آيا مايليد به افكار كسي كه در كنار دستتان نشسته است پي ببريد؟ اگر با افراد زيادي مواجه شده باشيم ميتوانيم بسياري از آنها را حتي از نوع صحبت كردنشان بشناسيم. اما اين شناخت در مواجهه حضوري با دانستن بسياري از حالات ثابت شده در علم روانشناسي، بهترين فرهنگ نامه آدمشناسي را برايمان ميگشايد. فرد خوددار: اگر شخصي دستهايش را پشت كمر قفل كند، نشان ميدهد كه خود را به شدت كنترل كرده است.در اين حالت او سعي دارد خشم يا احساس نااميدي را از خود دور كند. حالت تدافعي: اگر انگشتان دستها بهبازو گره خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعي در برابر حملهاي غير منتظره و ناگهاني يا بيميلي براي تغيير چهره شخص است.اگر انگشتها مشت شده باشند، حالت بي ميلي، شديدتر است. متفكر: گره كردن دستها به دستههاي صندلي، نشان ميدهد كه شخص سعي دارد احساس خود را مهار كند. اما قفل كردن قوزك پاها به يكديگر حالت تدافعي است. اين حالت بيشتر در مسافران مضطرب هواپيماي هنگام پرواز و فرود آن ديده ميشود. دقت: وقتي شخصي انگشت سبابه را روي صورت و بقيه انگشتانش را به صورت گره كرده در پايين صورتش قرار ميدهد يعني با دقت است. بدگمان: انگشتهاي گره شده زير چانه و نگاه خيره، نشان دهنده حالت ترديد و دودلي است. او به صحبتهاي شما و صحت گفتههايتان ترديد ميكند. در اين حالت ممكن است آرنج او روي ميز قرار گرفته باشد. بيگناه: دستهايي كه روي سينه قرار گرفته باشد، بهترين نمونه براي نشان دادن حالت بيگناهي و درستكاري است. اين حالت، اثر باقيمانده از شكل سوگند خوردن است كهدست را روي قلب قرار ميدهند. مطمئن: اين حالت دستها در مردها نشان ميدهد به آنچه كه ميگويند اعتقاد و اعتماد كامل دارند و در خانمها كمتر ديده ميشود. هنگامي كه دست خود را به كمر ميزنند نشان ميدهند كه به آنچه ميگويند اطمينان دارند. مرموز: دستهاي به هم مشت شده زيرچانه، نشان ميدهد كه شخص نظرياتش را پنهان ميكند و به شما اجازه ميدهد به صحبت خود ادامه دهيد، تنها هنگامي كه حرفهايتان پايان يافت به شما و نظريات شما حمله خواهد كرد. ظاهرساز: او آرام به نظر ميرسد اما اين آرامش پيش از توفان است.اين حالتي است كه بيشتر روِسا به خود ميگيرند تا خود را به گونهاي به زيردستان نزديك كنند و در عين حال جاذبه آنها نيز كم نشود. اعتماد به نفس: تكيه زدن به صندلي در حالتي كه دستها پشت سر قفل شده، نشاندهنده اعتماد به نفس قوي است. اگر شخصي در اين حالت صحبت ميكند بهگفتههاي خود اعتماد دارد و اگر به صحبتهاي شما گوش ميدهد به خود زحمت ندهيد، او خود همه ماجرا را ميداند.
با شناخت بيشتر افراد، ارتباطمان جهت دار ميشود و در مدت كوتاهي خواهيم توانست به هدف مورد نظر از اين آشنايي و ملاقات نزديك شويم. ايجاد رابطه صحيح باعث رشد عزت نفس در انسان و تقويت ارتباط ما با خودمان و اطرافيان ميشود.
هر چه بهتر و كاملتر با خود و ديگران ارتباط برقرار كنيم، احساس موفقيت از ايجاد يك ارتباط صحيح و دوستانه، ما را زودتر به هدفهايمان ميرساند.
اين حالت نشان ميدهد كه وي بادقت زياد به صحبتهاي شما گوش ميدهد و يك يك كلمات شما را ميسنجد و در چهره او حالتي انتقادي به چشم ميخورد.
-
یک شنبه 1 فروردین 1389
9:45 AM
نظرات(0)
عده اي از پدر و مادرها وقتي مي بينند فرزند کوچکشان به حرف هاي آنها موقع لباس پوشيدن يا جمع کردن وسايلش و… توجهي نمي کند و به تماشاي تلويزيون يا بازي ادامه مي دهد، دايم صدايش مي کنند و فرياد مي کشند. آنها فکر مي کنند هرچه بيشتر حرفشان را تکرار کنند، فرزندشان سريع تر گوش مي دهد. در حقيقت قضيه برعکس است.
● چه کار کنيم؟
▪ عصباني نشويد
تلاش کنيد آرامش خود را حفظ کرده و با صداي آرام صحبت کنيد، حتي اگر مجبور شديد براي چند لحظه اي به خلوتگاهي پناه آوريد. هرقدر بلندتر صحبت کنيد، مطمئناً بچه ها نه متوجه صداي بلند شما و نه متوجه مفهوم کلمات تان خواهند شد.
▪ مسائل را براي فرزندتان شرح دهيد
بچه ها هنگامي که به آنها دستور داده مي شود، لجبازي مي کنند. به جاي آن که بگوييد، چطور جرئت کردي سنگ پرتاب کني! بگوييد: سنگ براي پرتاب کردن نيست، توپ را پرتاب مي کنند. بدين طريق برروي رفتارش تأثير گذاشته و راه چاره اي را بدون پرخاشگري يافته ايد.
▪ مطالب را به سادگي عنوان کنيد
به جاي سخنراني کردن به نرمي ولي با قاطعيت حرف بزنيد. به اين طريق او ياد مي گيرد راجع به هر کاري که بايد انجام دهد، فکر کند بدون آنکه به سرزنش براي فراموش کردن کاري يا گوش ندادن نيازي باشد.
▪ از فرزند خود بخواهيد که مطالب مهم را تکرار کند
اين روش زماني مفيد خواهد بود که مي خواهيد فرزندتان نتيجه کاري را بفهمد. بگوييد: بايد ماژيک هايت را قبل از ناهار جمع کني بگو ببينم کي ماژيک هايت را جمع مي کني؟
▪ ارتباط واقعي برقرار سازيد
چنانچه فرزندتان جذب کاري شده، به آرامي دست به شانه او بزنيد تا متوجه شما شود. از او بخواهيد موقعي که صحبت مي کنيد به شما نگاه کند. اگر او با چشم ارتباط برقرار سازد، برايش بسيار سخت خواهد بود که لجبازي کند.
▪ جدولي تهيه کنيد
به او مسئوليت دهيد و با کمکش جدولي از تمام کارهايي که بايد انجام دهد (مسواک زدن، شستن صورت، لباس پوشيدن، خوردن صبحانه و پوشيدن کفش ها) تهيه کنيد. بسياري از بچه ها دوست دارند که جدول را بررسي کرده و موفقيت خود را اعلام کنند.
● بچه هاي لجباز…
به او توجه کامل داشته باشيد. چنانچه مي خواهيد او به حرف هاي شما گوش دهد، بايد به گفته هايش گوش دهيد. بنابراين هنگامي که روزنامه در دست تان است و آن را مي خوانيد با او صحبت نکنيد. تمام توجه خود را به او بدهيد و اگر امکان پذير نيست، علت آن را برايش شرح دهيد: "عزيزم، اکنون مشغول انجام کاري هستم. اما دوست دارم که به گفته هايت گوش دهم. پنج دقيقه ديگر. به حرف هايت گوش مي کنم ".
به طور معمول اگر قبل از انجام کاري گفته خود را چندين مرتبه تکرار کنيد، بچه مي آموزد که نبايد گوش دهد. وي ارزش زماني که براي اولين مرتبه او را صدا مي کنيد و زماني که واقعاً با او کار داريد را مي داند و احتمالاً از ۵ تا ۱۰دقيقه اضافي استفاده مي کنند و به بازي خود ادامه مي دهند.
اگرچه هنگامي که کودک، خود را به نشنيدن مي زند و يا حرفتان را جدي نمي گيرد، بسيار ناراحت کننده است، ولي بچه هاي ۳ـ۴ ساله از اين که مي توانند با بي اعتنايي و گوش ندادن، والدين را عصباني کنند، احساس قدرت مي کنند. پس با اين قضيه به طور شخصي برخورد نکنيد. بچه ها در اين سن نمي خواهند بي ادب باشند، آنها فقط مي خواهند استقلال خود را نشان دهند.
البته اگر از ابتدا، کودک را به خوب گوش دادن تشويق کنيم، مشکلات گوناگون آينده برطرف خواهد شد. مثلاً فرزندتان در مدرسه خوب توجه نمي کند و نمي تواند در درس هايش تمرکز کرده و يا دستورات را دنبال کند و يا حرف هاي شما را ناديده مي گيرد، در اين صورت نبايد بگوييد اين مسئله به مرور زمان به خودي خودحل خواهد شد. دستورات زير به فرزند شما کمک مي کند بدون آنکه خود بفهمد، دقت و توجه بيشتري برروي مسائل داشته باشد.
به علاوه، به آنچه مي گويد اهميت دهيد. چنانچه مي گويد سردش شده است، نگوييد: اين جا آن قدرها هم سرد نيست. به جايش بگوييد: سردت شده؟ بيا برويم و لباس گرمت را برداريم. بي جهت نگران نشويد. اگر بچه هاي کوچک که در گوش دادن با مشکل مواجه اند و بعضي اوقات بي قرار مي شوند با کمبود توجه روبرو هستند. افراد با اين مشکل، اين رفتارها برايشان به صورت عادت درآمده است، بنابراين چنانچه اين بي توجهي در زندگي روزمره اش تأثيرگذاشته، بايد مورد ارزيابي قرار گيرد.
به خاطر داشته باشيد، در اين زمينه بچه ها با بزرگترها واقعاً فرقي ندارند. بچه ها مي خواهند مثل شما، هنگام انجام کاري، کسي مزاحمشان نشود. اين مسئله مانند اين است که کتاب جالبي را در دست داريد و حاضر نيستيد لحظه اي آن را کنار بگذاريد. در اين شرايط شخصي مي خواهد شما را وادار به انجام کار ديگري کند. بنابراين اگر مي خواهيد فرزندتان به آنچه که گفته مي شود دقت کند و آن را انجام دهد، در حالي که او را در هنر گوش دادن کمک مي کنيد، صبور باشيد و کاملاً به او توجه نشان دهيد.
-
یک شنبه 1 فروردین 1389
9:44 AM
نظرات(0)
مقدمه:
امروزه با پيشرفت سريع تکنولوژي و دسترسي آسان کودکان به مراکز اطلاع رساني، پدر و مادرها نقش الگوئي قديم خود را تا اندازه زيادي از دست داده اند و کودکان از همان بدو تولد با الگوهاي جذاب فراواني آشنا مي شوند که سعي دارند رفتار مورد نظرشان را به آنها تحميل کنند و در اين ميان چه بسيارند پدر و مادرهايي که تلاش مي کنند با استفاده از روش هاي بي ثمر و گاه نادرست تربيتي (مانند نصيحت کردن، تهديد و ارعاب واجبار يا تنبيه بدني و...) فرزندشان را به سمت رفتارهاي صحيح هدايت کنند، ولي متاسفانه اين روش ها کار آيي چنداني ندارند و اوليا پس از مدتي نوميد و درمانده شده و نمي دانند که چگونه با فرزندشان برخورد کنند؟
اصول تغيير رفتار :
اصل اول – استدلال با کودکان
از هنگاميکه کودکان صحبت کردن را ياد مي گيرند مي توان با آنها استدلال کرد و نتايج احتمالي کارهاي مختلف را به آنها گفت، در چنين مواردي بايد از زباني ساده و در خور فهم کودکان استفاده کنيم و يا اينکه از آنها بخواهيم خودشان نتايج کارهاي مختلف را (مانند آتش بازي...) شرح بدهند.
اصل دوم - دادن پاداش به کودکان
اگر مي خواهيد رفتار مثبتي را در فرزندتان تقويت کنيد بهتر است براي آن رفتار پاداشي را در نظر بگيريد به عنوان مثال اگر مي خواهيد فرزندتان به درس علاقه مند شود و وضع درسي اش بهبود پيدا کند، مي توانيد با دادن انواع پاداش هاي مادي و معنوي به فرزندتان او را به اين کار تشويق کنيد، يک لبخند، يک آفرين، يک کلام زيبا، يک خوراکي، مبلغي پول، رفتن به پارک، اندکي توجه به فرزند و... همه اين ها پاداش هايي هستند که شما مي توانيد از آنها جهت ترغيب فرزندتان به سمت رفتار مورد نظر استفاده کنيد.
اصل سوم – پاداش دادن به رفتار مغاير
اگر فرزندمان کاري منفي را انجام مي دهد و ما نمي توانيم جلويش را بگيريم مي توانيم به رفتار ديگري که مغاير رفتار منفي اش است پاداش بدهيم تا به تدريج رفتار منفي فرزندمان اصلاح شود، به عنوان مثال اگر فرزندمان به تميزي اهميت نمي دهد مي توانيم اورا مسئول نظا فت خانه يا مدرسه کنيم تا ديدگاهش عوض شود.
اصل چهارم: اصل اشباع (خسته شدن از تکرار زياد يک کار)
برخي از رفتارهاي منفي نوجوانان را مي توان با استفاده از اين اصل اصلاح کرد، براي نمونه اگر فرزند شما عادت دارد يک ريز صحبت کند و به کسي مجال حرف زدن نمي دهد شما مي توانيد با استفاده از اين اصل به او اجازه بدهيد در يک روز پشت سر هم آنقدر صحبت کند که از صحبت کردن براي هميشه خسته و دلزده شود، فقط توجه داشته باشيد که از اين اصل تنها براي از بين بردن رفتارهاي منفي کم خطر و يا بي خطر استفاده کنيد (مانند تمايل فرزندتان به خوردن يک نوع غذا، زياد حرف زدن، شلوغ کردن و...) و در رفتارهاي منفي خطر ناک (مانند تمايل بچه ها به آتش بازي...) هرگز از اين اصل استفاده نکنيد.
اصل پنجم – اصل خاموشي
ما اگر بخواهيم رفتار زشتي را در فرزندمان از بين ببريم، مي توانيم از اين اصل استفاده کنيم، در اين روش پس از اينکه کودک رفتار نادرستي را انجام داد ما او را مورد بي توجهي و بي اعتنايي قرار مي دهيم، به طوري که کودک پس از انجام رفتار زشتش هيچ پاداشي را از جائي دريافت نکرده تا بتدريج رفتارش را ترک کند، براي نمونه اگر فرزندمان به تازگي از دوستانش حرف هاي زشت و رکيکي را ياد گرفته و آنها را در منزل بکار مي برد ما مي توانيم هر بار که اين سخنان زشت را برزبان مي آورد روي خود را از او بر گردانيم و به حرفهايش گوش ندهيم و هنگامي که لحن سخنش را تغيير داد و مودبانه صحبت کرد به او توجه کنيم.
اصل ششم - دادن سرمشق يا الگوي مناسب به کودک
ما اگر مي خواهيم فرزندمان را به انجام کاري مثبت ترغيب کنيم بهتر است الگو يا سرمشق مناسبي که آن کار را انجام ميدهد و مورد قبول فرزندمان است را پيدا کرده و او را با فرزندمان آشنا کنيم تا فرزندمان از او الگو برداري نمايد. به قلم: سحر ميرشاهي
اما زياد نگران نباشيد زيرا يک مساله تنها يک راه حل ندارد بهتر است راه حل هاي گوناگون را بررسي کنيد و در آن ميان بهترين راه حلي که مي تواند مشکل شما را حل کند انتخاب نمائيد.
در اين متن سعي شده است که با زباني ساده تعدادي از اين راه حل ها و روش هاي تغيير رفتار توضيح داده شود تا اولياء بنا به ضرورت از آنها جهت اصلاح رفتار فرزندشان استفاده کنند.
بهترين سرمشق و الگو براي کودک پدر و مادر هستند، پس اوليا بايد در رفتار خود بسيار محتا ط باشند زيرا کودکان هوشيارند و کوچکترين اعمال آنها را به خاطر سپرده و الگو برداري مي کنند لذا اگر ما مي خواهيم فرزندمان کار مثبتي را انجام بدهد نخست خودمان بايد آن کار را انجام بدهيم تا وي ما را سرمشق قرار داده و همانگونه عمل کند، پس اگر دوست داريد فرزند تان به مطالعه و تحصيل اهميت بدهد خود شما نيز ساعاتي از روزتان را به اين کار (مطالعه کتاب يا روزنامه) اختصاص بدهيد و اگر مي خواهيد فرزندتان آداب معاشرت را رعايت کند خود شما نيز مبادي آداب باشيد، همچنين سعي کنيد فرزندتان را هميشه از الگوهاي فاسد و بد (مانند دوستان ناباب، ارازل و اوباش خياباني، باندهاي خلاف کار و... ) دور نگهداريد، چرا که به قول سنايي غزنوي:
منشين با بدان که صحبت بد گر چه پاکي تو را پليد کند.
منبع: تغيير دادن رفتارهاي کودکان و نوجوانان/نوشته جان دي کرومبولتز، هلن بي کرومبولتز، ترجمه يوسف کريمي – تهران: انتشارات فاطمي، 1366
-
یک شنبه 1 فروردین 1389
9:40 AM
نظرات(0)