خبرگزاری فارس: یکی از رزمندگان که در لشکر ثارالله مشغول به فعالیت بوده در برابر درخواست مسئولین لشکر نوشت:بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به روان پاک شهدا. من چند تا گوسفند به اندازه ای که بچههایم شکمشان را سیر کنند دارم، حقوق مرا بدهید به افراد ندار و بی سرپرست.
خاطرهای که پیش روی شماست از سردار شهید قباد شمس الدینی است که در لشکر ثارالله کرمان مشغول به فعالیت بوده است. نکته مهمی که در این نوشته و نامه وجود دارد می تواند سرمشقی برای زندگی امروز ما باشد.
بقیه در ادامه مطلب

خبرگزاری فارس: یکی از رزمندگان که در لشکر ثارالله مشغول به فعالیت بوده در برابر درخواست مسئولین لشکر نوشت:بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به روان پاک شهدا. من چند تا گوسفند به اندازه ای که بچههایم شکمشان را سیر کنند دارم، حقوق مرا بدهید به افراد ندار و بی سرپرست.
خاطرهای که پیش روی شماست از سردار شهید قباد شمس الدینی است که در لشکر ثارالله کرمان مشغول به فعالیت بوده است. نکته مهمی که در این نوشته و نامه وجود دارد می تواند سرمشقی برای زندگی امروز ما باشد.
خبرگزاری فارس: یکی از رزمندگان که در لشکر ثارالله مشغول به فعالیت بوده در برابر درخواست مسئولین لشکر نوشت:بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به روان پاک شهدا. من چند تا گوسفند به اندازه ای که بچههایم شکمشان را سیر کنند دارم، حقوق مرا بدهید به افراد ندار و بی سرپرست.
خاطرهای که پیش روی شماست از سردار شهید قباد شمس الدینی است که در لشکر ثارالله کرمان مشغول به فعالیت بوده است. نکته مهمی که در این نوشته و نامه وجود دارد می تواند سرمشقی برای زندگی امروز ما باشد.

مسئول توزیع حقوق رزمندگان بودم، از اهواز برایم نامه نوشته بودند از طرف قباد:
« بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به روان پاک شهدا… من چند تا گوسفند به اندازه ای که بچههایم شکمشان را سیر کنند دارم، حقوق مرا بدهید به افراد ندار و بی سرپرست.»
مسئولین واسطه شدند و متقاعدش کردند که این حقوق ناچیز، حق خودش و فرزندانش است.
درجواب گفت: امام علی (ع) که افراد را به جنگ دعوت میکرد، یکی می گفت محصولم؛ یکی می گفت زن و بچه ام و… با این توجیهات علی رو تنها گذاشتن، ایران که کوفه نیست.
یک روز گفت شاید بعد من سپاه نتوانست به شما کمک کنه، با نداری بسازید، از اولاد امام حسین عزیزتر نیستید که این همه مصیبت کشیدند.

بخشیهایی از وصییت نامه سردار شهید قباد شمس الدینی
ای مردم، هر کس از شما پیش امام خمینی رفت، از بابت من به او سلام برسانید. به او بگویید تا آخرین قطره خون از تو بر نمی گردم، ولی تو را به جدت قسم، از خدا به خواه از تقصیر من بگذرد.
***
بارالها خودت می دانی نمی خواهم مقامی در سپاه یا بسیج بگیرم! فقط در راه تو برخواسته ام و اهل و عیالم را به تو سپرده ام.
بارالها تو را به حق اسما خودت سوگند، فردای قیامت مرا در صف یاران حقیقی امام خمینی قرار بده.
بار خدایا، به نوح دستور دادی کشتی بساز، می توانستی بدون کشتی هم او را نجات دهی.
به نمرود قدرت دادی تا ابراهیم را به آتش بیاندازد و به آتش گفتی برای خلیل من سرد و سالم شو.
به ابراهیم گفتی سر اسماعیل را ببرد و به کارد دستور دادی نبرد.
یونس را انداختی در دریا و به ماهی دستور دادی چهل شبانه روز چیزی نخورد، پیامبر من در شکمت است.
وقتی شمر لعنتی می خواست سر امام حسین(ع) را ببرد، به کارد دستور ندادی نبرد، که حسین بهترین مخلوقات تو بود.
امروز هم هر کس را بخواهی شهادت نصیبش می شود، هرکس را بخواهی از این همه تیر و ترکش و موشکهای صدام در امان می ماند، همه کاره تویی.
خدایا شهادت در راهت را … .