-
پنج شنبه 1 بهمن 1388
6:17 AM
نظرات(0)
انسان در نظام آفرینش و در میان موجودات عالم با داشتن دو دستگاه ادراکی (عقل) و تحریکی (قلب)، پیچیده ترین و درهم تنیده ترین و به لحاظ جامعیت وجودی، مدال احسن المخلوقین بر سینه و تاج کرمنا بر سر دارد.
انسان امروز را اگر انسان مضطرب و نگران بخوانیم، سخنی به گزاف نگفته ایم. صنعت و تکنولوژی از یک سو و دوری از معنویت از سوی دیگر روح انسانها را دچار سردرگمی و پریشانی کرده است.
البته انسانهای مؤمن و دانا از این قاعده مستثنی هستند و آنها در سایه یاد و ذکر حضرت حق، به آرامش و آسایش رسیده اند.
در این مقاله نویسنده سعی کرده است به بررسی نقش دین در کاهش اضطراب انسان بپردازد. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:
● پیچیدگی انسان
انسان در نظام آفرینش و در میان موجودات عالم با داشتن دو دستگاه ادراکی (عقل) و تحریکی (قلب)، پیچیده ترین و درهم تنیده ترین و به لحاظ جامعیت وجودی، مدال احسن المخلوقین(۱) بر سینه و تاج کرمنا (۲) بر سر دارد. او دارای استعدادها و قابلیت های فراوانی است که در صورت قرار گرفتن در مدار سجده و عبودیت و بندگی گل وجودش به کمال شکفتگی می رسد و سعادت و نیکبختی حاصل این حرکت است «قد افلح من زکیها»(۳) و اگر از مدار بندگی خدا خارج شود نتیجه و فرجام آن ناامیدی، باختن و پژمردگی و دفن گل وجود در گل گناه خواهد بود «و قد خاب من دسیها»(۴) و دارای خواسته ها، نیازها و کشش هایی است که در صورت تلاش و کوشش نیازهای خود را ارضاء خواهد کرد «لیس للانسان الا ما سعی»(۵).
-
سه شنبه 29 دی 1388
7:08 AM
نظرات(0)
يادگيري چيست ؟ چه نوع تحولي را در دانشآموز يا دانشجو بايد ايجاد كنيم كه به آن يادگيري گفته شود. در زمينه يادگيري روانشناسان تربيتي و متخصصان تعليم و تربيت، تعاريف زيادي ارائه دادند كه امكان بحث و بررسي آنها در اين مقوله از برنامه امكان نخواهد داشت.
تعريفي را كه از يكي از روانشناسان و همكار وي به نام هيلگارد و ماركوس كه در اكثر كتابها هم آمد، و تعريف جامهاي از يادگيري است ارائه ميدهم . گرچه ممكن است بعضيها قبول نداشته باشد. اشكالي ندارد چون هميشه اختلاف نظر وجود دارد.
در اين تعريف هيلگارد اشاره ميكند :
« يادگيري عبارت است از تغييرات نسبتاً پايدار در رفتار بالقوه فرد كه در اثر تجربه حاصل ميشود»
پس يادگيري تغيير است. و اگر ما در جريان آموزش فعاليتي را انجام بدهيم كه آن فعاليت منجر به تغيير نشود نميتوانيم آن را يادگيري بگوييم.
به عنوان مثال :
دانشآموزي كه وارد كلاس من ميشود و ويژگيهايي مثل «الف» دارد اگر در پايان آموزش من «الف» آن تبديل به «ب» نشود. تغييري در آن صورت نگرفت پس در نتيجه ميگوييم يادگيري در آن صورت نگرفت .
اما آيا هرنوع تغيير در شاگرد و فراگير، يادگيري است؟ ميگوييم خير.
تعاريفي وجود دارد كه حدود و ثغور يادگيري را مشخص ميكند.
1ـ تغييرات بايد نسبتاً ثابت باشد. حال سؤال اينجاست اگر شاگردي را من وادار كردم مفهومي را امروز حفظ كند و فردا همين شاگرد اين مفاهيم را از ياد ببرد، معنايي از آن در ذهن وي نمانده باشد، آيا ميتوان گفت يادگيري صورت گرفته، براساس اين تعريف جاي تأمل است. بقول يكي از متخصصان تعليم و تربيت كه
ميگويد:
« شاگردان ما قبل از امتحان همه چيز دارند، اما ورقههاي امتحان هيچ چيز ندارند، اما بعداز امتحان ورقههاي ما همه چيز دارند، ولي شاگردان ديگر چيزي ندارند. اين طنز، به اين نوع يادگيريهاي ناپايدار اشاره دارد.
ما در محيط اطرافمان برخي تغييرات داريم كه ثابت ميباشد، مثل تغييرات رشدي و تغييرات زيست محيطي، آيا ميشود اين تغييرات را يادگيري دانست؟ هيلگارد ميگويد: « خير . وي ميافزايد، تغييراتي كه در اثر رشد ايجاد شود يادگيري نيست هرچند ثابت و پايدار باشد. اما رشد و مراحل آن تأثير زيادي در يادگيري دارد.»
نكته دوم:
كسانيكه دارو مصرف ميكنند و يا معتادند حالات و رفتار آنها در قبل از مصرف دارو در فرد ايجاد ميگردد ميتوان يادگيري دانست؟ جواب خير است. چون اين تغييرات پايدار نيست و به محض اينكه اثر دارو از بين برود فرد به حالت اول خود برميگردد.
پس :
1.تغييرات حاصل از رشد يادگيري نيست هرچند پايدار باشد.
2.تغييرات حاصل از مواد شيميايي و دارو يادگيري نيست .
3.تغييرات كه بر اثر واكنشاتي كه در انسان پديدار ميگردد، امثال خشم، عصبانيت ، هيجان يادگيري نيست.
هيلگارد ميگويد تغييراتي كه بر اثر تجربه فرد حاصل شده باشد يادگيري است يا به عبارتي تغييرات رفتار بالقوه در مقابل رفتار بالفعل است. .
-
سه شنبه 29 دی 1388
6:10 AM
نظرات(1)