
خداوندا دلم تنگ است خون است آشوبـــ
میدانم که میدانی دردی را که سوزانده درونم را
مداوا کن که سخت محتاج درمانم
درونم همچون آتش شعله میسازد و میترسم
خداوندا از جدایی ها میترسد کنارم باش با من باش
خداوندا خدای هرچه خوبی ها
چه خوب است که دوست ناب و تاک من خداوند است...
خدای من... خدای او...
میدانی میزان صداقت را عدالت را اجرا کن...
خدای پاک و بی همتا
به دادم رس که فریاد رس نمیبینم به جز ذات پاک تو
خداوندا مرا در این ماه خوب یاری کن
که باز آیم به آغوشت
دلم تنگ است میدانم که میدانی
مرا بسپار به ذات خویش که بسیار پاک و بی همتاست
مرا با دوستان خود که مهر دوستی ات بنشست بر دلهاشان دوستی کن
مرا با اولیا و پاکان درگاهت محشور کن یا ربم
تو خود گفتی به هر دردی که دادم بر دل و جانت
گر شاکری باشد کارت، میگیرم هرچه غم و پریشانیست بر حالت
میگیرم هر چه سیاهیست بر قلبت
ای عزیز مهربانم، تو خود گفتی که آیا من برایت کافی نیستم؟
وخوب از حالم خبر داری
من از تو در این دنیا فقط تو را خواهانم
خدای من، عزیز من، یا ربم، یا الله
***
مطلب ارسالی دوست عزیز " سیران "
جملات شگفت انگیز
جدیدترین مطالب
لینک های وب
آرشیو وبلاگ
نويسندگان
تاريخ : دوشنبه 25 آبان 1394 | 1:50 PM | نویسنده : مریم حسن زاده | نظرات 0
.: Weblog Themes By Pichak :.
درباره وبلاگ
آمار سایت
كل بازديدها : 62532 نفر
كل مطالب : 1757 عدد
امکانات وب