صفحه نمايش
OLED
OLED
مخفف كلمات
Organic Light Emitting Diode
به معناي ديود نوري از جنس مواد آلي (ارگانيكي) مي باشد.
OLED
نوعي صفحه نمايش يا مانيتور است كه از دو الكترود و يك لايه نازك با پايه كربن تشكيل شده است. اين لايه نازك كربني بين دو الكترود قرار مي گيرد يكي از الكترودها كه كاتد است از جنس فلز است و الكترود ديگر يا آند از جنس يك ماده شفاف مانند شيشه است.لايه نازك پايه كربن از يك روزنه تزريق، يك لايه روزنه انتقال، يك لايه انتشار و يك لايه انتقال الكترون تشكيل شده است.
اساس كار اين نوع صفحه نمايش يا مانيتور به اين شرح است زمانيكه ولتاژ به يك سلول
OLED
اعمال مي شود ارتباط آند و كاتد يا همان الكترودها از طريق لايه انتشار برقرار مي شود. اين جريان الكترونها از اين لايه سبب تابش نور در آنها مي شود. همانطور كه توجه داريد برخلاف مانيتورهاي
LCD
كه در پشت لايه كريستال مايع احتياج به يك يا چند لامپ وجود دارد در مانيتورهاي
OLED
خود مانيتور يا صفحه نمايش نور لازم را توليد مي كند.
فناوري صفحه نمايش
OLED
در اوايل سال 1980 بوسيله ايستمن كوداك اختراع شد. امروزه اين فناوري در حال جايگزين شدن به جاي فناوري
LCD
در تجهيزاتي مانند
PDA
ها و تلفن هاي موبايل است چون اين نوع صفحه نمايش شفافتر، نازك تر و سريعتر است و نور بيشتري نسبت به مانيتورهاي
LCD
توليد مي كند و در عين حال مصرف برق آن هم پايين تر است به علاوه توليد انبوه آن ارزانتر تمام مي شود.
-
پنج شنبه 5 آذر 1388
11:28 AM
نظرات(0)
چيپ ست ها و هاب ها
از سال 1997 ميلادي توليد كنندگان مادربرد روي بهينه سازي چيپ ست ها تمركز زيادي كردند و بيشتر تلاش آنها بر چيپ هاي
north bridge
كه وظيفه نظارت بر نقل و انتقال اطلاعات به
RAM
را دارد، بوده است. البته چيپ هاي
south bridge
هم بهبود يافته اند ولي اين بهبود بيشتر روي افزايش امكانات آنها بوده است.
براي
north bridge
بيشتر بهينه سازيها بر روي افزايش پهناي باند بين
RAM
و
CPU
بوده است. اجازه دهيد به چند مثال بپردازيم.
Bridge
يا
Hub
در مادربردهاي پنتيوم
II
باس
I/O
مستقيماً به كلاك سيستم پيوند خورده است. باس
I/O
(مثلاً
PCI
) با سرعت كلاك 33
MHZ
كار مي كند كه معمولاً يك سوم يا يك چهارم سرعت كلاك سيستم است.
در اين ساختار (چيپ ست پنتيوم
II
) باس
PCI
به چيپ هاي هر دو
Bridge
متصل است.
در سال 99ــ1998 براي هر دو سيستم
AMD
و
INTEL
پيشرفتهايي رخ داد. يك ساختار جديد براساس (
MCH
) يا مركز كنترل حافظه توليد شده بود (
MCH
مخفف
Memory Controller Hub
است) اين سيستم جايگزين
north bridge
قديمي شده بود. و يك مركز كنترل
I/0
جايگزين
south bridge
شده بود. من در اينجا از نامهايي كه اينتل براي چيپ هاي خود گذاشته است استفاده مي كنم.
Via
و
AMD
از نامهاي ديگري استفاده مي كنند. اولين چيپ اينتل با اين ساختار
i810
نام داشت.
MCH
يك كنترلر است كه بين
CPU
و
RAM
و
AGP
قرار گرفته است كه جريان اطلاعات از و به
RAM
را كنترل مي كند. اين ساختار جديد دو پيامد داشت.
ــ
اول اينكه ارتباط بين دو مركز (
hub
) بوسيله يك گذرگاه خاص انجام مي شد. (
link channel
) كه مي توانست پهناي باند بسيار بالايي داشته باشد.
ــ دوم باس
PCI
كه اين ساختار جديد را داشت. پهناي باند خود را با هيچ چيز ديگري تقسيم نمي كرد.
اين ساختار جديد براي پنتيوم 4 و اتلون استفاده مي شد.
چيپ
i875p
در سال 2003 اينتل چيپ ستي ساخت كه هم با پنتيوم 4 و هم
dual channel DDR RAM
هر كدام با 200
mHZ
كار مي كرد. اين چيپ بخاطر كارايي بالا بسيار محبوب شد.
چيپ
i925
در سال 2004 اينتل چيپ هاي سري 900 را معرفي كرد. كه براي نسل جديد پروسسورهاي پنتيوم 4 و سلرون و سوكت
LGA - 775
ساخته شده بود كه
PCI Express hub
را پشتيباني مي كرد و باس
AGP
را با
DDR2 RAM
جايگزين كرده بود.
پهناي باند زياد براي
RAM
شايد فكر كنيد پهناي باند
RAM
بايد با سرعت باس سيستم يكي باشد. اما اينگونه نيست حقيقت اين است كه اگر پهناي باند
RAM
بيشتر باشد بهتر است چون
RAM
فقط با
CPU
در ارتباط نيست، بلكه اطلاعات را مستقيماً به پورتهاي گرافيكي ارسال مي كند و اطلاعات را از پورتهاي
I/O
دريافت و براي آنها ارسال مي كند. بنابراين
RAM
به پهناي باند زيادي احتياج دارد. در آينده بايد منتظر چيپهايي باشيم كه
RAM
هاي سرعت بالا را براي انتقال اطلاعات در اختيار مي گيرند.
-
پنج شنبه 5 آذر 1388
11:28 AM
نظرات(0)
-
پنج شنبه 5 آذر 1388
11:26 AM
نظرات(0)