صحبت با الله...

زنی می گوید.... داشتم نماز میخواندم و طفلم نزدیک من بود و مرا مرتب صدا میکرد... و من جوابش را نمی دادم...

برادرش که دو سال از او بزرگ تر بود آمد و به او گفت : 
زشته.... صحبت دو نفر رو داری قطع می کنی.... مامان داره الان با الله صحبت می کنه!...
تمام بدنم به لرزه افتاد و در برابر بزرگی و عظمت کسی که در برابرش ایستاده بودم احساس کوچکی و ضعف کردم... 
و هر وقت که برای نماز تکبیر می گفتم این جمله کودکم در فکر و گوش من تکرار می شد...
 
 

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 17 دی 1394  | 12:05 PM | نویسنده : مریم حسن زاده | نظرات 0

خدایا

خدایا وقتی تنها هستیم و
احساس ناامیدی می‌کنیم

نگذار قلب دردمندمون فراموش کند که
تو دعاهایش را می شنوی

به ما یادآوری کن که
علیرغم تمام پیروزیها و شکستها

مادامی که به تو ایمان داشته باشیم
امیدواری نیز با ما همراه خواهد بود

نگذار تا با حماقت ها و نابخردیها
چشمهایمان کور گردد

بلکه یاریمان کن تا افسوس اشتباهاتمان
را نخوریم و آنها را جبران کنیم

و به ما قدرت بده تا ترسهایمان را بپوشانیم
و در آینده برای خود افسوس نخوریم

خدایا تا سپیده صبح فردا خوابی آرام
برای همه عطا کن

و صبحگاهمان را با شهامتی برای شروع
روزی دیگر و ادامه دادن راه از خواب بیدار کن...


ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 17 دی 1394  | 12:05 PM | نویسنده : مریم حسن زاده | نظرات 0

حکمت خدا...

روزی مرگ به سراغ مردی رفت و گفت :

امروز آخرین روز توست
مرد : اما من آماده نیستم
مرگ: امروز اسم تو اولین نفر در لیست من است
مرد : پس بیا بشین تا قبل از رفتن با هم قهوه ای بخوریم
مرگ:حتما"
مرد به مرگ قهوه داد و درقهوه او چند قرص خواب ریخت... مرگ قهوه را خورد و به خواب عمیقی فرو رفت... مرد لیست را برداشت و اسم خودش را از اول لیست حذف کرد و در آخر لیست قرار داد.
هنگامی که مرگ بیدار شد گفت : تو امروز با من خیلی مهربان بودی برای جبران مهربانی تو امروز کارم را از آخر لیست شروع می کنم!!!!
.
.
.
بعضی از چیزها در سرنوشت تو نوشته شده اند، مهم نیست چقدر سخت برای تغییر آنها تلاش کنی، هرگز تغییر نخواهند کرد...
کلاغ و طوطی هر دو زشت آفریده شدند. طوطی اعتراض کرد و زیبا شد اما کلاغ راضی بود به رضای خدا، امروز طوطی در قفس است و کلاغ آزاد...
پشت هر حادثه ای حکمتی است که شاید هرگز متوجه نشوی! هرگز به خدا نگو چرا!!
 

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 17 دی 1394  | 12:04 PM | نویسنده : مریم حسن زاده | نظرات 0

خدایا دوستت دارم

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا چگونه پرستیدنت را به من بیاموز

خدایا چگونه میتوانم نعمتهای بیشماری که نصیبم کردی را شکر گویم

خدایا چه کسی را توان مقابله با قدرت و عظمتت هست؟

اگر کل موجوداتت جمع شوند و بخواهند علیه تو کاری کنند نمیتوانند

در عجبم چطور یک انسان به تنهایی در برابرت سرکشی میکند ٬

لجبازی میکند،و هر چه به او میگویی باز حرف خودش را میزند


خدای من ای قدیر بی همتا که قدرتت در خیال هم نگنجد

تا بی نهایت دوستت دارم و عاشقت هستم


خدایا در عجبم با این همه قدرت چطور تک تک آفریده هایت را اینقدر دوست داری

خدایا چگونه پرستیدنت را به من بیاموز

خدایا چگونه عاشقت شدن را به من بیاموز

خدایا ای بی همتای مهربانم میخواهم بی چشمداشت دوستت داشته باشم یک دوست داشتن صدرصد واقعی

خدایا یا ارحم الراحمینم دوست دارم طوری باشم که انقدر دوستم داشته باشی که بخواهی پیش خودت باشم

خدایا کمکم کن که نگاه سطحی نداشته باشم

کمکم کن کمکم کن کمکم کن به معرفت برسم به شناختت

به آنجا که به فرموده امام علی (ع) در هر چه مینگرم تو را ببینم


خدایا عاشقانه دوستت دارم

خدایا دوستت دارم


ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 17 دی 1394  | 12:02 PM | نویسنده : مریم حسن زاده | نظرات 0

تعداد کل صفحات : 8 :: 1 2 3 4 5 6 7 8