گیبون های كاكل دار تنها در ویتنام، لائوس، كامبوج و جنوب چین یافت می شوند. اما دانشمندان آلمانی اخیرا توانسته اند گونه ای جدید از این میمون ها را از روی صدای خاص و منحصر به فردشان كشف كنند. اين گونه منحصر به فرد و در معرض خطر در جنگل هاي باراني مناطق استوايي حدفاصل ويتنام، لائوس و كامبوج زندگي مي كند و گونه اي از گيبون هاي كاكل دار محسوب مي شود. گيبون هاي كاكل دار از گونه هاي نخستين حيات وحش محسوب شده و امروزه خطر انقراض بيش از پيش آنان را تهديد مي كند. دانشمندان آلماني نام اين گونه جديد را گيبون لپ زرد جنوبي (گونه زرد جنوبي) گذاشته اند. كشف گونه اي جديد از ميمون ها احساس خاصي به دانشمندان داده است. تجزيه و تحليل هاي انجام شده روي فركانس صداي اين ميمون همراه با تحقيقات ژنتيكي نشان مي دهد كه بواقع اين گيبون گونه جديدي است كه تاكنون ناشناخته بوده است. بدن جنس نر اين ميمون با خز سياه رنگي پوشيده شده كه در معرض آفتاب نقره اي رنگ به نظر مي رسد. سينه اش قهوه اي و گونه هايش به رنگ نارنجي ـ طلايي است، اما گونه هاي جنس ماده به رنگ زرد نخودي مي باشد. گيبون هاي كاكل دار تنها در لائوس، ويتنام، كامبوج و مناطق جنوبي چين زندگي مي كنند. دانشمندان فكر مي كردند كه 6 گونه مختلف در اين مناطق زندگي مي كنند؛ اما كشف گونه اي جديد، اين تعداد را به 7 رساند. امروزه گيبون ها به دليل شكارهاي غيرقانوني در معرض انقراض و نابودي قرار گرفته اند.از گيبون ها به عنوان حيوانات اهلي و دست آموز، استفاده خوراكي يا فرآوري اعضاي آنها و تبديل به داروهاي سنتي استفاده مي شود. در حال حاضر تعداد 100گيبون در جنگل هاي باراني وجود دارند. در رابطه با تعداد گيبون هاي گونه جديد هنوز دانشمندان اظهارنظري نكرده اند و براي تعيين دقيق آنها در حال انجام مطالعات جديد هستند. مانند گوريل ها، اورانگوتان ها، شامپانزه ها و بونابوها، اين گيبون ها متعلق به ميمون هايي هستند كه نزديك ترين خويشاوندان انسان مي باشند. دانشمندان معتقدند تنها در صورتي كه بدانيم اين ميمون ها دقيقا در چه محلي زندگي كرده و چه تعداد از آنها موجود است، قادر به حفاظت و جلوگيري از انقراضشان هستيم. منبع: جام جم آنلاین
-
چهارشنبه 5 آبان 1389
8:37 AM
نظرات(0)
بين يکي شدن با همسرتان در حالي که هويت و شخصيت اصلي خود را حفظ مي کنيد، خط باريک و ظريفي وجود دارد. اين مسأله، موضوع چالش برانگيزي است. خصوصاً اگر تازه به زندگي مشترک وارد شده ايد... شايد بپرسيد: «منظور از يکي شدن چيست و چگونه من و همسرم مي توانيم اين کار را انجام دهيم؟» يکي شدن نياز به تلاش و ممارست دارد. اين مساله نمي تواند سريع رخ دهد اما با تلاش و تعقل مي تواند اتفاق افتد. براي زوج هاي جوان تجربه درجه اي از پشيماني در ابتداي ازدواج، امري متداول است، تغيير ناگهاني که پس از پايان ماه عسل ايجاد مي شود يکي از سنگين ترين لحظات زندگي است. بسياري از زوج هاي جوان، اين لحظات را مثل«ريخته شدن آب سرد روي صورت شان» توصيف مي کنند. برخي هم آن را به صورت هاي زير بيان مي کنند: 1- به ياد بياوريد که خداوند شما دو نفر را براي يک دليل و هدف خاص در کنار هم قرار داده است و اين که شما يکديگر را پيدا کرده ايد تصادفي نيست. او خواسته، شما يک روح باشيد در دو بدن و به يکديگر عشق بورزيد و تا زمان مرگ در کنار هم باقي بمانيد. 2- طريقه فکر کردن خود را تغيير دهيد. شما هنوز هم يک فرد مستقل هستيد اما در کنار فردي ديگري زندگي کنيد. پس بايد طرز فکر خود را تغيير دهيد. چرا که اکنون تنها به خود تعلق نداريد و نبايد مثل فردي مجرد رفتار کنيد. با تغيير طرز فکر خود، نوع احساسات خود را نيز مي توانيد تغيير دهيد. مثل فردي متاهل فکر کنيد؛ در اين حالت همين گونه نيز احساس خواهيد کرد. 4- از ديگران ياد بگيريد. از زوج هاي موفقي که در اطراف تان مي شناسيد راز و رمز موفقيت شان را جويا شويد. ببينيد آن ها چه عادات و رفتاري داشته اند که چنين ازدواجي هاي موفقي را تجربه کرده اند. در رابطه زناشويي، بيش از هر چيز سعي کنيد سرگرمي هاي مشترکي را ايجاد کند و وقت زيادي را با هم و در کنار يکديگر بگذرانيد. همدلي و همراهي باعث ايجاد حس آرامش در طرفين خواهد شد و هدف اصلي ازدواج نيز رسيدن به همين ساحل آرامش است.
«من احساس مي کنم در سياره ديگري هستم و مي خواهم به خانه خودم برگردم.» «من دلم براي کارهايي که دوست دارم انجام دهم تنگ شده است.» جمله اي که اغلب مشاوران ازدواج مي شنوند اين است که زوجين بيان مي کنند که«اگر دو نفر تبديل به يکي شوند، اين بدان معناست که من به عنوان يک شخص ناپديد خواهم شد؛ پس قضيه را فراموش کن!» اگر شما هم اين گونه فکر مي کنيد تصور نکنيد که تنها هستيد يا موقعيت نااميد کننده اي داريد. بسياري از زوج هاي ديگر نيز چنين تصوري دارند. نقل قولي که در ادامه آمده، نشان دهنده اين حقيقت است که تغيير شرايط از دوران مجردي به متاهلي اغلب مشکل است. «من تصور مي کنم سختي هاي زيادي که در هماهنگ کردن دو زندگي با هم وجود دارد شبيه به حرکت کردن در جهت مخالف طوفان و يافتن يک جاي امن و آرام است.» بسياري از زوج ها از چگونگي ترکيب دو شخصيت و هماهنگ شدن خواسته ها، آرزوها و روياهايشان با يکديگر، متعجب هستند و آن را عقلاني نمي پندارند بلکه معتقدند که ازدواج و ايجاد هماهنگي بين دو نفر مربوط به روح بوده و خداوند در آن دخيل است. تغيير و تحول از مرحله مجردي(با آزادي هاي خاص خود) به متاهلي(با تعهدات ويژه آن) مي تواند در طرفين احساس عصبانيت يا ضرر و زيان را ايجاد کند. اما مي توان با آن کنار آمد. اين احساسات طبيعي هستند. وقتي ما از دوران مجردي به متاهلي گام مي نهيم، احساس زيان مي کنيم. حس از دست دادن چيزي، احساس ناخوشايندي در ما ايجاد مي کند. اما همين که در رابطه خود با شخصي که با او پيمان بسته ايم رشد و پيشرفت مي کنيم غم و اندوه به شادي، رضايت و خرسندي تبديل مي شود. در ازدواج بايد به جاي خودخواهي شخصي، احساس نزديکي و وحدت با طرف مقابل داشت و تا حدودي تمايلات شخصي را به خاطر ديگري زير پا بگذاريم. در اين حالت تمامي احساسات ناخوشايند جاي خود را به شادي و نشاط مي دهد. ايجاد يگانگي و وحدت، نياز به تلاش زيادي دارد اما ارزش اين همه سعي و تلاش را دارد. اگر با چالش هاي«با هم بودن» دست و پنجه نرم مي کنيد چند پيشنهاد ساده زير مي تواند به شما کمک کند:
3- سعي کنيد روي اشتباهات همسر خود تمرکز نکنيد و با تغيير خود شروع به افزايش يگانگي و همدلي با او کنيد.
-
چهارشنبه 5 آبان 1389
8:36 AM
نظرات(0)
زوج هاي جوان شباهت زيادي به دانشجوهاي سال اول دانشگاه دارند. آن ها تازه مشغول يادگيري خم و چم زندگي مشترک هستند. آن ها انسان هستند و دچار اشتباه مي شوند. اما آگاهي از اشتباهات معمول مي تواند به شما کمک کند که مانع بروز آن ها شويد. 1- به دوران پس از ازدواج فکر نمي کنيد. بعضي از همسران جوان آن چنان سرگرم جشن ازدواج مي شوند که متوجه نمي شوند درگير چه مسايلي شده اند. شما متاهل شده ايد. جشن ازدواج شايد سرگرم کننده باشد اما فقط يک روز است. اکنون شما ناچار هستيد با يکديگر زندگي کنيد، با هم کنار بياييد و خانواده خودتان را تشکيل دهيد. از برنامه هاي جشن و بازتاب آن - از تماشاي فيلم عروسي تا تجديد خاطرات با دوستان - لذت ببريد، اما تمام مدت تصوير بزرگتري را در ذهن داشته باشيد. شما به اين دليل با همسر خود ازواج کرده ايد که دوستش داشتيد. اگر اين طور باشد، هيچ دليلي وجود ندارد که او را تغيير دهيد. 2- سعي مي کنيد همسرتان را تغيير دهيد. به احتمال قوي، شما به اين دليل با همسر خود ازدواج کرده ايد که عاشقش بوده ايد. اگر اين طور باشد، هيچ دليلي وجود ندارد که او را تغيير دهيد. بدون شک، افراد بالغ به طرزي چشمگير تغيير نمي کنند پس بهترين اطمينان شما اين است که همسر خود را قبول کرده و او را به خاطر منحصر به فرد بودنش و تفاوت هايي که با ديگران دارد و نه علي رغم آن ها، دوست بداريد. تلاش براي عوض کردن همسرتان فقط احساسات او را جريحه دار کرده و زندگي مشترک شما را خراب مي کند. 3- با خانواه همسرتان رابطه بدي را آغاز مي کنيد. اگر تا اين لحظه به رابطه ي شما لطمه وارد شده، دست به هر کاري بزنيد تا رابطه خود با خانواده همسرتان را بهبود بخشيد. اولين نفري باشيد که صلح را برقرار مي کند، زيرا هنگام دعواي شما با خانواده همسرتان، تنها کسي که آزرده خاطر مي شود همسرتان است که احساس مي کند بين شما گير افتاده است. 4- در مشاجرات اجازه مي دهيد احساسات شما پيروز شوند. پرخاشگري و فرياد زدن و جيغ کشيدن در حل مشکل يا اختلاف نظرها به شما و همسر تان کمکي نمي کند. گفتگوي آرام و منطقي شما را به پيش خواهد برد. اگر هنگام مجادله با همسرتان، نتوانيد خودتان را کنترل کنيد، زندگي تان را به مخاطره مي اندازيد. پس هر کاري را که شامل اين موارد است -از استراحت در ميانه بحث تا طلب کمک به وسيله روش هاي درماني- انجام دهيد. 5- از بحث هاي سنگين اجتناب مي کنيد. هيچ کس دوست ندارد درباره مسايل سنگيني مثل کنترل مسايل مالي، راه هاي ممکن در صورت بچه دار نشدن، نحوه آمادگي براي اتفاقات پيش بيني نشده اي مثل مرگ، بحث کند. با اين حال اکنون که متاهل شده ايد، چاره اي جز صحبت درباه اين موضوعات نداريد. ازدواج شما به اين مسايل وابسته است. عاقل باشيد و در مورد تمامي اين مسايل با همسر خود صحبت کنيد. در صورت لزوم با ديگران مشاوره داشته باشيد اما اين مسايل را ناديده نگيريد. 6- بر سر مسايلي بيهوده دعوا مي کنيد. هر انسان متاهلي با همسر خود بر سر مسايلي بحث مي کند -از باز گذاشتن سر خمير دندان تا آويزان کردن لباس روي دستگيره در- که در نظر ديگران بي معني است. بحث هاي خود را براي مسايل مهم تري نگه داريد. اين دلخوري ها را به حال خود بگذاريد. به راستي اگر تنها اشتباه همسر شما انداختن جوراب هاي کثيف روي زمين است، بايد خودتان را خوش شانس بدانيد. 7- حسادت مي ورزيد. همسرتان شما را براي زندگي انتخاب کرده است. حسادت باعث اتلاف وقت شده و موجب اهانت به همسرتان مي شود که تصور مي کند شما به او اعتماد نداريد. اگر او هميشه قابل اعتماد بوده است، نبايد با حسادت خود حتي براي او ايجاد مزاحمت کنيد. اين براي رابطه سم است. 8- مثل دوران تجرد خود رفتار مي کنيد. اکنون زمان آن رسيده که بزرگ شويد. گردش شبانه رفتن با دوستان، زماني اشکال نداشت که شما مجرد بوده ايد و هيچ کس در منزل منتظر شما نبوده است. به عنوان يک فرد متاهل، انجام بعضي کارها شايسته نيست. شما مي دانيد درست و غلط چيست. پس کار درست را انجام دهيد. زن يا شوهري که بعد از هر مشاجره بر عذرخواهي اصرار دارد، هميشه برنده است و کسي که مهر و محبت همسر خود را انکار مي کند، هيچ کار مفيدي براي زندگي مشترک شان انجام نمي دهد. 9- غرور را به زندگي مشترک خود راه مي دهيد. زن يا شوهري که بعد از هر مشاجره بر عذرخواهي اصرار دارد، هميشه برنده است و کسي که مهر و محبت همسر خود را انکار مي کند، هيچ کار مفيدي براي زندگي مشترک شان انجام نمي دهد. او اجازه مي دهد غرور و روش هاي حل مشکلات و عشق و علاقه او به همسرش راه پيدا کنيد و رابطه شما به نتيجه برسد. بايد ملايم تر باشيد و راهي پيدا کنيد که مسئوليت اعمال خود را به گردن بگيريد. 10- اوقات بسيار کمي را در کنار يکديگر سپري مي کنيد. بايد مانند يک گل از زندگي مشترک خود مراقبت کنيد. گل، بدون آب، نور خورشيد و مراقبت هرگز رشد نخواهد کرد. بنابراين، بايد برنامه ريزي کنيد تا مدت زمان بيشتري را در کنار همسر خود باشيد.
-
چهارشنبه 5 آبان 1389
8:36 AM
نظرات(0)