انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی تحولی اساسی و ژرف در وضعیت زنان جامعه ایران پدید آورد. انقلاب اسلامی جایگاه و منزلت زنان را اعتلا بخشید و دامنه مشاركت آنان را گسترش یافت.
از عهد باستان تا سه دهه پیش، سرنوشت زن در جامعه ایران بهگونههای متنوعی رقم خورده است كه از اوج عزت تا نهایت ذلت نوسان دارد. بدونشك جایگاه شخصیت فردی و اجتماعی زن در ایران قبل و بعد از اسلام و قبل و بعد از انقلاب اسلامی را نمیتوان یكسان دانست. تبدیلشدن زنان قبل از انقلاب به شیرزنانی كه در عرصه انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی حماسههای سترگ پدید آوردند، كار ساده، آسان و كوچكی نیست بلكه به نوعی معجزه میماند كه در حركت تاریخی انبیا قابل مشاهده است. در این مقاله با این موضوع آشنا میشوید كه چرا و چگونه زن ایرانی به اوج عزت و سربلندی و مشاركت و كارآمدی رسید؛ چنانكه شاید نمونه كمیابی در جوامع معاصر بهشمار آید.
زنان نیمی از جمعیت كشور و ركن قابل توجه آن را تشكیل میدهند و سهم زنان در تحولات جامعه بر هیچكس پوشیده نیست. وضعیت اجتماعی زنان ایران در طول تاریخ پرفراز و نشیب این مرز و بوم، دستخوش تغییر و تحولات فراوان بوده است. انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی تحولی اساسی و ژرف در وضعیت زنان جامعه ایران پدید آورد.
زن وانقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی جایگاه و منزلت زنان را اعتلا بخشید و دامنه مشاركت آنان را گسترش داد. برای درك بیشتر وضعیت زنان ایرانی چهار دوره اساسی تاریخی را باید شناسایی و بررسی نمود: ایران قبل از اسلام؛ دوران اسلام تا زمان پهلوی؛ دوره سلطنت پهلوی؛ بعد از انقلاب.
● ایران قبل از اسلام
در این دوره زنان نقشی در تاریخ و جامعه ندارند. در اواخر دوره ساسانی شاهد پادشاهی چندماهه چند زن هستیم اما این مساله درواقع از فروپاشی و ضعف حكومت ساسانی ناشی میشد. درهرحال، نه در آثار مكتوب و نه در سنگ نوشتههای عصر ساسانی نقشی از زنان مشاهده نمیشود.
● زنان در دوران اسلام
علیرغم مبانی اعتقادی و ارزشی اسلام، زنان جامعه ایران در دوره اسلامی، چه در دوران حكومتهای غیرایرانی اموی و عباسی و چه بعد از آن در دوران حكومتهای وابسته ایرانی كه حاكمانشان تبار مغولی یا تاتاری داشتند، نقش تعیینكنندهای ایفا نكردند و همچنان در سایه ماندند. اولینبار در تاریخ ایران، زنان در جنبشهای صدساله اخیر مشروطه و تنباكو حضور متمایزی در اجتماع یافتند.
این جنبشها بهلحاظ آنكه در مقطع تاریخ معاصر ایران قرار میگیرند و جهتگیری مبارزه با استبداد و استعمار داشتند، دركل از اهمیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خاصی برخوردارند.
● زنان در دوره ی پهلوی
در جامعه قبل از انقلاب اسلامی، بهلحاظ سلطه فرهنگ بیگانه و در نتیجه شكلگیری یك بافت اجتماعی خاص، هرگونه تحرك و فعالیت سیاسی از زنان مسلمان سلب شده بود. جامعه پیش از انقلاب در قبال نقش و جایگاه زن دركل دو گونه نگرش داشت: ۱ــ نگرشی كه زن را عنصری زیبا، افسونگر، تنوعآفرین و گذراننده اوقات فراغت هوسبازان میدانست ۲ــ نگرشی كه زن را همچون پیچك ضعیفی معرفی میكرد كه تاب هیچ مقاومتی در مقابل طوفان حوادث ندارد و انتظار هیچ كار جدی و مهمی از او نمیرود. زن در صحنه اجتماع آن روز الهه دلفریبی بود كه تنها نقش دلبری خویش را خوب میدانست، زندگی او عاری از هدف بود و عمر خود را در تاریكی و بیخبری سپری میكرد.(1)
زن بعداز انقلاب
با روشنشدن اولین شعلههای انقلاب، زن ایرانی كه قبل از آن تنها ایفاگر نقشی بسیار ساده و ناقص و بیخبر از نقش سازنده و ارزشمند خود بود، حصار بیبندوباری را درهم شكست، قیام كرد، همپای مردان جامعه به مبارزه برخاست و بدعتی نو گذاشت.
-
یک شنبه 27 دی 1388
6:30 AM
نظرات(0)
منابع مقاله:
قرآن از نظر محتوا، میفرماید: کمالات انسانی، در مبدا شناسی، معاد شناسی، و وحی ورسالتشناسی است، یعنی کمال، در داشتن جهان بینیالهی است، به این معنا که: جهان، آغازی دارد به نام «خدا واسماء حسنای او» وانجامی دارد به نام «معاد» وقیامت ودوزخ وبهشت و... وبین این آغاز وانجام، «صراط مستقیمی» است. که مساله وحی ونبوت در این صراط مستقیم است. چون در متن جهان بیش از مبدا ومعاد ورابطه بین مبدا ومعاد چیزی نیست، لذا اصول دین هم بیش از سه اصل نیست، اول، مبدا شناسی; دوم، معادشناسی; سوم، پیامبرشناسی، واین جمله که از امیرالمؤمنین... نقل شده است: «رحم الله امرء عرف من این وفی این والی این» خدای رحمت کند کسی را که بداند از کجا ودر کجا وبه کجاست. گفتهاند ناظر به این سه اصل دینی است، ودر فهمیدن این سه اصل ذکورت وانوثتشرط نیست، یعنی نه مذکر بودن شرط است ونه مؤنثبودن مانع. انبیا هم که انسانها را به این سه اصل دعوت نمودهاند نه دعوتنامهای برای خصوص مردها فرستادهاند ونه زنها را از شرکت در این مراسم محروم داشتهاند. وقتی قرآن کریم از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرماید: ادعو الی الله علی بصیرة انا ومن اتبعنی (1) من وهر که از من پیروی کرد دعوت میکنیم به سوی خدا واز روی بصیرت. این دعوت، شامل همه انسانهاست، واگر پیامبری دعوتنامه برای یک مرد به عنوان زمامدار یک کشور مینویسد، پیامبر دیگری هم دعوتنامه برای یک زن به عنوان زمامدار یک کشور مینویسد. اگر رسول خداصلی الله علیه و اله زمامداران مرد را به اسلام دعوت کرد، سلیمانسلام الله علیه هم زمامدار زن را به اسلام فراخواند، هم دعوتها عاماند وهم مدعوها، وهیچ اختصاصی در بین نیست.قرآن کریم کمالات انسانی را هم از زن و هم از مرد میخواهد
-
یک شنبه 27 دی 1388
6:28 AM
نظرات(0)
مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال 1030 و یا 1031 هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند.
شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است. شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی "نان و حلوا" و دیگری "شیر و شکر" می باشد و آثار علمی او عبارتند از "جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف، اسرارالبلاغه والوجیزه". سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.
-
یک شنبه 27 دی 1388
6:26 AM
نظرات(0)