14 كليد طلايي براي گشودن در خانه عشق
نميدانم شما كه مشغول خواندن اين مطلب هستيد، ازدواج كردهايد يا نه؛ اما از قديم و نديم گفتهاند كه اين شتري است كه در خانه همه ميخوابد (كاري به موارد استثنا نداريم). به هر حال، اگر ازدواج كردهايد كه تا كنون فهميدهايد و اگر ازدواج نكردهايد، در آينده خواهيد فهميد كه زندگي مشترك، آن هم از نوع زناشويي و در «زير يك سقف»، داراي فراز و نشيبهايي است كه براي عبور صحيح و خوشايند از آنها، دانستن نكات مهمي، لازم و ضروري است.
1. در عشق ورزيدن، آرامش دادن و ابراز محبت، پيش قدم باشيد.
پيامبر اكرم (ص) ميفرمايند: «شايستهترين كس براي منت گذاري، كسي است كه در دوستي و محبت نسبت به طرف، خود پيشي گيرد».1
2. هر مردي ميخواهد براي همسرش يك قهرمان باشد.
اين احساس، زماني در مرد ايجاد ميگردد كه زن از او قدرداني و تشكر كند. شما بانوان سعي كنيد قدرشناسي خود را در مقابل محبتهاي همسرتان، آشكارا ابراز كنيد و بدانيد كه اگر مردها بدانند آنچه در زندگي و براي همسرشان انجام ميدهند، مهم و با ارزش است، بر تلاش و محبت خود نسبت به همسر ميافزايند. هرگز براي تشكر و قدرداني از همسرتان، منتظر كار مهم، بزرگ و خاصي از جانب او نباشيد، كارهاي كوچك و به ظاهر عادي و بياهميت او هم ميتواند راهي باشد تا شما به او بفهمانيد كه قدرش را ميدانيد و تلاش او را براي خوشحال كردن شما، ارج مينهيد. بزرگترين دارايي زندگي، سپاسگزاري است و بدترين و سختترين چيز، ناسپاسي است. زنان دوست دارند كه دوستشان بدارند؛ ولي مردان نياز دارند كه مورد تحسين قرار بگيرند. با تشويق، تحسين و قدرداني از شوهرتان، او را سرحال و زنده نگه داريد هر كس كه روحيه ديگران را تقويت كرده، بالا ببرد، روحيه خودش بالا ميرود.
3. ياد بگيريد خوب گوش كنيد.
وقتي كاملاً و با دقت به حرفهاي كسي گوش دهيد، گويي ميگوييد الان تو مهمترين چيز در دنياي من هستي. درك نادرست، اشتباهات و مخالفتها در روابط بين انسانها، همه ناشي از ناتواني در گوش سپردن به حرفهاي اطرافيان است و بيشترين عصبانيتها، فريادي است براي جلب توجه. بنابراين، با به كار بردن يك تكنيك ساده در گوش كردن، ميتوان اين فرياد را خاموش كرد و رفتاري صميمانه بين طرفين ايجاد كرد. وقتي همسرت با تو در حال صحبت كردن درباره مسئلهاي است و يا با تو در رابطه با يكي از مشكلاتش دردل ميكند، مشغول هر كاري هستي، از آن دست بكش. اين، بدين معناست كه كارم ميتواند صبر كند و تو برايم مهمتري و به او نگاه كن.
4. از غير همسرت چشم بپوش.
اين مطلب بايد هم از سوي مرد و هم زن رعايت گردد. هم مرد بايد چشم بر زنان ديگر ببندد و هم زن بايد نگاهش به مرد ديگري نباشد. اين، درباره محارم نيز صدق ميكند؛ بدين معنا كه مرد نبايد زن خود را با زنان ديگر، مانند خواهر و يا مادر خود، مقايسه كند.
5. بهترين همسر باش
ازدواج خوب اين نيست كه بهترين نفر را انتخاب كرده باشيد؛ بلكه اين است كه خود بهترين همسر باشيد. براي اين كه بهترين باشيد، ابتدا بايد خود را بشناسيد و از تواناييها و نيز خواستهها و وظايف خود آگاه باشيد و نيز براي خود احترام قائل باشيد. اين موضوع، باعث ميشود كه داراي يك شخصيت ممتاز و دوست داشتني شده، همسري دلخواه باشيد. انساني كه خود را دوست نداشته باشد، نميتواند ديگران را دوست داشته، به آنها عشق بورزد و نيز اگر خودتان را دوست نداشته باشيد، همسرتان نيز شما را كاملاً دوست نخواهد داشت. اگر ميتوانيد خود را تغيير دهيد، حتماً اين كار را انجام دهيد واگر نميتوانيد، خود را به عنوان مخلوقي از مخلوقات خداوند، بپذيريد. اين پذيرش خودتان، به شما كمك ميكند تا تصوير ذهني خوبي از خودتان داشته، از اعتماد به نفس برخوردار شويد و در نتيجه، مهرتان را نثار همسرتان كنيد و بهترين همراه براي او باشيد.
6. محبتت را ابراز كن
الكساندر دوما ميگويد: «قلب زن، پارچهاي است كه زود پاره ميشود و زود هم رفو ميشود». نشاط و سرزندگي زن، به محبت مرد وابسته است. زن، عشق و احساساتش را با كلمات بيان ميكند و نياز دارد كه با شنيدن كلمات، عشق و احساسات را از ديگران دريافت كند. زن، به نرمش و كلمات محبتآميز، نياز دارد؛ ولي مردان با رفتار و عمل، عشق و احساسات خود را بيان ميكنند. نياز عاطفي زن، اين است كه جمله دوستت دارم را چندين و چند بار از زبان همسرش بشنود و از اين طريق، به آرامش روحي و اعتماد به نفس دست يابد. يكي از خصوصيات مردان، اين است كه كمتر احساسات و عواطف خود را بروز ميدهند و بنابراين، در ابراز محبت خود به همسرشان، كمي با مشكل مواجه ميشوند؛ ولي اگر مردان به تفاوتهاي موجود بين زن و مرد توجه داشته باشند و بدانند كه با كمي ابراز محبت، به گرماي زندگي خود ميافزايند، با كمي تلاش، احساسات خود را بروز خواهند داد. امام صادق (ع)ميفرمايد: «زن از مرد آفريده شده و تمام توجهش به مرد است؛ پس همسرانتان را دوست بداريد»3 و در جاي ديگر ميفرمايد: «يكي از اخلاق پيامبران، اين است كه نسبت به همسران خود محبت دارند».4 همچنين پيامبر اكرم (ص)ميفرمايد: «اين كه مرد به زن بگويد دوستت دارم، هرگز از قلب زن بيرون نميرود».5
7. كارهايي كه ممكن است از سوي مرد انجام شود و باعث افسردگي زن گردد، عبارتند از:
- با او حرف نزند. منبع : سايت دانشجو
محبتي كه در دل احتكار و زنداني شود، مفيد نيست. تمام شئون زندگي، بايد جلوهگاه محبت انسان باشد.
از جلوههاي بروز محبت، ميتوان ادب در كلام و رفتار، توجه و محبت، لبخند و حسن خلق، به استقبال همسر رفتن و گشادهرويي به هنگام ديدار با او را نام برد.
خداوند در قرآن كريم به محبتي كه بين زن و شوهر ايجاد ميگردد، اشاره فرموده و آن را آيتي از آيات خود دانسته است.
خداوند، سرمايه مهر و محبت را در آغاز زندگي مشترك، بين زن و مرد قرار ميدهد و محافظت و نگهباني از آن را بر عهده خود آنها نهاده است و اين انسان است كه بايد از اين سرمايه، به نحو احسن استفاده كند. يكي از راههاي نگهداري و تقويت اين محبت، بروز آن است.
هرگز از ابراز محبت، هراسي، به دل راه ندهيد و گمان نكنيد، با اين كار از شخصيت شما كم ميشود و ضعف شما محسوب ميگردد. پيامبر اكرم در جايي ديگر ميفرمايد: «ابراز محبت، نيمي از عقل است» و حضرت امام رضا (ع)نيز زناني را كه به شوهرانشان اظهار محبت و عشق ميكنند، براي شوهران خود، بهترين غنيمت دانسته است.
حضرت علي (ع)ميفرمايد: «هر كس چشم خويش را آزاد بگذارد، هميشه اعصابش ناراحت خواهد بود و به آه و حسرت دائم گرفتار خواهد شد». 2
پيامبراكرم (ص)نيز ميفرمايد: «هر زن شوهرداري كه چشمش را از نگاه كردن به غير شوهرش پر كند، مورد غضب شديد پروردگار واقع خواهد شد».2
- به صحبتهايش گوش ندهد و نيازهايش را ناديده بگيرد.
- در مقابل او شورش كند؛ بدين معني كه در برابر خواستههاي زن، لجبازي به خرج دهد.
- هرگز به او آسايش و آرامش خيال ندهد.
- به زنهاي ديگر توجه كند.
- از او فاصله بگيرد.
- از او انتقاد بيجا كند و در امور غير مهم و ناچيز، از او انتقاد كند.
- مبهم و دوپهلو با او صحبت كند.
در مقاله ي بعد هفت کليد ديگر براي گشودن خانه ي عشق به شما معرفي مي شود.
-
یک شنبه 1 فروردین 1389
9:47 AM
نظرات(0)
آيا مايليد به افكار كسي كه در كنار دستتان نشسته است پي ببريد؟ اگر با افراد زيادي مواجه شده باشيم ميتوانيم بسياري از آنها را حتي از نوع صحبت كردنشان بشناسيم. اما اين شناخت در مواجهه حضوري با دانستن بسياري از حالات ثابت شده در علم روانشناسي، بهترين فرهنگ نامه آدمشناسي را برايمان ميگشايد. فرد خوددار: اگر شخصي دستهايش را پشت كمر قفل كند، نشان ميدهد كه خود را به شدت كنترل كرده است.در اين حالت او سعي دارد خشم يا احساس نااميدي را از خود دور كند. حالت تدافعي: اگر انگشتان دستها بهبازو گره خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعي در برابر حملهاي غير منتظره و ناگهاني يا بيميلي براي تغيير چهره شخص است.اگر انگشتها مشت شده باشند، حالت بي ميلي، شديدتر است. متفكر: گره كردن دستها به دستههاي صندلي، نشان ميدهد كه شخص سعي دارد احساس خود را مهار كند. اما قفل كردن قوزك پاها به يكديگر حالت تدافعي است. اين حالت بيشتر در مسافران مضطرب هواپيماي هنگام پرواز و فرود آن ديده ميشود. دقت: وقتي شخصي انگشت سبابه را روي صورت و بقيه انگشتانش را به صورت گره كرده در پايين صورتش قرار ميدهد يعني با دقت است. بدگمان: انگشتهاي گره شده زير چانه و نگاه خيره، نشان دهنده حالت ترديد و دودلي است. او به صحبتهاي شما و صحت گفتههايتان ترديد ميكند. در اين حالت ممكن است آرنج او روي ميز قرار گرفته باشد. بيگناه: دستهايي كه روي سينه قرار گرفته باشد، بهترين نمونه براي نشان دادن حالت بيگناهي و درستكاري است. اين حالت، اثر باقيمانده از شكل سوگند خوردن است كهدست را روي قلب قرار ميدهند. مطمئن: اين حالت دستها در مردها نشان ميدهد به آنچه كه ميگويند اعتقاد و اعتماد كامل دارند و در خانمها كمتر ديده ميشود. هنگامي كه دست خود را به كمر ميزنند نشان ميدهند كه به آنچه ميگويند اطمينان دارند. مرموز: دستهاي به هم مشت شده زيرچانه، نشان ميدهد كه شخص نظرياتش را پنهان ميكند و به شما اجازه ميدهد به صحبت خود ادامه دهيد، تنها هنگامي كه حرفهايتان پايان يافت به شما و نظريات شما حمله خواهد كرد. ظاهرساز: او آرام به نظر ميرسد اما اين آرامش پيش از توفان است.اين حالتي است كه بيشتر روِسا به خود ميگيرند تا خود را به گونهاي به زيردستان نزديك كنند و در عين حال جاذبه آنها نيز كم نشود. اعتماد به نفس: تكيه زدن به صندلي در حالتي كه دستها پشت سر قفل شده، نشاندهنده اعتماد به نفس قوي است. اگر شخصي در اين حالت صحبت ميكند بهگفتههاي خود اعتماد دارد و اگر به صحبتهاي شما گوش ميدهد به خود زحمت ندهيد، او خود همه ماجرا را ميداند.
با شناخت بيشتر افراد، ارتباطمان جهت دار ميشود و در مدت كوتاهي خواهيم توانست به هدف مورد نظر از اين آشنايي و ملاقات نزديك شويم. ايجاد رابطه صحيح باعث رشد عزت نفس در انسان و تقويت ارتباط ما با خودمان و اطرافيان ميشود.
هر چه بهتر و كاملتر با خود و ديگران ارتباط برقرار كنيم، احساس موفقيت از ايجاد يك ارتباط صحيح و دوستانه، ما را زودتر به هدفهايمان ميرساند.
اين حالت نشان ميدهد كه وي بادقت زياد به صحبتهاي شما گوش ميدهد و يك يك كلمات شما را ميسنجد و در چهره او حالتي انتقادي به چشم ميخورد.
-
یک شنبه 1 فروردین 1389
9:45 AM
نظرات(0)
مقدمه:
امروزه با پيشرفت سريع تکنولوژي و دسترسي آسان کودکان به مراکز اطلاع رساني، پدر و مادرها نقش الگوئي قديم خود را تا اندازه زيادي از دست داده اند و کودکان از همان بدو تولد با الگوهاي جذاب فراواني آشنا مي شوند که سعي دارند رفتار مورد نظرشان را به آنها تحميل کنند و در اين ميان چه بسيارند پدر و مادرهايي که تلاش مي کنند با استفاده از روش هاي بي ثمر و گاه نادرست تربيتي (مانند نصيحت کردن، تهديد و ارعاب واجبار يا تنبيه بدني و...) فرزندشان را به سمت رفتارهاي صحيح هدايت کنند، ولي متاسفانه اين روش ها کار آيي چنداني ندارند و اوليا پس از مدتي نوميد و درمانده شده و نمي دانند که چگونه با فرزندشان برخورد کنند؟
اصول تغيير رفتار :
اصل اول – استدلال با کودکان
از هنگاميکه کودکان صحبت کردن را ياد مي گيرند مي توان با آنها استدلال کرد و نتايج احتمالي کارهاي مختلف را به آنها گفت، در چنين مواردي بايد از زباني ساده و در خور فهم کودکان استفاده کنيم و يا اينکه از آنها بخواهيم خودشان نتايج کارهاي مختلف را (مانند آتش بازي...) شرح بدهند.
اصل دوم - دادن پاداش به کودکان
اگر مي خواهيد رفتار مثبتي را در فرزندتان تقويت کنيد بهتر است براي آن رفتار پاداشي را در نظر بگيريد به عنوان مثال اگر مي خواهيد فرزندتان به درس علاقه مند شود و وضع درسي اش بهبود پيدا کند، مي توانيد با دادن انواع پاداش هاي مادي و معنوي به فرزندتان او را به اين کار تشويق کنيد، يک لبخند، يک آفرين، يک کلام زيبا، يک خوراکي، مبلغي پول، رفتن به پارک، اندکي توجه به فرزند و... همه اين ها پاداش هايي هستند که شما مي توانيد از آنها جهت ترغيب فرزندتان به سمت رفتار مورد نظر استفاده کنيد.
اصل سوم – پاداش دادن به رفتار مغاير
اگر فرزندمان کاري منفي را انجام مي دهد و ما نمي توانيم جلويش را بگيريم مي توانيم به رفتار ديگري که مغاير رفتار منفي اش است پاداش بدهيم تا به تدريج رفتار منفي فرزندمان اصلاح شود، به عنوان مثال اگر فرزندمان به تميزي اهميت نمي دهد مي توانيم اورا مسئول نظا فت خانه يا مدرسه کنيم تا ديدگاهش عوض شود.
اصل چهارم: اصل اشباع (خسته شدن از تکرار زياد يک کار)
برخي از رفتارهاي منفي نوجوانان را مي توان با استفاده از اين اصل اصلاح کرد، براي نمونه اگر فرزند شما عادت دارد يک ريز صحبت کند و به کسي مجال حرف زدن نمي دهد شما مي توانيد با استفاده از اين اصل به او اجازه بدهيد در يک روز پشت سر هم آنقدر صحبت کند که از صحبت کردن براي هميشه خسته و دلزده شود، فقط توجه داشته باشيد که از اين اصل تنها براي از بين بردن رفتارهاي منفي کم خطر و يا بي خطر استفاده کنيد (مانند تمايل فرزندتان به خوردن يک نوع غذا، زياد حرف زدن، شلوغ کردن و...) و در رفتارهاي منفي خطر ناک (مانند تمايل بچه ها به آتش بازي...) هرگز از اين اصل استفاده نکنيد.
اصل پنجم – اصل خاموشي
ما اگر بخواهيم رفتار زشتي را در فرزندمان از بين ببريم، مي توانيم از اين اصل استفاده کنيم، در اين روش پس از اينکه کودک رفتار نادرستي را انجام داد ما او را مورد بي توجهي و بي اعتنايي قرار مي دهيم، به طوري که کودک پس از انجام رفتار زشتش هيچ پاداشي را از جائي دريافت نکرده تا بتدريج رفتارش را ترک کند، براي نمونه اگر فرزندمان به تازگي از دوستانش حرف هاي زشت و رکيکي را ياد گرفته و آنها را در منزل بکار مي برد ما مي توانيم هر بار که اين سخنان زشت را برزبان مي آورد روي خود را از او بر گردانيم و به حرفهايش گوش ندهيم و هنگامي که لحن سخنش را تغيير داد و مودبانه صحبت کرد به او توجه کنيم.
اصل ششم - دادن سرمشق يا الگوي مناسب به کودک
ما اگر مي خواهيم فرزندمان را به انجام کاري مثبت ترغيب کنيم بهتر است الگو يا سرمشق مناسبي که آن کار را انجام ميدهد و مورد قبول فرزندمان است را پيدا کرده و او را با فرزندمان آشنا کنيم تا فرزندمان از او الگو برداري نمايد. به قلم: سحر ميرشاهي
اما زياد نگران نباشيد زيرا يک مساله تنها يک راه حل ندارد بهتر است راه حل هاي گوناگون را بررسي کنيد و در آن ميان بهترين راه حلي که مي تواند مشکل شما را حل کند انتخاب نمائيد.
در اين متن سعي شده است که با زباني ساده تعدادي از اين راه حل ها و روش هاي تغيير رفتار توضيح داده شود تا اولياء بنا به ضرورت از آنها جهت اصلاح رفتار فرزندشان استفاده کنند.
بهترين سرمشق و الگو براي کودک پدر و مادر هستند، پس اوليا بايد در رفتار خود بسيار محتا ط باشند زيرا کودکان هوشيارند و کوچکترين اعمال آنها را به خاطر سپرده و الگو برداري مي کنند لذا اگر ما مي خواهيم فرزندمان کار مثبتي را انجام بدهد نخست خودمان بايد آن کار را انجام بدهيم تا وي ما را سرمشق قرار داده و همانگونه عمل کند، پس اگر دوست داريد فرزند تان به مطالعه و تحصيل اهميت بدهد خود شما نيز ساعاتي از روزتان را به اين کار (مطالعه کتاب يا روزنامه) اختصاص بدهيد و اگر مي خواهيد فرزندتان آداب معاشرت را رعايت کند خود شما نيز مبادي آداب باشيد، همچنين سعي کنيد فرزندتان را هميشه از الگوهاي فاسد و بد (مانند دوستان ناباب، ارازل و اوباش خياباني، باندهاي خلاف کار و... ) دور نگهداريد، چرا که به قول سنايي غزنوي:
منشين با بدان که صحبت بد گر چه پاکي تو را پليد کند.
منبع: تغيير دادن رفتارهاي کودکان و نوجوانان/نوشته جان دي کرومبولتز، هلن بي کرومبولتز، ترجمه يوسف کريمي – تهران: انتشارات فاطمي، 1366
-
یک شنبه 1 فروردین 1389
9:40 AM
نظرات(0)