اكسیر حیاتبخشی كه به كارها و افكار، رنگ جاودانگی میبخشد اخلاص و انجام عمل برای رضای الهی است خداوند در قرآن از بندگان مؤمن خویش خواسته است كه كارها را فقط برای رضای او انجام دهند. «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَة؛(1) رنگ الهی بگیرید و چه چیز از رنگ الهی نیكوتر است.» و در آیه دیگر خداوند به پیامبر میفرماید: «أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثْنَی وَ فُرَدَی؛ دو به دو و به تنهایی برای خدا به پا خیزید.» قرآن در ستایش طبقهای از مجاهدان راه حق و تشویق آنها میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة؛(2) در حقیقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهای]این كه بهشت برای آنان باشد خریده است.» چنانكه ملاحظه میشود خداوند در این آیه بهشت را بهای جان و مال مؤمنان جهادگر میشمارد اما در آیهای دیگر در ستایش تعدادی از انسانهای بلند پرواز میفرماید: «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّه»(3) در این آیه آنان كه جانشان را با عشق به خدا میفروشند هدفشان در بهشت فقط رضای الهی است.(4) امام حسین ع هدف اصلی سفر به كربلا را تحصیل رضای الهی میداند از اینرو در آغاز سفر و كنار قبر جدّ بزرگوارش ص از خداوند میخواهد كه او را به این همه موفق بدارد و راهی در پیش رویش بگذارد كه رضای او و رضای رسولش در آن است.(5) این معنا در خطابههای دیگر آن بزرگوار نیز كاملاً مشهود است.(6)
اخلاق كریمانه : سخاوت، عفو و گذشت، احسانگری و دستگیری بینوایان نمودهایی از اخلاق كریمانهای است كه در جای جای قرآن میتوان آنها را جست و امام حسین(ع)، شاگرد مكتب قرآن تجسم عینی این صفات و اوصاف دیگر قرآنی است .
1. گذشت گذشت عالیترین كرامت انسانی است، به ویژه آن كه آدمی قدرت بر انتقام نیز داشته باشد. آموزههای قرآنی نه تنها به عفو در مقابل بدی تأكید دارند بلكه در سطحی بالاتر توصیه میكند كه جواب را با خوبی پاسخ دهید «وَ أَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی؛(7) گذشت كردن شما به تقوی نزدیكتر است.» «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَن؛(8) و نیكی با بدی یكسان نیست [بدی را] به آنچه بهتر است دفع كن.» دستیابی حضرت اباالفضل العباس ع به آب و نیاشامیدن آن، جانفشانی دو تن از یاران امام ع در ظهر عاشورا كه جهت اقامه نماز تن خود را سپر بلای آن حضرت ساختند و به شهادت رسیدند، ارادتهایی كه اصحاب آن حضرت در شب عاشورا ابراز كردند و در روز عاشورا تا زنده بودند نگذاشتند كه از بنیهاشم وارد میدان شود و بنیهاشم نیز تا زنده بودند نگذاشتند امام علیه السلام وارد میدان شود و ... همه و همه نمونههایی بیمانند ایثارند كه در قیام امام حسین جلوهگر شد.
2. تواضع و فروتنی قرآنكریم از یك سو به نكوهش تكبر میپردازد: «وَ لَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا؛(10) در روی زمین با تكبّر راه مرو»؛ «فَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَكَبِّرِین؛(11) بد جایگاهی است جایگاه متكبران» و از سوی دیگر لزوم تواضع را گوشزد میكند «وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْنًا؛(12) بندگان خدای رحمان كسانیاند كه در روی زمین به نرمی [و بدون تكبّر] گام بر میدارند»؛ «وَ اخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِین»(13) امام حسین ع نیز صاحب این سیره ارزشمند قرآنی بود. «مسعده» گوید: گذر امام حسین علیه السلام به فقیرانی افتاد كه گلیم خود را پهن كرده و خود را بر آن افكنده بودند (و غذا میخوردند) و حضرت را دعوت نمودند، حضرت به زانو نشست و با آنان هم خوراك شد. سپس این آیه فوق را تلاوت نمود. آنگاه فقرا را به منزل خویش دعوت نمود. پس برخاستند و همراه حضرت به منزل او آمدند. حضرت به كنیز خود فرمود: «آنچه را ذخیره میكردی بیرون بیاور.»(14)
3. سخاوت «جود و سخاوت» از فضایل مهم اخلاقی است، هر اندازه «بخل» نشانه پستی و حقارت و ضعف ایمان و فقدان شخصیت است «جود و سخاوت» نشانه ایمان و شخصیت والای انسانی است. «یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُواْ وَ یُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَة...؛(15)[انصار]... هر كس را كه به سوی آنان كوچ كرد. دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده در دلهایشان حسد نمییابند، هر چند در خودشان احتیاجی، [مبرم ]باشد.» وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَی حُبِّهِ مِسْكِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَ لَا شُكُورًا؛(16) و غذای (خود) را با این كه به آن، علاقه (و نیاز) دارند به مسكین و یتیم و اسیر میدهند (و میگویند) ما شما را به خاطر خدا اطعام میكنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم.» امام حسین ع اسوه سخاوت بود. روایت شده كه «ابوهشام قناد» از بصره برای امام حسین ع كالا میآورد و آن حضرت از جای برنخاسته همه را به مردم میبخشید.(17)
4. احسانگری «انس» گوید نزد امام حسین ع نشسته بودم در این هنگام یكی از كنیزان آن حضرت وارد شد و با دسته ریحانی كه به آن حضرت هدیه كرد سلام و تحیت گفت، حضرت نیز به او فرمود: تو در راه خدا و برای خدا آزادی. أنس میگوید: من به آن حضرت عرض كردم: این كنیز با چند شاخه ریحان كه اهمیتی ندارد به شما تحیّت گفت، حال شما او را آزاد میكنید؟ حضرت فرمود: حقتعالی ما را چنین تربیت كرده و فرموده است: «وَ إِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا؛(19) و چون به شما درود گفته شد شما به [صورتی] بهتر از آن درود گویید یا همان را [در پاسخ] بر گردانید.»
نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 14 آبان 1393 ساعت 1:05 PM | نظرات (0)