راسخون ، يار هميشه همراه
متفاوت اما جالب ! 
ایمیل مدیریت
نویسنده وبلاگ
لینک دوستان
 

اگر جرأت داری غدیر را نپذیر

غدیر

 

شخصی به نام حارث بن نعمان فهری که با امام علی علیه السلام دشمنی می‌ورزید، سوار بر شتر به پیش آمد و گفت «ای محمد، ما را به خدا خواندی، پذیرفتیم؛ نبوت خود را مطرح کردی، لااله الّا اللّه و محمد رسول اللّه گفتیم؛ ما را به اسلام دعوت کردی، پذیرفتیم؛ گفتی نماز درپنج وقت بخوانید، خواندیم؛ به زکات و روزه و حج و جهاد سفارش کردی، اطاعت کردیم، حال پسرعموی خود را امیر ساختی، نمی‌دانیم این حکم از طرف خداست یا با اراده شخصی تو پیدا شده است؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به خدایی که جز او خدایی نیست این حکم از طرف اوست و من وظیفه ای جز ابلاغ آن نداشتم. حارث بن نعمان پس از شنیدن این جواب، خشمناک شده، سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا، اگر آنچه محمد درباره علی می‌گوید، از طرف تو و به امر توست، سنگی از آسمان بر من فرود آید و مرا عذاب کند. هنوز سخنان او به پایان نرسیده بود که از آسمان، سنگی بر او فرود آمد و او را به هلاکت رساند و بدین سان سزای جسارت خود را به مقام ولایت دریافت کرد.

 

منبع:تبیان
تهیه و تنظیم برای تبیان: حسین عسگری



[ جمعه 13 آذر 1388  ] [ 12:46 PM ] [ حسین عبداله زاده ]
نظرات 0
.: Weblog Themes By R A S E K H O O N :.

درباره وبلاگ

آرشيو مطالب
آمار سایت
کل بازدید : 30106 نفر
كل مطالب : 62 عدد
کل نظرات : 1 عدد
تاریخ ایجاد وبلاگ : شنبه 2 آبان 1388 
آخرین بروز رسانی : شنبه 11 آبان 1392