نبردحق و باطل را پایانی نیست، تا حق، حاکمییت مطلقه یابد. کربلا، حلقهای از حلقات زنجیره مبارزه حق و باطل بود. و خون شهیدانکربلا، هنوز بدون انتقال مانده است، تا آنکه مهدی علیهالسلام قیام کند، و در رکابش یارانی جان برکف و شهادتطلب و قویدل و آهنین اراده و مومن و صبور و بصیر، به خوانخواهی آن مظلومان برخیزند. چه توفیقی است جهاد در این راه، و در رکاب امام منتظر. تعالیم زیارتنامهها، تداوم این راه را میآموزد، و اوج پرشکوه این خط را عصر آن موعد نشان میدهد. زائر، هم آرزومند است و هم خواستار، که آن روزگار درخشان را دریابد و خوانخواه شهیدان کربلا باشد.
در (زیارتعاشورا) زائر چنین میگوید:خطاب به حسین و یاران شهیدش (و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام هدی...) از خدا میخواهم که خونخواهی شما را، در رکاب امام هدایتگر و آشکار و حقگویی از شما خاندان، روزیام کند. و در جای دیگر میطلبد.اللهم اجعلنا منالطالبین بثاره...خدایا ما را از خونخواهان حسین علیهالسلام قرار بده، در رکاب پیشوای دادگری که عزتبخش اسلام و مسلمین باشد و ان یوفقنی للطلب بثارکم مع الامام.... این خونخواهیاز کارهای مهم آن حضرت است.در (دعای ندبه) که نوعی نیایشعاشقانه و پرسوز و گدار و گفتگوی پر اشتیاق با مهدی علیهالسلام است،
خطاب به آن امام میخوانیم:این الطالب بذحولالانبیاء و ابناء الانبیاء، این الطالب بدم المقتول کجاست، خونخواه پیامبران و پیامبرزادگان؟ کجاست خونخواه کشته دشت کربلا؟) او نه تنها خونخواهشهدای کربلا، بلکه همه خونهای به ناحق ریخته حق پویان و حق جویان تاریخ است و پیروانش نیز راهی این راهند و سربازان امام زمان (عج) به فرموده حضرت صادق ع ، خدا ترس و شهادت طلبند و شعارشان: (یالثارات الحسین) است ؛ بیائید به طلب خون حسین (بحارالانوار، ج 52، ص 308 این شعار شور آور، از ظهر عاشورا، از درون خاک خونین کربلا برخاست و در جام خورشید ریخت و به همه چیز رنگ خون زد، شفق خونبار را بیاراست و فجر بیدار را بیاکندو در کوههای و هامونها و دشتها و جنگلها و نهرها و دریاها و در آبادیها و شهرها و روستاها و دهها، در همه جا و همه چیز بگسترد و همه جا و همه وقت، خونها را به جوش آورد و نهضتها را شکل داد.
این شعار است که همه جا را کربلا کرده است و همه ماه را محرم و همه روز را عاشورا و همین شعار است که بر پرچم شورشیان دوران شورش بزرگ، شورش مهدی عج نیز نقش خواهد بست.. پس دوستداران او هم که در مقام زیارت میایستند و او را به این صفت میستایند و آرزومند جهاد در رکاب او برای خونخواهی سیدالشهدا و همه شهیدان مظلومند، باید در موضع و تعهد اجتماعی چنین باشند، یعنی خون آشنا و دشمن ستیز و حقطلب و پا در رکاب و سلاح برکف!... در رکاب مهدی عج حکومت عدلگستر زیباست. درک آن دوران گرانقدر، سعادت است و آرزوی دیدار آن ایام، ارزشی والاست. و...انتظار برای آن دوره، عبادت است، البته انتظاری تعهد آفرین و عمل زا و زمینه ساز . در (زیارت جامعه) میخوانیم: معترفبکم، مصدق برجعتکم، .... من شمارا به امامت میشناسم، به بازگشت شما را باور دارم، منتظر حکومت شما و چشم به راه دولت شمایم. چشم انتظار بودن، از تلاش و جهاد برای زمینهسازی آن حکومت، جدا نیست. باید زمینهچینیو تمهید مقدمات برای آن روزگار کرد. هم در عصر امام، باید در دولت او خدمت و فعالیت داشت . و هم در رکابش، حتی برای بذل جان آماده بود. انتظار ظهور آن حضرت، باید همراه با فراهم کردن اسباب و زمینههای لازم و یاریها و امکانات شایسته و بایسته است. زائر، خطاب به امام زمان عج میگوید:( نصرتی معده لکم ....) (آداب سرداب مطهر) یاریام، آماده برای شما و دوستیام، خالص برای شماست.
و اجعلنیاللهم من انصاره و اعوانه و اتباعه و شیعته خدایا مرا از یاران و پیروان گوش به فرمان آن حضرت قرار بده.در زیارت دیگری از آموزشهای حضرت رضا ع در باب زیارت امام غایب میگوئیم:خدایا!مارا در حزب آن حضرت قرار بده، از آنانکه فرمان او را میکنند، همراه او مقاومت دارند، با خیرخواهی برای وی، رضایت تو را میجویند، تا آنکه در قیامت، ما را در زمره یاران و پیروان و تقویت کنندگان حکومتش برانگیزی باز، در زیارتی دیگر، خطاب به آن امید دلها و منجی انسانها میگوییم .ای مولایمن!اگر پیش از ظهورت مرگم فرا رسد، تو و پدران پاک و بزرگوارت را در پیشگاه خداوند وسیله و واسطه قرار میدهم تا هنگام ظهورت و تشکیل دولتت، مرا بار دیگر به دنیا برگرداند، تا به خواسته و آرمان خودم از راه طاعت تو برسم . آرزوی بازگشت به دنیا در روزگار ظهور او، باید همراه با آمادهسازی روح و اراده برای آن دوران باشد و زمینهسازی اجتماعی برای آمدن آن عدلگستر و حجت غایب پروردگار.به اینگونه است که میبینم انتظار، با تنبلی و بیحوصلگی و بیتفاوتی و بیعاری سازگار نیست.
انتظار، یک بسیج عمومی است،.... همیشه آماده، از نظر قدرتهای ایمانی و روحی، نیروهای بدنی و سلاحی، تمرینهای عملی و نظامی، پرورشهایاخلاقی و اجتماعی، سازماندهیهای سیاسی و مرامی.... و همواره در سنگر، سنگر مبارزه با تمایلات نفسانی، با سستیهای تکلیفی، سنگر مبارزه با ذلت پذیری و استعمار زدگی، مبارزه با تطاول و ستم و انحراف، مبارزه با زیر بار کفر رفتن و برده دیگران شدن و سلطه یهود و نصاری و ملحدان را پذیرفتن و قدرتهای ناحق را تحمل کردن. این آمادگی عمومی و همیشگی، جوهر اصلی انتظار است... زائری کهمشتاق حضور و جهاد در رکاب مهدی عج است، باید لیاقتهایمورد نیاز را از هم اکنون در خود فراهم آورد، وگرنه این شوق، به تنهایی او را به جایی نمیرساند.
زائر شهادت طلب شهادت، حد اعلای کمال انسان است. و چه زیبا که در رکاب (مهدی موعود) باشد، و در راه احقاق حق و گسترش عدل بر گسترده زمین !در زیارتها، روی عنصر (شهادتطلبی) و آرزوی جهاد و شهادت، پیش روی امام زمان و در رکاب آن عزیز، تاءکید فراوان شده است. باگذشت زمانها و عمرها، یقین من در باره تو بیشتر و عشقم افزونتر میشود و منتظر و چشم به راهم تا در پیش رویت جهاد کنم و جان و مال و ف رزندان و خانواده و هر چه را دارم، در اطاعت فرمانت فدا کنم.متوقعا و منتظرا و لجهادی بین یدیک مترقبا. زیارت آن حضرت در سرداب مقدس فان ادرکت ایامک الزاهره.... و در ادامه، آرزو شهادت در رکابش به این صورت بیان شده است . اگر دوران درخشان حکومت و فرمانروایی تو را درک کردم، در آن هنگام، من بندهگوش به فرمان تو، به امر و نهی تو فعالیت میکنم و امید شهادت در رکاب تو و کامیابی نزد تو را دارم(خدایا!مرااز یاران و پیروان و مدافعان او قرار بده، خدایا توفیق هادت مشتاقانه در پیش روی او را به من ارزانی دار، در صف و جمعی که در قرائت آنان را ستوده و گفتهای:صفی همچون بنیانی استوار...و اجعلنی من انصاره و اشیاعه و الذابین عنه و اجعلنی من المستشهدین بینیدیه .... بنیان مرصوص
در زیارت آن حضرت در روز جمعه آمده است:میخواهم کهخداوند مرا از یاری کنندگان تو بر ضد دشمنانت قرار دهد، و در زمره هوادارنت، مرا از شهیدان در برابرت قرار دهد. ان یجعلنی من الناصرینلک علی اعدائک و المستشهدین بین یدیک فی جمله اولیائک در دعای عهد، میخوانیم:خدایا، به هنگامظهورش، مرا از قبر، برون آر، در حالی که کفن پوشیده و شمشیر آخته و نیزه برگرفته باشم و ندای آن دعوتگر در شهر و بیابان را لبیک گفته باشم. در فرازی دیگر،عاشقانه و شهادت طلبانه، در زیارت آن موعود امتها و ذخیره الهی برای نجات بشریت، می گوییم: خدایا... همچنانکه دلم را به یاد مهدی آباد کردی و مرا زنده دل ساختی، سلاح مرا نیز در راه یاری او آخته ساز. آری...ایناست حماسه و روح (شهادتطلبی)، که ائمه ما، در متن زیارتنامهها، به ما آموختهاند ...آیا با تخریب قبر، میتوان الهام معنوی و روحی را از تربت سیدالشهدا گرفت؟ آیا با حمله و هجوم به مزارات معصومین، میتوان عقیده و ایمان به آنان را از مردم سلب کرد؟
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 19 آبان 1393 ساعت 1:16 PM | نظرات (1)