راسخون ، يار هميشه همراه متفاوت اما جالب !
| ||
|
[ چهارشنبه 18 آذر 1388 ] [ 11:27 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
[ جمعه 13 آذر 1388 ] [ 12:57 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
اگر جرأت داری غدیر را نپذیر![]()
شخصی به نام حارث بن نعمان فهری که با امام علی علیه السلام دشمنی میورزید، سوار بر شتر به پیش آمد و گفت «ای محمد، ما را به خدا خواندی، پذیرفتیم؛ نبوت خود را مطرح کردی، لااله الّا اللّه و محمد رسول اللّه گفتیم؛ ما را به اسلام دعوت کردی، پذیرفتیم؛ گفتی نماز درپنج وقت بخوانید، خواندیم؛ به زکات و روزه و حج و جهاد سفارش کردی، اطاعت کردیم، حال پسرعموی خود را امیر ساختی، نمیدانیم این حکم از طرف خداست یا با اراده شخصی تو پیدا شده است؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به خدایی که جز او خدایی نیست این حکم از طرف اوست و من وظیفه ای جز ابلاغ آن نداشتم. حارث بن نعمان پس از شنیدن این جواب، خشمناک شده، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا، اگر آنچه محمد درباره علی میگوید، از طرف تو و به امر توست، سنگی از آسمان بر من فرود آید و مرا عذاب کند. هنوز سخنان او به پایان نرسیده بود که از آسمان، سنگی بر او فرود آمد و او را به هلاکت رساند و بدین سان سزای جسارت خود را به مقام ولایت دریافت کرد. منبع:تبیان تهیه و تنظیم برای تبیان: حسین عسگری ادامه مطلب [ جمعه 13 آذر 1388 ] [ 12:46 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
غدیر در کلام معصومان![]()
علی علیه السلام و غدیر مردی خدمت امیرمؤمنان علی علیه السلام عرض کرد: بالاترین فضیلت خود را از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله به من خبر دهید. حضرت فرمود: «پیامبر صلی الله علیه و آله مرا در غدیر خم منصوب کرد و وجوب ولایت مرا از طرف خداوند و به امر او اعلام فرمود».
حضرت زهرا علیهاالسلام و غدیر حضرت زهرا علیها السلام درباره ماجرای غدیر میفرماید: «پیامبر در روز غدیر، پیمان ولایت را برای علی علیه السلام محکم کرد تا بدین وسیله، امید دشمنان را ناامید سازد».امام رضا علیه السلام و عید غدیر امام رضا علیه السلام درباره عید غدیر میفرماید: «این روز، روز عیدِ خاندان محمد صلی الله علیه و آله است. هر کس آن را عید بگیرد، خداوند مالش را زیاد میکند».
امام رضا علیه السلام و هدایا در روز غدیر در روایت آمده است که حضرت رضا علیه السلام در روز عید غدیر، عده ای از یاران نزدیک خود را برای شام دعوت کرد و به منازل آنان هدایا و عیدی فرستاد و درباره فضیلت های این روز، سخنانی ایراد فرمود».
حضرت معصومه علیهاالسلام و حدیث غدیر حضرت فاطمه معصومه علیها السلام حدیث غدیر را به سند زیر نقل فرموده است: حضرت فاطمه دختر امام موسی بن جعفر علیه السلام، از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام، از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام، از فاطمه دختر امام زین العابدین علیه السلام، از فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیه السلام، از اُمّ کلثوم دختر فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل فرموده است که مادرش حضرت زهرا دختر پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به مردم فرمود: «آیا سخن پیامبر خدا را در روز غدیر خم فراموش کردید که فرمود: هر کس من مولا و صاحب اختیار اویم، علی مولا و صاحب اختیار اوست؟».
منبع:تهیه و تنظیم برای تبیان: حسین عسگری ادامه مطلب [ جمعه 13 آذر 1388 ] [ 11:57 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
[ پنج شنبه 12 آذر 1388 ] [ 10:04 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
از کربلا شفایم را بگیر! ابوهاشم جعفری میگوید: خدمت حضرت هادی علیه السلام رسیدم، در حالی که حضرت تبدار و مریض بود. پس رو به من کردند وفرمود: «ای ابوهاشم! فردی از دوستان ما را بفرست تا به کربلا رفته، برای بهبودی من دعاکند». من نیز علی بن بَلال را دیدم و از او خواستم این وظیفه را انجام دهد. او در پاسخ گفت: اطاعت میکنم، ولی وجود مبارک حضرت هادی علیه السلام، از زمین کربلا برتر است؛ زیرا آن حضرت همانند کسی است که در کربلا دفن شده، و دعای ایشان نیز از دعای من در کربلا برتر است. چون خدمت امام هادی علیه السلام رسیدم، سخن علی را به حضرت عرض کردم، فرمود: «به او بگو رسول خدا از کعبه و حجرالاسود بالاتر بود، ولی در اطراف کعبه طواف میکرد و به حجرالاسود دست میکشید. به راستی که برای خداوند متعالی زمین هایی است که دوست دارد او را در آنجا بخوانند و دعا کنند و آن گاه دعا را مستجاب نماید. حرم امام حسین علیه السلام از آن زمین هاست ». تهیه برای تبیان:ح.عسگری تنظیم:س.آقازاده ادامه مطلب [ پنج شنبه 12 آذر 1388 ] [ 9:54 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
سلام
میلاد امام هادی هلیه السلام را به شما راسخونی ها تبریک میگم.
امروز عجب روزی بشه!
![]() ادامه مطلب [ پنج شنبه 12 آذر 1388 ] [ 9:44 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
سلام
داشتم یه داستان میخوندم که گفتم شما هم ببینید خالی از لطف نیست بخوانید: مکر زنانه
یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه ... وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان ، رانندهء خانم بر میگرده میگه - آه چه جالب شما مرد هستید ! همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم! مرد با هیجان پاسخ میگه: بعد اون خانم زیبا ادامه می ده و می گه : و بعد خانم زیبا با لوندی بطری رو به مرد میده . مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده و در حالیكه زیر چشمی اندام خانم زیبا رو دید می زنه درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشه و بطری رو برمی گردونه به زن . زن درب بطری رو می بنده و شیشه رو برمی گردونه به مرد. مرد می گه شما نمی نوشید؟! زن لبخند شیطنت آمیزی می زنه در جواب می گه : نویسنده:ماهان امینی ادامه مطلب [ پنج شنبه 12 آذر 1388 ] [ 9:29 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
سلام
براتون یه بروشور اماده کردم که موضوعش همون بیماری انفلانزای خوکیه(AH1N1) بخونید , خیلی مفیده: ![]() ادامه مطلب [ سه شنبه 10 آذر 1388 ] [ 1:47 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
[ یک شنبه 8 آذر 1388 ] [ 3:44 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
چرا برخی آیات قرآن متشابهند؟ قرآن به کتاب «مبین»(1) و آشکار کننده حقایق برای فهم و هدایت عموم مردم آمده است امّا چرا آیات متشابه وجود دارد و چرا محتوای برخی آیات پیچیده است که موجب تأویل و توجیههای گوناگون و مورد سوء استفاده افراد مغرض میگردد؟ دانشمندان علوم قرآن برای پاسخ چند دلیل آوردهاند که در ذیل به آن اشاره میشود: ![]() 1ـ الفاظ و عباراتی که در گفتگوهای انسانها به کار میرود، تنها برای نیازمندیهای روزمره به وجود آمده، به همین دلیل، به محض اینکه از دائره زندگی محدود مادی بشر خارج شویم و مثلاً سخن درباره آفریدگار (که نامحدود از هر جهت است) به میان آید، به روشنی میبینیم الفاظ ما قالب آن معانی نیست و ناچاریم کلماتی را به کار ببریم که از جهات مختلفی نارسایی دارد؛ همین نارساییهای کلمات، سرچشمه قسمت قابل توجهی از متشابهات قرآن است. آیات « ید الله فوق أیدهم » یا « الرحمن علی العرش استوی » یا « إلی ربّها ناظره » از این نمونه است؛ نیز تعبیراتی همچون «سمیع» و«بصیر» که با مراجعه به آیات محکم، تفسیر به خوبی روشن میشود. 2ـ بسیاری از حقایق مربوط به جهان دیگر، یا جهان ماورای طبیعت است که از افق فکر ما دور است و ما به حکم محدود بودن در زندان زمان و مکان، قادر به درک عمق آنها نیستیم. نارسایی افکار ما و بلند بودن افق آن معانی، سبب دیگری برای تشابه قسمتی از آیات است، مانند بعضی از آیات مربوط به قیامت. این پدیده درست به این مینامند که کسی بخواهد برای کودکی که در عالم جنین زندگی میکند، مسائل این جهان را تشریح کند. اگر سخنی نگوید، کوتاهی کرده و اگر هم بگوید، ناچار است مطالب را به صورت سربسته ادا کند، زیرا شنونده در آن اوضاع، توانایی و استعداد بیشتر از این را ندارد. سخن درباره آفریدگار (که نامحدود از هر جهت است) به میان آید، به روشنی میبینیم الفاظ ما قالب آن معانی نیست و ناچاریم کلماتی را به کار ببریم که از جهات مختلفی نارسایی دارد؛ همین نارساییهای کلمات، سرچشمه قسمت قابل توجهی از متشابهات قرآن است 3ـ یکی دیگر از اسرار وجود متشابه در قرآن به کار انداختن افکار و اندیشهها و به جود آوردن جنبش و نهضت فکری در مردم است، و این فرایند درست به مسائل فکری پیچیدهای میماند که برای تقویت افکار اندیشمندان، طرح میشود تا بیشتر به تفکر و اندیشه و دقت و بررسی در مسائل بپردازند. 4ـ نکته دیگری که در ذکر متشابه در قرآن وجود دارد و روایات امامان معصوم آن را تأیید میکند این است که وجود این آیات نیاز شدید مردم را به پیامبران و اوصیای آنها روشن میسازد که در روایات از آنان به « راسخون فی العلم » تفسیر شده، سبب میشود مردم به حکم نیاز علمی به سراغ آنها بروند و رهبری آنها را به رسمیت بشناسند و از علوم مختلف آنان استفاده کنند. ![]() گفتنی است اگر از پیامبران به خصوص پیامبر اسلام(ص) و جانشینان وی به « راسخون فی العلم » تعبیر شده، به خاطر آن است که برخی آیات سخت و پیچیده را (که از آنها به آیات متشابه تعبیر شده) برای مردم تفسیر و تبیین کنند، تا حداقل ظواهر قرآن برای مردم معلوم باشد و آن را بفهمند، این وضع درست به آن میماند که در پارهای از کتب درسی، شرح بعضی از مسائل به عهده معلم و استاد گذارده میشود تا شاگردان رابطه خود را با استاد قطع نکنند و بر اثر این نیاز در همه چیز از افکار او الهام بگیرند که در واقع به وصیّت معروف پیامبر(ص) عمل کرده باشند که فرمود: «من دو چیز گرانمایه را میان شما به یادگار میگذارم: کتاب خدا و خاندانم و این دو هرگز از هم جدا نمیشوند تا در قیامت در کنار کوثر به من برسند»(2). از مجموع آنچه گفته شد، چنین استفاده میشود که آیات بر دو دسته هستند: مفهوم قسمتی از آیات روشن است که جای هیچ گونه ابهامی نیست که آنها را « محکمات » میگویند. قسمتی از آیات به خاطر عمق مطلب مانند بحث از قیامت و صفات خدا، نیاز به سرمایه علمی دارد، آنها را « متشابهات » گویند این قبیل آیات به وسیله « راسخون فی العلم » تفسیر و تبیین میشود(3). بنابر این اگر به قرآن « کتاب مبین » گفته شده، حرف درستی است و هیچ گونه منافاتی بین کلمات مطرح شده در سؤال نیست. برای اطلاع بیشتر به تفاسیر، ذیل آیه 7 سوره آل عمران مراجعه کنید. پینوشتها: 1ـ تفسیر نمونه، ج 15، ص 395. 2ـ تفسیر نمونه، ج 2، ص 324. 3ـ همان، ص 328. منبع:تبیان ادامه مطلب [ یک شنبه 8 آذر 1388 ] [ 3:37 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
ذبیحی بزرگتر از اسماعیل(ع) ![]() از جمله تفسیرهاى آیه «و فدینـه بذبح عظیم » ، این است كه گفته اند: منظور از «ذبح عظیم » ، حضرت سیدالشهدا(علیه السلام ) است . به توضیح این مطلب می پردازیم: تنها تعداد انگشت شمارى از مفسران به تفسیر یاد شده اشاره كرده اند . منشأ این تفسیر ، روایتى است كه مرحوم صدوق (ره) در كتاب خصال نقل مى كند كه پیش از بیان پاسخ آن را بیان مى كنیم : «هنگامى كه خداوند ، گوسفندى را به جاى ذبح اسماعیل ، براى حضرت ابراهیم (علیه السلام ) فرستاد ، حضرت درخواست كرد كه فرزندش را ذبح كند ، تا با تحمل غم و اندوه دل پدرى كه به دست خویشتن ، فرزندش را ذبح كرده است درجاتش بالا رود . خداوند از او پرسید: محبوب ترین مخلوقاتم نزد تو كیست ؟» پاسخ داد: «محبوب تر از حبیبت محمد(صلی الله علیه و آله ) نیافریدى .» فرمود: «نزد تو ، او محبوب تر است یا خودت ؟» گفت : او ، فرمود: «فرزند او نزد تو محبوت تر است یا فرزند خودت ؟» گفت : «فرزند او» فرمود: «این كه فرزند او را دشمنانش از روى ستم ذبح كردند ، تو را بیشتر اندوهگین مى سازد یا این كه فرزندت را به دست خود ذبح كنى ؟» گفت : «پروردگارا ! ذبح او به دست دشمنانش دلم را اندوهگین كرد .» فرمود: «اى ابراهیم ! شخصى از امت محمّد ، فرزندش حسین را بعد از او ، از روى ظلم همچون گوسفند ذبح مى كند و با این كار گرفتار غضب من مى شود .» دل ابراهیم اندوهگین شد و ناله و گریه سر داد . وحى آمد كه اى ابراهیم ! ناله ات را پذیرفتم و آن را جایگزین ناله و زارى براى فرزندت ـ اگر او را ذبح مى كردى ـ كردم و برایت درجات اهل ثواب بر مصیبت ها را واجب كردم و این همان قول خداوند است كه فرمود: «و فدینـهُ بذبح عظیم .» (صلی الله علیه و آلهافات ، 107) با توجه به روایت فوق سه نكته را بیان مى كنیم : 1ـ روایت یاد شده ، ظاهراً از نظر سند مشكلى ندارد; زیرا راویان آن عبارتند از: 1ـ عبدالواحدبن محمدبن عبدوس نیشابورى العطّار (استاد مرحوم صدوق ) 2ـ على بن محمدبن قتیبة النیشابورى 3ـ فضل بن شاذان (از اصحاب ائمه (علیه السلاملیهم السلام )) كه همه آنان یا مورد اعتماد و ستایش قرار گرفته اند و یا از اصحاب و بزرگان هستند . بر فرض چشم پوشى از سند روایت ، به نظر مى رسد ، روایت یاد شده این مقام را فقط شایسته حضرت سیدالشهداء(علیه السلام ) مى داند . توضیح این كه : در این صورت عبارت «قدیناه » ، به معناى «عوّضناه » است ; یعنى خداوند مصیبت شهادت امام حسین (علیه السلام ) را ـ كه به دست دشمنانش ذبح خواهد شد ـ ، به جاى مصیبتى كه بنا بود حضرت ابراهیم (علیه السلام ) متحمل شود ، قرار دارد; به این معنا كه حضرت ابراهیم (علیه السلام ) براى بالا بردن درجات خویش مى تواند بر مصیبت امام حسین (علیه السلام ) بگرید; بنابراین ، از این روایت ، هرگز استفاده نمى شود كه امام حسین (علیه السلام ) فدایى اسماعیل شد . این برداشت از روایت ناصحیح است .• 2 . بر فرض كه بتوان امام حسین (علیه السلام ) را به جاى «ذبح عظیم » گذاشت ، با توجه به معناى «فدیناه » مقصود این خواهد بود: از آنجا كه مقام ذبح عظیم كه با گریستن بر آن ، درجات انسان بالا مى رود ، فقط شایسته امام حسین (علیه السلام ) بود ، ذبح عظیمى را جایگزین ذبح حضرت ابراهیم (علیه السلام ) كردیم . 3 . بر فرض پذیرفتن دلالت روایت لسان این گونه از روایات ، تأویل آیات است نه تفسیر ، و تأویل با ظاهر معناى آیات ارتباطى ندارد ، بلكه مربوط به بطون قرآن بوده ، از عهده قضاوت ما خارج است. پی نوشتها : 1 . ر .ك : تفسیر كنزالدقائق ، محمدرضا قمى ، ج 11 ، ص 171 ـ 172 ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 2 . ر .ك : خصال ، شیخ صدوق ، ج 1 ، ص 58 ـ 59 ، مؤسسه نشر اسلامى ـ ترجمه آزاد . 3 . ر .ك : طبقات اعلام الشیعه تا شیخ آغا بزرگ تهرانى ، ج 1 ، ص 205 ، اسماعیلیان 4 . ر .ك : خصال ، همان ، ص 59 ، حاشیه ، على اكبر غفارى . تنظیم برای تبیان: شکوری ادامه مطلب [ یک شنبه 8 آذر 1388 ] [ 3:31 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
تبرّك به آب زمزم![]() مستحب است كه زائر بیتالله بعد از طواف و نماز آن، كنار چاه زمزم رفته از آب آن بنوشد، مقداری نیز بر سر و روی خود بریزد و به آن تبرّك جوید(1) و پس از نوشیدن آب زمزم، از خداوند تعالی علم سودمند، روزی فراوان و شفای از هر بیماری را طلب كرده و به پیروی از رسول اكرم(صلی الله علیه و آله)(2) چنین دعا كند: « اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْمًا نافِعًا وَ رِزْقًا واسِعًا وَ شِفاءً مِن كُلِّ داءٍ وَ سُقْمٍ.»(3) امام سجاد(علیهالسلام) از شبلی پرسیدند: آیا هنگامی كه بالای زمزم آمدی در این قصد بودی كه خدایا! هر چه طاعت توست پذیرفتم و هر چه معصیت است ترك كردم؟ شبلی جواب داد: نه. آن حضرت فرمود: پس تو بر زمزم اشراف پیدا نكردهای.(4) بنابراین، زائر عارف به اسرار حجّ، آنگاه كه آب زمزم را بر سر و سینه یا در كام خود میریزد، قصد او این است كه خدایا! من جام طاعت نوشیدم و جام معصیت را ترك كردم. پینوشتها: 1ـ وسائل الشیعه، ج9، ص352 ـ 350 و 515 ـ 514 و ج17، ص207 ـ 206. 2ـ كافی، ج4، ص250. 3 ـ همان، ص430. 4- همان، پانوشت صفحات 174 ـ 171(حدیث شبلی). برگرفته از صهبای حج، جوادی آملی. گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی . ادامه مطلب [ شنبه 7 آذر 1388 ] [ 12:23 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
زورآزمایی ابراهیم با شیطاناز آنجا كه امتحان ابراهیم یكى از بزرگترین امتحانات در طول تاریخ بود، امتحانى كه هدفش این بود قلب او را از مهر و عشق غیر خدا تهى كند، و عشق الهى را در سراسر قلب او پرتوافكن سازد، طبق بعضى از روایات شیطان به دست و پا افتاد، كارى كند كه ابراهیم از این میدان پیروزمند بیرون نیاید، گاه به سراغ مادرش هاجر آمد، و به او گفت میدانى ابراهیم چه در نظر دارد؟ مى خواهد فرزندش را امروز سر ببرد! هاجر گفت : برو سخن محال مگو كه او مهربانتر از این است كه فرزند خود را بكشد، اصولا مگر در دنیا انسانى پیدا مى شود كه فرزند خود را با دست خود ذبح كند؟ شیطان به وسوسه خود ادامه داد و گفت او مدعى است خدا دستورش داده . هاجر گفت : اگر خدا دستورش داده پس باید اطاعت كند و جز رضا و تسلیم راهى نیست !! گاهى به سراغ فرزند آمد و به وسوسه او مشغول شد از آن هم نتیجه اى نگرفت ، چون اسماعیل را یك پارچه تسلیم و رضا یافت . سرانجام به سراغ پدر آمد و به او گفت ابراهیم ! خوابى را كه دیدى خواب شیطانى است ! اطاعت شیطان مكن! وسوسه هاى شیاطین در میدانهاى بزرگ امتحان نه از یكسو كه از جهات مختلف صورت مى گیرد، هر زمان به رنگى ، و از طریقى، مردان خدا باید ابراهیم وار شیاطین را در همه چهره ها بشناسند ابراهیم كه در پرتو نور ایمان و نبوت او را شناخت بر او فریاد زد دور شو اى دشمن خدا. در حدیث دیگرى آمده است : ابراهیم نخست به مشعرالحرام آمد تا پسر را قربانى كند، شیطان به دنبال او شتافت ، او به محل جمره اولى آمد شیطان به دنبال او آمد، ابراهیم هفت سنگ به او پرتاب كرد، هنگامى كه به جمره دوم رسید باز شیطان را مشاهده نمود هفت سنگ دیگر بر او انداخت ، تا به جمره عقبه آمد هفت سنگ دیگر بر او زد (و او را براى همیشه از خود مایوس ساخت ). این نشان مى دهد كه وسوسه هاى شیاطین در میدانهاى بزرگ امتحان نه از یكسو كه از جهات مختلف صورت مى گیرد، هر زمان به رنگى ، و از طریقى مردان خدا باید ابراهیم وار شیاطین را در همه چهره ها بشناسند، و از هر طریق وارد شوند راه را بر آنها ببندند و سنگسارشان كنند، و چه درس بزرگى ؟! تفسیر نمونه، مکارم شیرازی تهیه: الف.شکوری تنظیم و عکس برای تبیان: سعید آقازاده ادامه مطلب [ جمعه 6 آذر 1388 ] [ 9:01 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
پیام رهبر به کنگره حج متن پیام مقام معظم رهبری به این شرح است: بسم اللَّه الرحمن الرحیم موسم حج، فصل بهار معنویت و درخشش توحید در آفاق جهان است؛ و آئین حج، چشمهى زلالى است که میتواند حجگزار را از آلودگیهاى گناه و غفلت، پاک سازد و نورانیتِ فطرت خداداد را به جان و دل او باز گرداند. رها کردن لباس تفاخر و تمایز در میقات حج و درآمدن به لباس همگانى و یکرنگ احرام، نشانه و نماد یکرنگىِ امت اسلامى و فرمان نمادین اتحاد و همدلى مسلمانان در همه جاى جهان است. شعار حج از سوئى: فَالهُکم اِلهٌ واحِدٌ فَلَه اَسِلموا وَ بَشِّرِ المُخبِتین است، و از سوئى؛ و المَسجِدِ الحَرامِ الَّذى جَعَلنه لِلنّاسِ سَوآءَ العاکفُ فیهِ وَ الباد. و چنین هست که کعبه، افزون بر نمایندگی کلمهى توحید، مظهر توحید کلمه و برادرى و برابرى اسلامى نیز هست. مسلمانانى که از چهارگوشهى جهان در اینجا به شوق طواف کعبه و زیارت حرم رسول اعظم صلىاله علیه و آله گرد آمدهاند باید این فرصت را براى مستحکم کردن پیوندهاى برادرى میان خود که درمان بسیارى از دردهاى بزرگ امت اسلامى است مغتنم شمارند. امروزه آشکارا مىبینیم که دست بدخواهان دنیاى اسلام، بیش از گذشته در کار تفرقهافکنى میان مسلمانان است. و این در حالى است که امت اسلامى امروزه بیش از گذشته به انسجام و همدلى نیازمند است. امروز پنجهى خونین دشمنان در جاى جاىِ سرزمینهاى اسلامى بطور نمایان در کار فاجعهآفرینى است؛ فلسطین در سیطرهى خباثت صهیونیستها در رنج و محنت روزافزون است؛ مسجد الاقصى در معرض خطر جدى است؛ مردم مظلوم غزه پس از آن نسل کشى بىسابقه همچنان در سختترین شرائط به سر مىبرند؛ افغانستان در زیر چکمهى اشغالگران، هر روز دچار مصیبتى تازه است؛ ناامنى در عراق، آرامش و راحت را از مردم سلب کرده است؛ برادرکشى در یمن داغى تازه بر دل امت اسلامى نهاده است. مسلمانان سراسر جهان بیندیشند که فتنهها و جنگها، انفجارها و ترورها و کشتارهاى کور که در سالهاى اخیر در عراق و افغانستان و پاکستان به راه افتاده است، چگونه و کجا تدبیر و طراحى مىشود؟ چرا تا پیش از ورود تحکمآمیز و مالکانهى ارتشهاى غربى به سرکردگى آمریکا به این منطقه، ملتها شاهد این همه مصیبت و محنت نبودند؟ اشغالگران از سوئى نهضتهاى مقاومت مردمى در فلسطین و لبنان و دیگر نقاط را تروریست مینامند و از سوئى تروریسم وحشى فرقهئى و قومى را میان ملتهاى این منطقه سازماندهى و رهبرى میکنند. منطقهى خاورمیانه و شمال آفریقا در دورانى طولانى و بیش از یک قرن، به دست دولتهاى غربى انگلیس و فرانسه و دیگران و سپس به دست امریکا استثمار و اشغال و تحقیر شدند؛ منابع طبیعى آنان غارت و روحیهى آزادگى در آنان سرکوب شد و ملتهاى آنان گروگان طمعورزى بیگانگانِ متجاوز شدند، و پس از آن که بیدارى اسلامى و نهضتهاى مقاومت ملتها، ادامهى آن وضع را براى ستمگران بینالمللى ناممکن ساخت و مسألهى شهادت و عروج الىاللَّه و فىسبیلاللَّه همچون عاملى بىبدیل در صحنهى جهاد اسلامى بار دیگر ظاهر شد، متجاوزانِ منفعل به شیوههاى مزوّرانه روى آوردند و استعمار جدید را جایگزین روش گذشته کردند. ولى امروز دیو چند چهرهى استعمار، همهى توانائیهاى خود را براى به زانو در آوردن اسلام به عرصه آورده است؛ از نیروى نظامى و مشت آهنین و اشغال صریح تا زنجیرهى اهریمنى تبلیغات و به کارگیرى هزاران سامانهى دروغ پراکنى و شایعهسازى، و از سازماندهى دستجات ترور و آدمکشى بیرحمانه تا گسترش دادن ابزارهاى فساد اخلاقى و تکثیر و ترویج مواد مخدّر و تخریب عزم و روحیه و اخلاق جوانان، و از تهاجم همه جانبهى سیاسى به مراکز مقاومت تا برانگیختن نخوتهاى قومى و تعصبهاى فرقهئى و ایجاد دشمنى میان برادران. اگر میان ملتهاى مسلمان و میان فرقههاى اسلامى و اقوام مسلمان با یکدیگر، محبت و حسنظن و همدلى، جاى بدگمانى و بدبینى را که خواستهى دشمنان است بگیرد، بخش اعظم توطئه و تدبیر بدخواهان را خنثى خواهد کرد و نقشههاى شوم آنان را براى سیطرهى روزافزون بر امت اسلامى عقیم خواهد ساخت. حج یکى از برترین فرصتها براى این هدف والا است. مسلمانان با همکارى و تکیه بر مبانى مشترکى که قرآن و سنت بدان ناطق است قدرت خواهند یافت که در برابر این اهریمن چندچهره بایستند و آن را مغلوب اراده و ایمان خود سازند. ایران اسلامى با پیروى از درسهاى امام خمینى کبیر، نمونهى بارز این مقاومتِ موفق است. آنان در ایران اسلامى شکست خوردهاند. سىسال ترفند و توطئه و دشمنى از کودتا و جنگ تحمیلى هشت ساله، تا تحریم و مصادرهى اموال، و از جنگ روانى و تبلیغاتى و صفبندى رسانهئى تا تلاش براى جلوگیرى از رشد علمى و دستیابى به دانشهاى نوین و از جمله دانش هستهئى، و حتى تحریک و دخالت آشکار در ماجراى پرشکوه و پرمعناى انتخابات اخیر، همه و همه به صحنههائى از شکست و انفعال و سرگردانى دشمن تبدیل شد و آیهى: انّ کیدالشیطان کان ضعیفاً در برابر چشم ایرانیان بار دیگر مجسّم گشت. در هر نقطهى دیگر نیز که مقاومتِ برخاسته از عزم و ایمان، مردم را به مصاف مستکبران پرمدعا کشانید، پیروزى نصیب مؤمنان و شکست و رسوائى سرنوشت حتمى ستمگران شد. فتحنمایان 33 روزه در لبنان و جهاد سرافراز و پیروز غزه در سه سال اخیر، شاهد زندهى این حقیقت است. توصیهى مؤکد اینجانب به عموم حاجیان سعادتمند و بخصوص به علماء و خطباء کشورهاى اسلامى که در این میعاد الهى حضور یافتهاند و به خطباء جمعهى حرمین شریفین، آن است که با فهم درست مسأله، وظیفهى امروزى و فورى خود را باز شناسند. با همهى توان، توطئهى دشمنان اسلام را براى مستمعان خود باز گویند و مردم را به الفت و اتحاد فرا خوانند. از هر آنچه به سوءظن مسلمانان به یکدیگر مىانجامد، به جِدّ بپرهیزند و هرچه انگیزه و فریاد دارند بر سر مستکبران و دشمنان امت اسلامى و رأس فتنهها یعنى صهیونیسم و امریکا فرو ریزند. و برائت از مشرکین را در قول و عمل به ظهور رسانند. از خداوند متعال هدایت و توفیق و کمک و رحمتش را براى خود و همهى شما متضرعانه مسألت میکنم. والسلام علیکم سیدعلى حسینى خامنه اى سوم ذى الحجةالحرام 1430 ادامه مطلب [ جمعه 6 آذر 1388 ] [ 8:52 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
|
|
[ قالب وبلاگ : راسخون ] [ Weblog Themes By : RaSeKhOoN] |