خوب ابزار عوام فريبي: 1- به رخ كشيدن امكانات. اين عوام فريبي است. «أَ لَيْسَ
لي مُلْكُ مِصْرَ » (زخرف/51) فرعون ميگفت: نميبيني حكومت مصر... «وَ هذِهِ
الْأَنْهارُ تَجْري مِنْ تَحْتي» (زخرف/51) عربيهايي كه ميخوانم قرآن است. نميبينيد
من در كاخ نشستم و نهرها از زير پاي من جاري ميشود. شاه اگر باشد، با كاخش عوام
فريبي ميكند. بنده اگر باشم با كتابخانهام. مهمان كه بيايد او را در كتابخانه ميبرم.
يك مهمان آمد، او را در كتابخانه بردم. دائم چنين كرد. اوه... اوه... اوه...
اوه... گفتم: آقا من همه اينها را كه نخواندهام. كاشان يك مثلي هست، نميدانم
شهرهاي ديگر هم هست يا نه؟ خدا همهي اموات را رحمت كند. يكبار بحار خريدم، بحار
صد جلد است. آوردم، مادري داشتم، مهمان هم بود از كاشان به قم آمده بود. گفت: در
كارتنها چيست؟ گفتم: كتاب است. گفت: آدم تاركالصلاة مهر و تسبيح جمع ميكند.
يعني آدمي كه نماز نميخواند تظاهرش بیشتر است. بعضيها كه دين ندارند، يك قيافهي
ديني درست ميكنند، كه آدم فكر ميكند ايشان اصلاً نماز شبش تعطيل نميشود. عوام
فريبي به رخ كشيدن امكانات است. ماشينش را به رخ ميكشد. نميدانم، خواستگار كه
براي دخترش ميآيد، اتاقش را تغيير ميدهد. اصلاً قرض ميكند. از همهي بانكها
قرض كرده است. جز بانك خون! بانك خون هم چون قرض نميدهد. وگرنه، از همهي بانكها
قرض كرده است، ميخواهد بگويد: من! به رخ كشيدن امكانات.
بقیه
در ادامه مطلب ... .