راسخون ، يار هميشه همراه
متفاوت اما جالب ! 
ایمیل مدیریت
نویسنده وبلاگ
لینک دوستان
 

اگر جرأت داری غدیر را نپذیر

غدیر

 

شخصی به نام حارث بن نعمان فهری که با امام علی علیه السلام دشمنی می‌ورزید، سوار بر شتر به پیش آمد و گفت «ای محمد، ما را به خدا خواندی، پذیرفتیم؛ نبوت خود را مطرح کردی، لااله الّا اللّه و محمد رسول اللّه گفتیم؛ ما را به اسلام دعوت کردی، پذیرفتیم؛ گفتی نماز درپنج وقت بخوانید، خواندیم؛ به زکات و روزه و حج و جهاد سفارش کردی، اطاعت کردیم، حال پسرعموی خود را امیر ساختی، نمی‌دانیم این حکم از طرف خداست یا با اراده شخصی تو پیدا شده است؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به خدایی که جز او خدایی نیست این حکم از طرف اوست و من وظیفه ای جز ابلاغ آن نداشتم. حارث بن نعمان پس از شنیدن این جواب، خشمناک شده، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا، اگر آنچه محمد درباره علی می‌گوید، از طرف تو و به امر توست، سنگی از آسمان بر من فرود آید و مرا عذاب کند. هنوز سخنان او به پایان نرسیده بود که از آسمان، سنگی بر او فرود آمد و او را به هلاکت رساند و بدین سان سزای جسارت خود را به مقام ولایت دریافت کرد.

 

منبع:تبیان
تهیه و تنظیم برای تبیان: حسین عسگری

ادامه مطلب

[ جمعه 13 آذر 1388  ] [ 12:46 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
 

غدیر در کلام معصومان

ویژه نامه « عید ولایت » غدیر خم

 

علی علیه السلام و غدیر

مردی خدمت امیرمؤمنان علی علیه السلام عرض کرد: بالاترین فضیلت خود را از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله به من خبر دهید. حضرت فرمود: «پیامبر صلی الله علیه و آله مرا در غدیر خم منصوب کرد و وجوب ولایت مرا از طرف خداوند و به امر او اعلام فرمود».

 

حضرت زهرا علیهاالسلام و غدیر

حضرت زهرا علیها السلام درباره ماجرای غدیر می‌فرماید: «پیامبر در روز غدیر، پیمان ولایت را برای علی علیه السلام محکم کرد تا بدین وسیله، امید دشمنان را ناامید سازد».

امام رضا علیه السلام و عید غدیر

امام رضا علیه السلام درباره عید غدیر می‌فرماید: «این روز، روز عیدِ خاندان محمد صلی الله علیه و آله است. هر کس آن را عید بگیرد، خداوند مالش را زیاد می‌کند».

 

امام رضا علیه السلام و هدایا در روز غدیر

در روایت آمده است که حضرت رضا علیه السلام در روز عید غدیر، عده ای از یاران نزدیک خود را برای شام دعوت کرد و به منازل آنان هدایا و عیدی فرستاد و درباره فضیلت های این روز، سخنانی ایراد فرمود».

 

حضرت معصومه علیهاالسلام و حدیث غدیر

حضرت فاطمه معصومه علیها السلام حدیث غدیر را به سند زیر نقل فرموده است: حضرت فاطمه دختر امام موسی بن جعفر علیه السلام، از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام، از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام، از فاطمه دختر امام زین العابدین علیه السلام، از فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیه السلام، از اُمّ کلثوم دختر فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل فرموده است که مادرش حضرت زهرا دختر پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به مردم فرمود: «آیا سخن پیامبر خدا را در روز غدیر خم فراموش کردید که فرمود: هر کس من مولا و صاحب اختیار اویم، علی مولا و صاحب اختیار اوست؟».

 

منبع:تهیه و تنظیم برای تبیان: حسین عسگری

ادامه مطلب

[ جمعه 13 آذر 1388  ] [ 11:57 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
 

از کربلا شفایم را بگیر!

امام هادی(ع)

ابوهاشم جعفری می‌گوید: خدمت حضرت هادی علیه السلام رسیدم، در حالی که حضرت تبدار و مریض بود. پس رو به من کردند وفرمود: «ای ابوهاشم! فردی از دوستان ما را بفرست تا به کربلا رفته، برای بهبودی من دعاکند».

من نیز علی بن بَلال را دیدم و از او خواستم این وظیفه را انجام دهد. او در پاسخ گفت: اطاعت می‌کنم، ولی وجود مبارک حضرت هادی علیه السلام، از زمین کربلا برتر است؛ زیرا آن حضرت همانند کسی است که در کربلا دفن شده، و دعای ایشان نیز از دعای من در کربلا برتر است.

چون خدمت امام هادی علیه السلام رسیدم، سخن علی را به حضرت عرض کردم، فرمود: «به او بگو رسول خدا از کعبه و حجرالاسود بالاتر بود، ولی در اطراف کعبه طواف می‌کرد و به حجرالاسود دست می‌کشید. به راستی که برای خداوند متعالی زمین هایی است که دوست دارد او را در آنجا بخوانند و دعا کنند و آن گاه دعا را مستجاب نماید. حرم امام حسین علیه السلام از آن زمین هاست ».

تهیه برای تبیان:ح.عسگری

تنظیم:س.آقازاده


ادامه مطلب

[ پنج شنبه 12 آذر 1388  ] [ 9:54 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
  سلام
میلاد امام هادی هلیه السلام را به شما راسخونی ها تبریک میگم.
امروز عجب روزی بشه!
6) 15ذيحجه سال214هجري قمري: « حضرت امام علي النقي (علیه السّلام) » دهمين پيشواي شيعيان جهان درمدينه منوره قدم به عرصه حيات نهادند. پدرايشان امام نهم حضرت جواد(علیه السّلام) و مادرشان بانوي فاضل بنام سَمانه بودند. كنيه آن حضرت ابوالحسن و القاب مباركشان طيب، امين، هادي و مشهورترين آنها نقي است. امام علي النقي(علیه السّلام) درپي رحلت پدربزرگوارشان درهشت سالگي رسالت مهم امامت مسلمانان را برعهده گرفتند. آن حضرت تاسال244هجري قمري درمدينه به ارشاد و هدايت مردم همت گماشتند تاآنكه متوكل خليفه عباسي ازبيم قيام و طغيان علويان كه دربغداد تشكيلات منسجمي بوجود آورده بودند امام را به سامرا انتقال داد. ازابتداي ورود امام هادي (علیه السّلام) به اين شهرسختگيري و خشونت متوكل درمورد ايشان آغازشد. متوكل آن حضرت را درمحل تجمع نظاميان جاي داده بودند تا ازنزديك ايشان را تحت نظرداشته باشد و ازوجود امام سخت برخود بيمناك بود و به اندك سوء ظني براي آن وجود پاك و نوراني مزاحمت ايجاد مي‎كرد اما امام دهم (علیه السّلام) دركليه برخوردهاي خود با متوكل عظمت خداوند متعال را درنظرداشتند و پيوسته برحقانيت راه نياكان خويش اصرارمي‎كردند.

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 12 آذر 1388  ] [ 9:44 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
سلام
داشتم یه داستان میخوندم که گفتم شما هم ببینید خالی از لطف نیست
بخوانید:

مکر زنانه

یک روز یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف ناجوری می کنه ...
بطوریکه ماشین هردوشون بشدت آسیب میبینه ...
ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جون سالم بدر می برن ...

وقتی که هر دو از ماشینشون که حالا تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان ، رانندهء خانم بر میگرده میگه - آه چه جالب شما مرد هستید ! 
ببینید چه به روز ماشینامون اومده ! 

همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم! 
این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملاقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم! 

مرد با هیجان پاسخ میگه: 
- اوه … "بله کاملا" …با شما موافقم این باید نشونه ای از طرف خدا باشه ! 

بعد اون خانم زیبا ادامه می ده و می گه : 
- ببین یک معجزه دیگه! ماشین من کاملن داغون شده ولی این شیشه مشروب سالمه .مطمئنا خدا خواسته که این شیشه مشروب سالم بمونه تا ما این تصادف خوش یمن كه می تونه شروع جریانات خیلی جالبی باشه رو جشن بگیریم ! 

و بعد خانم زیبا با لوندی بطری رو به مرد میده . 

مرد سرش رو به علامت تصدیق تکان میده و در حالیكه زیر چشمی اندام خانم زیبا رو دید می زنه درب بطری رو باز می کنه و نصف شیشه مشروب رو می نوشه و بطری رو برمی گردونه به زن . 

زن درب بطری رو می بنده و شیشه رو برمی گردونه به مرد. 

مرد می گه شما نمی نوشید؟! 

زن لبخند شیطنت آمیزی می زنه در جواب می گه : 
- نه عزیزم ، فکر می کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم … !

 

نویسنده:ماهان امینی

ادامه مطلب

[ پنج شنبه 12 آذر 1388  ] [ 9:29 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
 
 
 

چرا برخی آیات قرآن متشابهند؟

قرآن به کتاب «مبین»(1) و آشکار کننده حقایق برای فهم و هدایت عموم مردم آمده است امّا چرا آیات متشابه وجود دارد و چرا محتوای برخی آیات پیچیده است که موجب تأویل و توجیه‌های گوناگون و مورد سوء استفاده افراد مغرض می‌گردد؟ دانشمندان علوم قرآن برای پاسخ چند دلیل آورده‌اند که در ذیل به آن اشاره می‌شود:

قرآن

1ـ الفاظ و عباراتی که در گفتگوهای انسان‌ها به کار می‌رود، تنها برای نیازمندی‌های روزمره به وجود آمده، به همین دلیل، به محض اینکه از دائره زندگی محدود مادی بشر خارج شویم و مثلاً سخن درباره آفریدگار (که نامحدود از هر جهت است) به میان آید، به روشنی می‌بینیم الفاظ ما قالب آن معانی نیست و ناچاریم کلماتی را به کار ببریم که از جهات مختلفی نارسایی دارد؛ همین نارسایی‌های کلمات، سرچشمه قسمت قابل توجهی از متشابهات قرآن است. آیات « ید الله فوق أیدهم » یا « الرحمن علی العرش استوی » یا « إلی ربّها ناظره » از این نمونه است؛ نیز تعبیراتی همچون «سمیع» و«بصیر» که با مراجعه به آیات محکم، تفسیر به خوبی روشن می‌شود.

2ـ بسیاری از حقایق مربوط به جهان دیگر، یا جهان ماورای طبیعت است که از افق فکر ما دور است و ما به حکم محدود بودن در زندان زمان و مکان، قادر به درک عمق آنها نیستیم. نارسایی افکار ما و بلند بودن افق آن معانی، سبب دیگری برای تشابه قسمتی از آیات است، مانند بعضی از آیات مربوط به قیامت.

این پدیده درست به این می‌نامند که کسی بخواهد برای کودکی که در عالم جنین زندگی می‌کند، مسائل این جهان را تشریح کند. اگر سخنی نگوید، کوتاهی کرده و اگر هم بگوید، ناچار است مطالب را به صورت سربسته ادا کند، زیرا شنونده در آن اوضاع، توانایی و استعداد بیشتر از این را ندارد.

سخن درباره آفریدگار (که نامحدود از هر جهت است) به میان آید، به روشنی می‌بینیم الفاظ ما قالب آن معانی نیست و ناچاریم کلماتی را به کار ببریم که از جهات مختلفی نارسایی دارد؛ همین نارسایی‌های کلمات، سرچشمه قسمت قابل توجهی از متشابهات قرآن است

3ـ یکی دیگر از اسرار وجود متشابه در قرآن به کار انداختن افکار و اندیشه‌ها و به جود آوردن جنبش و نهضت فکری در مردم است، و این فرایند درست به مسائل فکری پیچیده‌ای می‌ماند که برای تقویت افکار اندیشمندان، طرح می‌شود تا بیشتر به تفکر و اندیشه و دقت و بررسی در مسائل بپردازند.

4ـ نکته دیگری که در ذکر متشابه در قرآن وجود دارد و روایات امامان معصوم آن را تأیید می‌کند این است که وجود این آیات نیاز شدید مردم را به پیامبران و اوصیای آنها روشن می‌سازد که در روایات از آنان به « راسخون فی العلم » تفسیر شده، سبب می‌شود مردم به حکم نیاز علمی به سراغ آنها بروند و رهبری آنها را به رسمیت بشناسند و از علوم مختلف آنان استفاده کنند.

قرآن

گفتنی است اگر از پیامبران به خصوص پیامبر اسلام(ص) و جانشینان وی به « راسخون فی العلم » تعبیر شده، به خاطر آن است که برخی آیات سخت و پیچیده را (که از آنها به آیات متشابه تعبیر شده) برای مردم تفسیر و تبیین کنند، تا حداقل ظواهر قرآن برای مردم معلوم باشد و آن را بفهمند، این وضع درست به آن می‌ماند که در پاره‌ای از کتب درسی، شرح بعضی از مسائل به عهده معلم و استاد گذارده می‌شود تا شاگردان رابطه خود را با استاد قطع نکنند و بر اثر این نیاز در همه چیز از افکار او الهام بگیرند که در واقع به وصیّت معروف پیامبر(ص) عمل کرده باشند که فرمود: «من دو چیز گرانمایه را میان شما به یادگار می‌گذارم: کتاب خدا و خاندانم و این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا در قیامت در کنار کوثر به من برسند»(2).

از مجموع آنچه گفته شد،‌ چنین استفاده می‌شود که آیات بر دو دسته هستند: مفهوم قسمتی از آیات روشن است که جای هیچ گونه ابهامی نیست که آنها را « محکمات » می‌گویند. قسمتی از آیات به خاطر عمق مطلب مانند بحث از قیامت و صفات خدا، نیاز به سرمایه علمی دارد، آنها را « متشابهات » گویند این قبیل آیات به وسیله « راسخون فی العلم » تفسیر و تبیین می‌شود(3). بنابر این اگر به قرآن « کتاب مبین » گفته شده، حرف درستی است و هیچ گونه منافاتی بین کلمات مطرح شده در سؤال نیست.

برای اطلاع بیشتر به تفاسیر، ذیل آیه 7 سوره آل عمران مراجعه کنید.

پی‌نوشت‌ها:

1ـ تفسیر نمونه، ج 15، ص 395.

2ـ تفسیر نمونه، ج 2، ص 324.

3ـ همان، ص 328.

منبع:تبیان


ادامه مطلب

[ یک شنبه 8 آذر 1388  ] [ 3:37 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0

ذبیحی بزرگتر از اسماعیل(ع)

ذبح

از جمله تفسیرهاى آیه «و فدینـه بذبح عظیم » ، این است كه گفته اند: منظور از «ذبح عظیم » ، حضرت سیدالشهدا(علیه السلام ) است . به توضیح این مطلب می پردازیم:

تنها تعداد انگشت شمارى از مفسران به تفسیر یاد شده اشاره كرده اند . منشأ این تفسیر ، روایتى است كه مرحوم صدوق (ره) در كتاب خصال نقل مى كند كه پیش از بیان پاسخ آن را بیان مى كنیم :

«هنگامى كه خداوند ، گوسفندى را به جاى ذبح اسماعیل ، براى حضرت ابراهیم (علیه السلام ) فرستاد ، حضرت درخواست كرد كه فرزندش را ذبح كند ، تا با تحمل غم و اندوه دل پدرى كه به دست خویشتن ، فرزندش را ذبح كرده است درجاتش بالا رود . خداوند از او پرسید: محبوب ترین مخلوقاتم نزد تو كیست ؟» پاسخ داد: «محبوب تر از حبیبت محمد(صلی الله علیه و آله ) نیافریدى .» فرمود: «نزد تو ، او محبوب تر است یا خودت ؟» گفت : او ، فرمود: «فرزند او نزد تو محبوت تر است یا فرزند خودت ؟» گفت : «فرزند او» فرمود: «این كه فرزند او را دشمنانش از روى ستم ذبح كردند ، تو را بیشتر اندوهگین مى سازد یا این كه فرزندت را به دست خود ذبح كنى ؟» گفت : «پروردگارا ! ذبح او به دست دشمنانش دلم را اندوهگین كرد .» فرمود: «اى ابراهیم ! شخصى از امت محمّد ، فرزندش حسین را بعد از او ، از روى ظلم همچون گوسفند ذبح مى كند و با این كار گرفتار غضب من مى شود .» دل ابراهیم اندوهگین شد و ناله و گریه سر داد .

وحى آمد كه اى ابراهیم ! ناله ات را پذیرفتم و آن را جایگزین ناله و زارى براى فرزندت ـ اگر او را ذبح مى كردى ـ كردم و برایت درجات اهل ثواب بر مصیبت ها را واجب كردم و این همان قول خداوند است كه فرمود: «و فدینـهُ بذبح عظیم .» (صلی الله علیه و آلهافات ، 107)

با توجه به روایت فوق سه نكته را بیان مى كنیم :

روایت یاد شده ، ظاهراً از نظر سند مشكلى ندارد; زیرا راویان آن عبارتند از: 1ـ عبدالواحدبن محمدبن عبدوس نیشابورى العطّار (استاد مرحوم صدوق ) 2ـ على بن محمدبن قتیبة النیشابورى 3ـ فضل بن شاذان (از اصحاب ائمه (علیه السلاملیهم السلام )) كه همه آنان یا مورد اعتماد و ستایش قرار گرفته اند و یا از اصحاب و بزرگان هستند .

بر فرض چشم پوشى از سند روایت ، به نظر مى رسد ، روایت یاد شده این مقام را فقط شایسته حضرت سیدالشهداء(علیه السلام ) مى داند . توضیح این كه : در این صورت عبارت «قدیناه » ، به معناى «عوّضناه » است ; یعنى خداوند مصیبت شهادت امام حسین (علیه السلام ) را ـ كه به دست دشمنانش ذبح خواهد شد ـ ، به جاى مصیبتى كه بنا بود حضرت ابراهیم (علیه السلام ) متحمل شود ، قرار دارد; به این معنا كه حضرت ابراهیم (علیه السلام ) براى بالا بردن درجات خویش مى تواند بر مصیبت امام حسین (علیه السلام ) بگرید; بنابراین ، از این روایت ، هرگز استفاده نمى شود كه امام حسین (علیه السلام ) فدایى اسماعیل شد . این برداشت از روایت ناصحیح است .•

2 . بر فرض كه بتوان امام حسین (علیه السلام ) را به جاى «ذبح عظیم » گذاشت ، با توجه به معناى «فدیناه » مقصود این خواهد بود: از آنجا كه مقام ذبح عظیم كه با گریستن بر آن ، درجات انسان بالا مى رود ، فقط شایسته امام حسین (علیه السلام ) بود ، ذبح عظیمى را جایگزین ذبح حضرت ابراهیم (علیه السلام ) كردیم .

3 . بر فرض پذیرفتن دلالت روایت لسان این گونه از روایات ، تأویل آیات است نه تفسیر ، و تأویل با ظاهر معناى آیات ارتباطى ندارد ، بلكه مربوط به بطون قرآن بوده ، از عهده قضاوت ما خارج است.

پی نوشت‌ها :

1 . ر .ك : تفسیر كنزالدقائق ، محمدرضا قمى ، ج 11 ، ص 171 ـ 172 ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

2 . ر .ك : خصال ، شیخ صدوق ، ج 1 ، ص 58 ـ 59 ، مؤسسه نشر اسلامى ـ ترجمه آزاد .

3 . ر .ك : طبقات اعلام الشیعه تا شیخ آغا بزرگ تهرانى ، ج 1 ، ص 205 ، اسماعیلیان

4 . ر .ك : خصال ، همان ، ص 59 ، حاشیه ، على اكبر غفارى .


تنظیم برای تبیان: شکوری

 

ادامه مطلب

[ یک شنبه 8 آذر 1388  ] [ 3:31 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
 

تبرّك به آب زمزم

کعبه

مستحب است كه زائر بیت‏الله بعد از طواف و نماز آن، كنار چاه زمزم رفته از آب آن بنوشد، مقداری نیز بر سر و روی خود بریزد و به آن تبرّك جوید(1) و پس از نوشیدن آب زمزم، از خداوند تعالی علم سودمند، روزی فراوان و شفای از هر بیماری را طلب كرده و به پیروی از رسول اكرم(‏صلی الله علیه و آله)(2) چنین دعا كند: « اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْمًا نافِعًا وَ رِزْقًا واسِعًا وَ شِفاءً مِن كُلِّ داءٍ وَ سُقْمٍ.»(3) امام سجاد(علیه‌السلام) از شبلی پرسیدند: آیا هنگامی كه بالای زمزم آمدی در این قصد بودی كه خدایا! هر چه طاعت توست پذیرفتم و هر چه معصیت است ترك كردم؟ شبلی جواب داد: نه. آن حضرت فرمود: پس تو بر زمزم اشراف پیدا نكرده‏ای.(4)

بنابراین، زائر عارف به اسرار حجّ، آنگاه كه آب زمزم را بر سر و سینه یا در كام خود می‏ریزد، قصد او این است كه خدایا! من جام طاعت نوشیدم و جام معصیت را ترك كردم.


پی‎نوشت‎ها:

1ـ وسائل الشیعه، ج9، ص352 ـ 350 و 515 ـ 514 و ج17، ص207 ـ 206.

2ـ كافی، ج4، ص250.

3 ـ همان، ص430.

4- همان، پانوشت صفحات 174 ـ 171(حدیث شبلی).

برگرفته از صهبای حج، جوادی آملی.

گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .


ادامه مطلب

[ شنبه 7 آذر 1388  ] [ 12:23 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
 

زورآزمایی ابراهیم با شیطان

امام ابلیس پیامبر

از آنجا كه امتحان ابراهیم یكى از بزرگترین امتحانات در طول تاریخ بود، امتحانى كه هدفش این بود قلب او را از مهر و عشق غیر خدا تهى كند، و عشق الهى را در سراسر قلب او پرتوافكن سازد، طبق بعضى از روایات شیطان به دست و پا افتاد، كارى كند كه ابراهیم از این میدان پیروزمند بیرون نیاید، گاه به سراغ مادرش هاجر آمد، و به او گفت میدانى ابراهیم چه در نظر دارد؟

مى خواهد فرزندش را امروز سر ببرد! هاجر گفت : برو سخن محال مگو كه او مهربانتر از این است كه فرزند خود را بكشد، اصولا مگر در دنیا انسانى پیدا مى شود كه فرزند خود را با دست خود ذبح كند؟ شیطان به وسوسه خود ادامه داد و گفت او مدعى است خدا دستورش ‍ داده . هاجر گفت : اگر خدا دستورش داده پس باید اطاعت كند و جز رضا و تسلیم راهى نیست !! گاهى به سراغ فرزند آمد و به وسوسه او مشغول شد از آن هم نتیجه اى نگرفت ، چون اسماعیل را یك پارچه تسلیم و رضا یافت . سرانجام به سراغ پدر آمد و به او گفت ابراهیم ! خوابى را كه دیدى خواب شیطانى است ! اطاعت شیطان مكن!

وسوسه هاى شیاطین در میدانهاى بزرگ امتحان نه از یكسو كه از جهات مختلف صورت مى گیرد، هر زمان به رنگى ، و از طریقى، مردان خدا باید ابراهیم وار شیاطین را در همه چهره ها بشناسند

ابراهیم كه در پرتو نور ایمان و نبوت او را شناخت بر او فریاد زد دور شو اى دشمن خدا. در حدیث دیگرى آمده است : ابراهیم نخست به مشعرالحرام آمد تا پسر را قربانى كند، شیطان به دنبال او شتافت ، او به محل جمره اولى آمد شیطان به دنبال او آمد، ابراهیم هفت سنگ به او پرتاب كرد، هنگامى كه به جمره دوم رسید باز شیطان را مشاهده نمود هفت سنگ دیگر بر او انداخت ، تا به جمره عقبه آمد هفت سنگ دیگر بر او زد (و او را براى همیشه از خود مایوس ساخت ).

این نشان مى دهد كه وسوسه هاى شیاطین در میدانهاى بزرگ امتحان نه از یكسو كه از جهات مختلف صورت مى گیرد، هر زمان به رنگى ، و از طریقى مردان خدا باید ابراهیم وار شیاطین را در همه چهره ها بشناسند، و از هر طریق وارد شوند راه را بر آنها ببندند و سنگسارشان كنند، و چه درس بزرگى ؟!

تفسیر نمونه، مکارم شیرازی

تهیه: الف.شکوری

تنظیم و عکس برای تبیان: سعید آقازاده


ادامه مطلب

[ جمعه 6 آذر 1388  ] [ 9:01 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
پیام رهبر به کنگره حج

 متن پیام مقام معظم رهبری به این شرح است:

 
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
 
موسم حج، فصل بهار معنویت و درخشش توحید در آفاق جهان است؛ و آئین حج، چشمه‏ى زلالى است که میتواند حج‏گزار را از آلودگیهاى گناه و غفلت، پاک سازد و نورانیتِ فطرت خداداد را به جان و دل او باز گرداند. رها کردن لباس تفاخر و تمایز در میقات حج و درآمدن به لباس همگانى و یکرنگ احرام، نشانه و نماد یکرنگىِ امت اسلامى و فرمان نمادین اتحاد و همدلى مسلمانان در همه جاى جهان است. شعار حج از سوئى: فَالهُکم اِلهٌ واحِدٌ فَلَه اَسِلموا وَ بَشِّرِ المُخبِتین است، و از سوئى؛ و المَسجِدِ الحَرامِ الَّذى جَعَلنه لِلنّاسِ سَوآءَ العاکفُ فیهِ وَ الباد. و چنین هست که کعبه، افزون بر نمایندگی کلمه‏ى توحید، مظهر توحید کلمه و برادرى و برابرى اسلامى نیز هست.
 
مسلمانانى که از چهارگوشه‏ى جهان در اینجا به شوق طواف کعبه و زیارت حرم رسول اعظم صلى‏اله علیه و آله گرد آمده‏اند باید این فرصت را براى مستحکم کردن پیوندهاى برادرى میان خود که درمان بسیارى از دردهاى بزرگ امت اسلامى است مغتنم شمارند. امروزه آشکارا مى‏بینیم که دست بدخواهان دنیاى اسلام، بیش از گذشته در کار تفرقه‏افکنى میان مسلمانان است. و این در حالى است که امت اسلامى امروزه بیش از گذشته به انسجام و همدلى نیازمند است. امروز پنجه‏ى خونین دشمنان در جاى جاىِ سرزمینهاى اسلامى بطور نمایان در کار فاجعه‏آفرینى است؛ فلسطین در سیطره‏ى خباثت صهیونیستها در رنج و محنت روزافزون است؛ مسجد الاقصى در معرض خطر جدى است؛ مردم مظلوم غزه پس از آن نسل کشى بى‏سابقه همچنان در سخت‏ترین شرائط به سر مى‏برند؛ افغانستان در زیر چکمه‏ى اشغالگران، هر روز دچار مصیبتى تازه است؛ ناامنى در عراق، آرامش و راحت را از مردم سلب کرده است؛ برادرکشى در یمن داغى تازه بر دل امت اسلامى نهاده است.
 
مسلمانان سراسر جهان بیندیشند که فتنه‏ها و جنگها، انفجارها و ترورها و کشتارهاى کور که در سالهاى اخیر در عراق و افغانستان و پاکستان به راه افتاده است، چگونه و کجا تدبیر و طراحى مى‏شود؟ چرا تا پیش از ورود تحکم‏آمیز و مالکانه‏ى ارتشهاى غربى به سرکردگى آمریکا به این منطقه، ملتها شاهد این همه مصیبت و محنت نبودند؟ اشغالگران از سوئى نهضتهاى مقاومت مردمى در فلسطین و لبنان و دیگر نقاط را تروریست مینامند و از سوئى تروریسم وحشى فرقه‏ئى و قومى را میان ملتهاى این منطقه سازماندهى و رهبرى میکنند. منطقه‏ى خاورمیانه و شمال آفریقا در دورانى طولانى و بیش از یک قرن، به دست دولتهاى غربى انگلیس و فرانسه و دیگران و سپس به دست امریکا استثمار و اشغال و تحقیر شدند؛ منابع طبیعى آنان غارت و روحیه‏ى آزادگى در آنان سرکوب شد و ملتهاى آنان گروگان طمع‏ورزى بیگانگانِ متجاوز شدند، و پس از آن که بیدارى اسلامى و نهضتهاى مقاومت ملتها، ادامه‏ى آن وضع را براى ستمگران بین‏المللى ناممکن ساخت و مسأله‏ى شهادت و عروج الى‏اللَّه و فى‏سبیل‏اللَّه همچون عاملى بى‏بدیل در صحنه‏ى جهاد اسلامى بار دیگر ظاهر شد، متجاوزانِ منفعل به شیوه‏هاى مزوّرانه روى آوردند و استعمار جدید را جایگزین روش گذشته کردند. ولى امروز دیو چند چهره‏ى استعمار، همه‏ى توانائیهاى خود را براى به زانو در آوردن اسلام به عرصه آورده است؛ از نیروى نظامى و مشت آهنین و اشغال صریح تا زنجیره‏ى اهریمنى تبلیغات و به کارگیرى هزاران سامانه‏ى دروغ پراکنى و شایعه‏سازى، و از سازماندهى دستجات ترور و آدمکشى بیرحمانه تا گسترش دادن ابزارهاى فساد اخلاقى و تکثیر و ترویج مواد مخدّر و تخریب عزم و روحیه و اخلاق جوانان، و از تهاجم همه جانبه‏ى سیاسى به مراکز مقاومت تا برانگیختن نخوتهاى قومى و تعصبهاى فرقه‏ئى و ایجاد دشمنى میان برادران.
 
اگر میان ملتهاى مسلمان و میان فرقه‏هاى اسلامى و اقوام مسلمان با یکدیگر، محبت و حسن‏ظن و همدلى، جاى بدگمانى و بدبینى را که خواسته‏ى دشمنان است بگیرد، بخش اعظم توطئه و تدبیر بدخواهان را خنثى خواهد کرد و نقشه‏هاى شوم آنان را براى سیطره‏ى روزافزون بر امت اسلامى عقیم خواهد ساخت.
 
حج یکى از برترین فرصتها براى این هدف والا است.
 
مسلمانان با همکارى و تکیه بر مبانى مشترکى که قرآن و سنت بدان ناطق است قدرت خواهند یافت که در برابر این اهریمن چندچهره بایستند و آن را مغلوب اراده و ایمان خود سازند. ایران اسلامى با پیروى از درسهاى امام خمینى کبیر، نمونه‏ى بارز این مقاومتِ موفق است. آنان در ایران اسلامى شکست خورده‏اند. سى‏سال ترفند و توطئه و دشمنى از کودتا و جنگ تحمیلى هشت ساله، تا تحریم و مصادره‏ى اموال، و از جنگ روانى و تبلیغاتى و صف‏بندى رسانه‏ئى تا تلاش براى جلوگیرى از رشد علمى و دستیابى به دانش‏هاى نوین و از جمله دانش هسته‏ئى، و حتى تحریک و دخالت آشکار در ماجراى پرشکوه و پرمعناى انتخابات اخیر، همه و همه به صحنه‏هائى از شکست و انفعال و سرگردانى دشمن تبدیل شد و آیه‏ى: انّ کیدالشیطان کان ضعیفاً در برابر چشم ایرانیان بار دیگر مجسّم گشت.
 
در هر نقطه‏ى دیگر نیز که مقاومتِ برخاسته از عزم و ایمان، مردم را به مصاف مستکبران پرمدعا کشانید، پیروزى نصیب مؤمنان و شکست و رسوائى سرنوشت حتمى ستمگران شد. فتح‏نمایان 33 روزه در لبنان و جهاد سرافراز و پیروز غزه در سه سال اخیر، شاهد زنده‏ى این حقیقت است.
 
توصیه‏ى مؤکد اینجانب به عموم حاجیان سعادتمند و بخصوص به علماء و خطباء کشورهاى اسلامى که در این میعاد الهى حضور یافته‏اند و به خطباء جمعه‏ى حرمین شریفین، آن است که با فهم درست مسأله، وظیفه‏ى امروزى و فورى خود را باز شناسند. با همه‏ى توان، توطئه‏ى دشمنان اسلام را براى مستمعان خود باز گویند و مردم را به الفت و اتحاد فرا خوانند. از هر آنچه به سوءظن مسلمانان به یکدیگر مى‏انجامد، به جِدّ بپرهیزند و هرچه انگیزه و فریاد دارند بر سر مستکبران و دشمنان امت اسلامى و رأس فتنه‏ها یعنى صهیونیسم و امریکا فرو ریزند. و برائت از مشرکین را در قول و عمل به ظهور رسانند.
از خداوند متعال هدایت و توفیق و کمک و رحمتش را براى خود و همه‏ى شما متضرعانه مسألت میکنم.
 
والسلام علیکم
 
سیدعلى حسینى خامنه‏ اى
سوم ذى‏ الحجةالحرام 1430

ادامه مطلب

[ جمعه 6 آذر 1388  ] [ 8:52 AM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By R A S E K H O O N :.

تعداد کل صفحات : 5 ::      1   2   3   4   5  

درباره وبلاگ

آرشيو مطالب
آمار سایت
کل بازدید : 30100 نفر
كل مطالب : 62 عدد
کل نظرات : 1 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : شنبه 2 آبان 1388 
آخرین بروز رسانی : شنبه 11 آبان 1392