مگر از دجال هم سوء استفاده کرده اند؟

 

خاقانی در شعر کهن خود «دنیا» را به دلیل فریبندگی زیاد «دجال فعل» می داند:

فــلـک کـژروتــر اســت از خــط تــرســا مــرا دارد مـســلــســل راهـب آســا
نه روح الله در این دیر اسـت چـون شـد چــنـیـن دجــال فـعـل ایـن دیـر مـیـنـا
تــنـم چـون رشـتــه مـریـم دوتــا اسـت دلـم چـون سـوزن عـیسـاسـت یکـتـا
مـن ایـنـجـا پــای بــنـد رشـتــه مـانـدم چـو عـیسـی پـای بـنـد سـوزن آنـجـا
چـرا سوزن چـنین دجـال چـشم اسـت کـه انـدر جـیب عـیسـی یـافـت مـاوا
لـــبـــاس راهــبـــان پـــوشـــیــده روزم چــو راهــب زان بــرآرم هـر شــب آوا
بــه صـور صــبــح گـاهـی بــرشــکـافـم صـــلــیــب روزن ایــن بـــام خـــضـــرا
شـده اســت از آه دریـا جــوشـش مـن تــیـمــم گــاه عــیـســی قــعــر دریـا
بــه مـن نـامـشــفــقــنـد آبــاء عــلــوی چــو عــیـســی زان ابــا کــردم ز آبــا
مــرا از اخــتـــر دانــش چـــه حـــاصــل کـه مـن تــاریـک او رخــشـنـده اجــزا
چـه راحـت مرغ عـیسـی را ز عـیسـی که همسایه است بـا خـورشید عذرا

 

آیا از دجال هم سوء استفاده کرده اند؟ بله از دجال هم سوء استفاده شده است. به متن خبر و تصویر توجه کنید:

درحالیکه چندی پیش به نقل از یکی از دانشمندان دینی کشور خبر باقی ماندن "فقط 5 نشانه ظهور" منتشر شد خبر تولد نوزادی عجیب الخلقه اسرائیل را فراگرفته است .


برخی منابع اسرائیلی طی روزهای گذشته دست به انتشار خبری باعنوان تولد "دجال آخرالزمان " از بدنیا آمدن کودکی عجیب الخلقه در سرزمینهای اشغالی فلسیطنیان خبر میدهند که تنها یک چشم دارد و چشم سمت چپش روی پیشانی اش قرار گرفته و فاقد گودی زیرچشم و بینی است ،دراین اخبار تلاش شده این کودک دجال فتنه گر آخرالزمان معرفی شود .

منتشر کنندگان خبر مذکور با معرفی نوزاد مذکور بعنوان یک نوزادیهودی وی را با دجال که در کتب دینی ادیان بزرگ اسلام ،مسیحیت و یهود ازوی بعنوان فتنه گر آخرالزمان یاد شده ،مقایسه میکنند.این منابع با طرح این سوال که آیا این نوزاد که اکنون با مرگ دست و پنجه نرم میکند همان دجال فتنه گر است؟ ادامه میدهند: دجال پس از رشد و تکامل جسمی مدعی خدایی شده و فتنه گری در جهان را آغاز خواهد کرد . انتشار خبرمذکور بصورت گسترده ازسرزمینهای اشغالی آغاز و تاکنون بسیاری از کشورهای جهان را دربرگرفته است .

این پیگیریها حاکیست نوزاد مذکور چندی پیش در چین و ازیک پدر و مادر اهل این کشور بطور ناقص متولد شد. تولد این کودک منجر به بروز ترس درمیان این خانواده چینی میگرددتااینکه با پیشنهاد قابل توجهی ازسوی یک صهیونیست مواجه میشوند.
این یهودی با پیشنهاد کلانی اقدام به خرید نوزاد مذکور و انتقال وی به اسرائیل مینماید. کودکی که هم اکنون در برزخ مرگ و زندگی دست وپنجه نرم میکند به ابزاری برای تحقق آرمانهای صهیونیست مبدل شده است. در حالیکه این یک اختلال مادر زادی است .

تصویر کودک مذکور نشان می دهد مبتلا به بیماری سیکلوپیا می باشد و دجال آخرالزمان نیست.

اجازه دهید پاسخی راکه به این شبهه داده شده ، تقدیم کنم:

 

آفلاینirandoost

پاسخ : دجال دروغین
« پاسخ #1 : ژوئیه 12, 2012, 07:42:43 am »
 

بنام خدا

ضمن تشکر از پاسخ جناب آقای رستمیان، با اجازه دوستان چند نکته را یادآوری کنم:

1- همانطور که اشاره کردند، متخصصان معتقدند که اختلال (cyclopia) به طور معمول، وقتی رخ می دهد که صورت و چهره در نوزاد متولد شده از بین برود. پس در این فرم از (cyclopia) صوت گم شده و یا بینی بزرگ جایگزین صورت می شود. بینی فاقد عملکرد صحیح است و به شکل خرطوم است. صورت مثل یک پوزه دراز در آمده و در قسمت مرکزی و بالای آن چشم نمایان است. بیشتر این رویانها به طور طبیعی یا قبل از زایمان، سقط می شوند. و یا پس از زایمان می میرند و یا به حالت بچه مرده خارج می شوند.

2- اگرچه اختلال (cyclopia) بسیار نادر است، اما هم اکنون چند نوزاد انسان (cyclopia) در موزه پزشکی حفظ می شوند. (به عنوان مثال در موزه آمستردام).

3- برخی از موارد و حالات و صور (cyclopia) ، در حیوانات و دام هم دیده شده است. ( مثلا در اسب، گوسفند، خوک، و گاهی اوقات جوجه ها) و این رخدادها در عالم پزشکی و دامپزشکی ثبت شده است.در چنین مواردی، بینی و دهان طوری دچار اختلال می شوند که باعث شکست یکدیگر شده و یا بینی آنچنان نامناسب رشد می کند که سقف دهان خارج شده و بزرگ می شود و مانع جریان هوا، شده و سبب خفگی نوزاد می شود.

4- سوء استفاده از پدیده «خروج دجال» به دلیل قطعیت و حقانیت آن است. و به قول معروف:

تا نباشد راست کی باشد دروغ این دروغ از راست می گیرد فروغ
در روایات متعدّدی بر قطعیت و حقانیت و ضرورت خروج دجّال، به عنوان یکی از رویدادهای بسیار مسلم و حتمی آخرالزّمان یا یکی از نشانه‌های قطعی قیامت، تأکید شده است. از جمله در روایتی که امیرمؤمنان علی علیه‌السلام از پیامبر گرامی اسلام نقل می‌کند، چنین آمده است:

«پیش از ساعت (یا قیامت) ده رویداد حتمی و ضروری رخ می دهد: خروج سفیانی، خروج دجّال و... (به نقل از : شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 436، ح 426؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 209، ح 48.

تعبیر دیگری در روایات چنین است:

« عشر قبل الساعة لابد منها ، السفیانی و الدجال و الدخان و الدابه و خروج القائم ،‌و طلوع الشمس من مغربها و نزول عیسی و خسف بالمشرق و خسف بجزیره العرب ،‌و نار تخرج من قعر عدن تسوق الناس الی المحشر ،
ده حادثه است که قطعا پیش از قیامت رخ می دهد :‌1- خروج سفیانی [/2- خروج دجال 3- برخاستن دود 4- بروز حشرات 5- خروج حضرت قائم (عج) 6- طلوع خورشید از جانب مغرب 7- نزول عیسی (ع) از آسمان زمین 8- فرورفتگی عظیم در مشرق 9- فرورفتگی در سرزمین جزیرة العـــرب 10- آتشی که از قعر عدن زبانه می کشد و مردم را به سوی محشر سوق می دهد .
اینها همه بر حتمی بودن و قطعیت حادثه دجال است. طبعا باید مورد سوء استفاده قرار گیرد. در برخی روایات حتمی بودن خروج دجّال به مانند حتمی بودن ظهور امام مهدی علیه‌السلام دانسته شده و انکار آن کفر به شمار آمده است. از آن جمله می‌توان به روایت نبوی زیر اشاره کرد: «هر کس خروج مهدی را منکر شود به آنچه بر محمّد نازل گشته، کافر شده است و هر کس نزول عیسی را منکر شود کافر شده و هر کس خروج دجّال را انکار کند، کافر شده است».

از بین این ده نشانه «فتنه دجال » بزرگتر و مهمتر بوده و برای همین بیشتر مورد سوء استفاده قرار گرفته است:

دلیل این ادعا وجود روایات زیادی است که بر این موضوع تأکید شده که فتنة دجّال، فتنه‌ای بزرگ و بی‌مانند است. براساس یکی از این روایات، پیامبر اعظم در یکی از خطبه‌های خود می‌فرماید(به نقل از : ابن حماد، الفتن، ج 2، ص 517، ح 1446):

« ای مردم! بر روی زمین فتنه‌ای بزرگ‌تر از فتنه دجّال نبوده است، خدای تعالی هیچ پیامبری را برانگیخته، مگر اینکه امّتش را از او برحذر داشته است».

این ذهنیت و پیش زمینه همه مسلمین است که یک فتنه بسیار بزرگ در آخرالزمان تحقق خواهد پذیرفت.

5- برابر روایتی که در کمال‌الدّین و تمام النّعمه،ج2، صص 313ـ314 ذکر شده است خصوصیات دجال به صورتی گزارش شده است ، که اگرچه بر یک مصداق معین صدق می کند ولی او در اصفهان خروج می کند :

در روایتی که از امیرمؤمنان علیه‌السلام نقل شده است، آن حضرت در پاسخ «اصبغ بن نباته» که از ویژگی های دجّال پرسیده بود، می‌فرماید:
«دجّال صائد بن صائد [صید] است و بدبخت کسی است که او را تصدیق کند و نیک بخت کسی است که او را تکذیب نماید. او از شهری خروج کند که به آن اصفهان گویند. از قریه‌ای که او را یهودیه می‌شناسند. چشم راستش ممسوح [نابینا] است و چشم دیگرش که بر پیشانی اوست آنچنان می‌درخشد که گویی ستارة سحری است و در آن علقه‌ای است که با خون در آمیخته و میان دو چشمش نوشته شده است: «کافر» و هر کاتب و بی‌سوادی آن را می‌خواند و در دریاها فرو می‌رود، آفتاب با او حرکت می‌کند و در مقابلش کوهی از دود است و پشت سرش کوه سفیدی است که مردم آن را طعام پندارند. در قحطی شدیدی در حالی که بر حمار سپیدی که فاصله هر گامش یک میل است، سوار شده خروج می‌کند و زمین منزل به منزل زیر پایش در نوردیده شود و بر آبی نگذرد جز آنکه تا روز قیامت فرو رود و با صدای بلندی که جن و انس و شیاطین در شرق و غرب عالم آن را می‌شنوند، می‌گوید: «ای دوستان من! به نزد من آیید، من کسی هستم که آفرید و هماهنگی بخشید و اندازه‌گیری کرد و راه نمود. من پروردگار والای شما هستم». در حالی که آن دشمن خدا دروغ می‌گوید. او یک چشمی است که غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود و پروردگار شما یک چشم نیست و غذا نمی‌خورد و راه نمی‌رود و زوالی ندارد».

همانطورکه ملاحظه می شود اگرچه در صدر روایت مصداق معینی معرفی شده است اما ادامه و ذیل روایت بیانگر این نکته است که «دجال» یک جریان است . روایات دیگر دجال هم بر این نکته اشاره دارد که در فرصت مناسب اشاره خواهیم کرد ان شاء الله
موفق باشید/ایراندوست