همه کسانی که خود را از منتظران واقعی حضرت می دانند، بایستی ضمن تبیین دین، فرهنگ عاشورا و بسیج را تبیین کنند و با الگوسازی؛ اقدام به جذب نیرو و تبلیغ نمایند. باید با توجه به عامل تنش زدایی، جامعه را آماده حرکت به سمت شناخت و معرفت امام کرد.:
.
1- تبیین فرهنگ عاشورا:
اگر عاشورا پشتوانه فرهنگی «انتظار»است، پس باید در جهت تبیین حرکت عاشورا و نیز برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم عاشورا و معرفی اسوه های جاویدان آن، تلاشی دو چندان کرد. خیلی فرق است بین اینکه به «عاشورا» به عنوان پشتوانه و عقبه فرهنگی و الهام پذیرِ انتظار نگاه شود؛ یا یک سنت برخاسته از عواطف و احساسات قومی. رسانه های عمومی، بخصوص صدا و سیما، حوزه های علمیه و مراکز فرهنگی، نقش حیاتی و اساسی درغنا بخشیدن به این فرهنگ دارند.کربلا، دانشگاه بزرگی است با کلاس ها و درس های بسیار که ابعاد و آموزه های این دانشگاه بزرگ، هنوز هم بر بسیاری پوشیده است. باید در این دریای عمیق، گسترده و پربار، غواصانی ماهر و زبردست، به صید بپردازند تا گوهرها و مرواریدهای گرانبهای آن را به چنگ آورده، در اختیار خواستاران و خریداران قرار دهند. هنوز هم این حرکت عظیم و منشور بی نهایت، زوایای پنهان و ابعاد گسترده ای دارد که تنها بر عاشقان طالب رخ مینماید .
۲- تبیین دین: عصر حسین ع عصر غربت دین بود و عصر انتظار نیز چنین است. قیام حسین ع و فرزندش مهدی (عج) برای احیای دین است. منتظر مهدی(عج)، باید از دین، ضرورت، قلمرو و زبان آن و... تحلیلی عمیق داشته باشد تا در این عصر، بتواند زمینه ساز حرکت مهدی عج باشد.
3- الگو سازی: حسین علیهما السلام و یارانش الگوی منتظرانند، از این رو باید در مبانی فکری و ویژگی های رفتاری و تربیتی آنان، درنگی شایسته کرد.
4- معرفت امام: کسانی می توانند شعار خود را یالثارات الحسین قرار دهند که به مقام ابوّت با امام (1) رسیده باشند تا بتوانند خونخواه او باشند. این ممکن نیست مگر با معرفت به حق امام ع . شعار یا لثارات الحسین فقط یک شعار برخاسته از عواطف و عصبیت های قومی و نژادی نیست، بلکه برخاسته از معرفت به حق ولایت امام است. این معرفت، شناخت حسب و نسب و فضایل آنان نیست، بلکه عرفان به حق ولایت آنان است. أَلَسْتُ أَوْلَی بِکُمْ مِنْکُمْ بِأَنْفُسِکُم(2) و النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ(3).
آنان، از خودمان به ما آگاه تر و مهربان ترند و از همه هواهای نفسانی آزادند. این شعار، شعار کسانی است که با درک اضطرار به وحی و حجت، از همه تقلیدها، تلقین ها، هوس ها، غریزه ها و... جدا شدند و رسول و امام را به عنوان مربی خود انتخاب کردند که: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه»(4) این درک از امام و این آگاهی از حق ولایت ایشان، ما را به مقام ابوّت و در نتیجه خونخواهی آنان می رساند؛ آن هم نه پدر جسمانی من که پدر روحانی، مربی، هادی و پیشوای من؛ آن هم پدری که «مصباح»، «سفینه»، «میزان»،«وارث»، «امین» و «اسوه» است و سبب سعادت و رستگاری، امنیت، حفظ، نجات، عزّت، قبولی اعمال و... است. قوام تشیع به « عاشورا» است آنچه که از منابع روایی حادثه کربلا به دست می آید حاوی مطالب بسیار است که طرح هر کدام می تواند یک جامعه را از بن بست خارج کند. مثلا روحیه شجاعت می تواند انسان را از وابستگی و استثمار برهاند و روحیه شهامت انسان را از جهل و شجاعت احمقانه نجات دهد.
نوشته شده در تاريخ دوشنبه 19 آبان 1393 ساعت 1:22 PM | نظرات (1)