1- يانگوم، انساني هدفمند است.
انسانهاي بدون هدف در بيراهههاي زندگي گم ميشوند و هيچوقت به مقصد نميرسند. چون از ابتدا نيز هيچ مقصدي نداشتهاند تا به آن برسند. افرادي که در زندگي براي خود هدف و برنامه دارند، هر روز با انگيزهاي متعالي روز خود را آغاز کرده و براي رسيدن به اهدافشان تلاش ميکنند.
2- يانگوم همواره مهارتهاي لازم را ميآموزد.
کسب مهارتهاي ضروري براي ايجاد زندگي بهتر، لازم است. انسانها با ياد گرفتن مطالب جديد هر روز زندگي خود را بهتر از پيش ميکنند و رفاه خود و اطرافيانشان را افزايش ميدهند. بعضي از انسانها براي اينکه خود را راحت کنند و به دنبال سعي و تلاش نروند، همواره ميگويند «ديگه از ما گذشته». اين جمله سمي براي پيشرفت و تعالي يک انسان جوياي کمال است. يانگوم همواره به دنبال يادگيري است و هر مهارتي را که اراده ميکند با عشق ميآموزد و در آن بهترين ميشود او به خوبي ميداند که خداوند قدرت بينهايتي را در درون او به وديعه گذاشته است و فقط او ميبايست اراده کرده و به هر آنچه ميخواهد دست يابد او سختيهاي مسير تعالي و پيشرفت را تحمل ميکند و کمبودها و تنگناها او را از پا نمياندازد.
3- يانگوم هميشه شاد و پرانرژي است.
شادي و نشاط، انسانها را به تحرک وا ميدارد. انساني که داراي طراوت روحي باشد بهتر فکر ميکند و اطراف خود را زيباتر ميبيند. انسانهايي که ميخندند و فکر ميکنند، زودتر به نتيجه مطلوب ميرسند.
هدف، همچون تابلوي روشني است که مسير حرکت انسان را در زندگي ترسيم ميکند. يانگوم در هر لحظه از زندگياش با هدفي متعالي برنامههايش را تنظيم ميکند ولي در عين حال همواره ميداند که هيچ وقت هدف، وسيله را توجيه نميکند و براي رسيدن به اهدافش، اعمال ناشايست و ناصحيح انجام نميدهد و نظام ارزشي مشخص و معيني براي خود تعيين کرده و در آن چارچوب ارزشي حرکت ميکند. اگر شما هم به دنبال موفقيت هستيد، هم اکنون يک قلم و کاغذ برداريد و اهداف زندگيتان را با سررسيد زماني مشخص، تعيين کنيد و براي رسيدن به آنها برنامهريزي کرده و با اراده ي مصمم براي به دست آوردنشان تلاش کنيد.
براي رسيدن به خواستههاي بزرگ بايد همتهاي بلند را توشه مسير خود کنيم. علم و مهارت به انسان اعتماد به نفس داده و قدرت جسارت و شجاعت انسان را بالا ميبرد.
اگر شما هم بخواهيد به پيروزي و موفقيت برسيد راهي به جز يادگيري مهارتهاي لازم نداريد. پس در خلوت خود بينديشيد و سرفصلهاي يادگيري خود را مشخص کرده و براي فرا گرفتن آنها لحظهاي درنگ نکنيد و حتما يادتان باشد که مهمترين مهارت لازم براي يک انسان موفق کسب مهارتهاي زندگي است.
اگر ميخواهيم در جامعه چهره مطلوب و موثري داشته باشيم، بايد همواره گشادهرويي و لبخند با ما باشد. راز شاد زيستن، انديشيدن به نعمتهايي است که خداوند به ما هديه داده است. ما هديههاي زيادي را در عرصه زندگي از خداي مهربان دريافت کردهايم و شايد شکر آنها را نيز به جاي نياورده باشيم. پس قدري بينديشيم و شکر نعمتهاي بيکران خالق مهربانمان را در ذهنمان مرور کنيم
-
پنج شنبه 26 فروردین 1389
6:25 AM
نظرات(0)
امروزه در جهان روش هاي متعددي براي انجام مديتيشن وجود دارد. هر چند در روش و شيوههايي که استفاده مي شود، تفاوت هايي بين انواع مديتيشن ديده مي شود، ولي در واقع هدف نهايي آنها مشترک است.
● روش قلبي در مديتيشن
در اين روش بر نقش عشق و احساس تأکيد مي شود. مريدان اين روش معتقدند هر چه انسان آزادتر، بي دردسرتر و کاملتر باشد، بيشتر مي تواند بر موانع رشدش که در اثر تعليم و تربيت غلط و تجربيات اوليهاش به وجود آمده، غلبه کند و بيشتر مي تواند به طور طبيعي دوست بدارد و بهتر مي تواند با ديگران رابطه برقرار کند.
از اين رو توجه به تفاوت آنها در روش اجرا، چندان اهميتي ندارد و آنچه مي بايست مورد توجه قرار گيرد، وحدت باطني آنهاست. فرد يکي از روش ها را انتخاب مي کند و با مهارت پيدا کردن در يکي از اين روش ها به راحتي مي تواند شيوههاي ديگر را نيز بکار گيرد و از آنها استفاده کند.
اينکه فرد کدام روش را برگزيند و از کدام نوع مديتيشن کار خود را شروع کند، هيچ قانون قطعي ندارد. هر روشي که خود فرد شخصاً با آن احساس راحتي مي کند، همان بهترين نقطه شروع است.
بعد از مدتي که به طور جدي در آن راهکار وارد شد، مي تواند روش هاي ديگر را نيز امتحان کند. پس مهم نيست کدام روش را برمي گزيند، همه آنها در نهايت به يک جا مي رسند.
يکي از استادان اين کار مي نويسد: "خداوند يکي را با فرياد برمي گزيند، ديگري را با آواز و سومي را با زمزمه. "
اما يک راه ساده وجود دارد که مطمئن شويد روش انتخابي، براي شما مناسب هست يا نه؟ براي اين کار به احساسات و حالات خود بعد از انجام تمرين توجه کنيد (تأثيرات مديتيشن).
به طور طبيعي بعد از اتمام تمرين، بايد احساس سر حالي و نشاط کنيد. بعد از تمرين از خودتان بپرسيد که حالا نسبت به قبل از انجام مديتيشن چطوريد؟ اگر کاري که مي کنيد، درست باشد و شيوه انتخابي، مناسب شخص شما باشد، باعث سرحالي و نشاط شما مي شود. در غير اين صورت بهتر است، روش هاي ديگر را نيز امتحان کنيد.
در برخي روش هايي که به عنوان روش قلبي طبقه بندي مي شوند، روي عشق به ديگران تأکيد مي شود و در برخي روي عشق به خود و در برخي ديگر روي عشق به خداوند. در نهايت همه به يک جا مي رسند که عشق به هر سه است.
-
پنج شنبه 26 فروردین 1389
6:24 AM
نظرات(0)
● هدف:
رشته مهندسي کامپيوتر که به طراحي و ساخت اجزاي مختلف کامپيوتر مي پردازد، لذا اهميت بسيار زيادي در دنياي امروز برخوردار است. هدف از طي اين دوره تربيت کارشناساني است که در زمينه تحليل، طراحي، ساخت و راه اندازي دستگاه ها و مجموعه هاي سخت افزاري جديد، بررسي و شناخت مجموعه هاي سخت افزاري و نرم افزاري موجود، نگه داري، عيب يابي و تعمير و اصلاح و توسعه فعاليت کنند.
● توانايي هاي فارغ التحصيلان
فارغ التحصيلان اين مقطع، قابليت ها و توانايي هاي زيادي دارند و چنانچه در مسير مناسب هدايت شوند، قادر خواهد بود مشکلات زيادي را حل کنند. برخي از اين توانايي ها به شرح زير است: ۱) بررسي و شناخت نرم افزارها و سخت افزارهاي جديد و به کارگيري آنها. ۳) تجزيه و تحليل سيستم هاي کوچک و متوسط نرم افزاري و سخت افزاري و ارائه راه حل مناسب براي اجراي آنها. ۴) طراحي مجموعه هاي کوچک و متوسط نرم افزاري و سخت افزراي و توليد طرحهاي اجرايي براي انها. ۵) اجراي طرحهاي کامپيوتري، نصب، آزمايش و آموزش آنها. ۶) پشتيباني و نگه داري سيستم هاي نرم افزاري شامل شناسايي خطاها، رفع خطاها و افزودن امکانات جديد به سيستمها. ۷) عيب يابي کامپيوترها و سيستم هاي کامپيوتري و رفع عيب ها. 8) شناسايي فنون جديد طراحي و ساخت کامپيوتر و ارزيابي و به کارگيري آنها.
● ماهيت:
کامپيوتر داراي دو جزء متفاوت سخت افزار و نرم افزار است. اجزاء فيزيکي و قابل لمس کامپيوتر مانند مدارها و بردهاي الکترونيکي سخت افزار ناميده مي شوند.
طراحي، شبيه سازي، فرآوري، پردازش، سنجش، آموزش، ويرايش و … همه مفاهيمي هستند که با بالاترين دقت و در کوتاهترين مدت زمان ممکن در برنامه هاي نرم افزاري کامپيوتر انجام مي شوند. لذا هدف از اين رشته تربيت نيروي متخصص براي انجام امور فوق است.
۲) بررسي کمبودها و نيازهاي نرم افزاري و سخت افزاري بخش هاي صنعت و خدمات و تدوين نيازهاي آنها، امکان سنجي و تعيين ابزار و نيروي انساني لازم براي رفع کمبودها.
تواناييهاي ذکر شده مربوط به کارشناسان نرم افزار و سخت افزار مي باشد، اما روشن است که کارشناسان نرم افزار در محدوده مسائل نرم افزاري توانايي بيشتري دارند و برعکس کارشناسان سخت افزار در محدوده مسائل سخت افزاري از توانايي بيشتري برخوردارند.
نرم افزار جزء غيرقابل لمس کامپيوتر است. نرم افزار برنامه ها و داده هايي است که به کامپيوتر فرمان مي دهند که چه عملي را انجام دهد. يک مهندس نرم افزار ياد مي گيرد که چگونه نرم افزارهاي بزرگ و عظيم را طراحي و برنامه ريزي کند، تست و ارزيابي نهايي نمايد و در نهايت مستند سازد.
پس بدين گونه نسبت که يک تعميرکار کامپيوتري يک مهندس سخت افزار و يک اپراتور کامپيوتر يک مهندس نرم افزار تلقي گردد.
-
پنج شنبه 26 فروردین 1389
6:21 AM
نظرات(0)