سعيد
  • اردیبهشت 1390
  • مهر 1389
  • فروردین 1389
  • خرداد 1389
  • آذر 1389
  • شهریور 1389
  • تیر 1389
  • دی 1389
  • مرداد 1389
  • اردیبهشت 1389
  • بهمن 1389
  • آبان 1389
  • اسفند 1389
  • مهر 1388
  • تیر 1388
  • فروردین 1388
  • دی 1388
  • اسفند 1388
  • آذر 1388
  • خرداد 1388
  • بهمن 1388
  • آبان 1388
  • شهریور 1388
  • <-BlogTitle->
    کل بازديد ها : 1797668
    تعداد کل پست ها : 3775
    تعداد کل نظرات : 173
    بروز رساني : چهارشنبه 24 مرداد 1397 
    ايجاد شده در : دوشنبه 6 مهر 1388 

    اين قالب توسط sama طراحي و توسط sama ترجمه شده
    Check PageRank

    دوازدهم ديماه در دفاع مقدس:

      نخستين گردهمايي معاونين جنگ وزارتخانه ها ، بمباران تأسيسات راديويي عراق توسط ايران و تبادل آتش در مريوان و حاج عمران از مهمترين وقايع دوازده دي در طول دوران دفاع مقدس است . . . 


    جملات کوتاه و خواندني:

      کارهائي را که در گذشته کرده ايم ما را مانند سايه تعقيب مي کنند و نسبت به جنس آنها ما را به سوي بدي و يا خوشي مي کشند. «کارلايل» دراين دنيا هر کس چيزي را درو مي کند که قبلا تخم آ ن را کاشته است. «اسمايلز» . 

    ادامه - آرشيو ...

    تبديل لينك راپيدشير و ديگر سايت هاي آپلود به لينك مستقيم


    آپلود سنتر عكس، تصوير، فايل زيپ، فايل فلش و هر نوع فايل ديگر

    تصاويري زيبا از درختان

    به اين پست نظر دهيد

      آرایش ، جزوه الکترونیک ، انجمن علمی ، مقاله پژوهشی ، پرورش شترمرغ ، سایت تخصصی برق، ژورنال لباس عروسی ، کارت ویزیت ، راهنمای فارسی ،‌ ، داستان ،

      XP Repair Pro یک نرم افزار مشهور و کاربردی برای کاربران سیستم عامل ویندوز می باشد. توسط این نرم افزار میتوانید خطاها و ارور های موجود در ویندوز را که ممکن است در اثر استفاده یا نصب سایر نرم افزار ها، اتفاق افتاده باشد، به آسانی ترمیم نمایید. بدون نیاز به نصب مجدد سیستم عامل میتونید آن را مجددا بازگردانید و به روند کارها سرعت ببخشید. - .  دانلود

     قدرتمند ، کارت سوخت ، کرک کارت سوخت ، آموزش ، نرم افزار ، دانلود رایگان ، کتاب الکترونیکی ،‌ نحوه گرفتن کارت سوخت المثنی ، حسابداری ، نرم افزار حسابداری هلو ،‌ عاشقانه ، عشقولانه ، پرورش قارچ ، دانلود مترجم پدیده ،‌ بازیگران سینمای ایران ،

    کریمی از استیل آذین قهر کرد؟

    کيهان: الاغ ها و اسب ها و قاطرها هم به رنگ سبز علاقمندند

    فلسفه‌ی آيين‌های نوروزی

     

    سر آغاز جشن ِ نوروز، روز نخست ماه فروردين (روز اورمزد) است و چون برخلاف ساير جشن‌ها برابری نام ماه و روز را به دوش نمي‌كشد ،  بر ساير جشن‌ها‌ی ايران باستان برتری دارد. در مورد پيدايی اين جشن افسانه‌های بسيار است ، اما آنچه به آن جنبه‌ی راز وارگی مي‌بخشد ، آيين‌های بسياری است كه روزهای قبل و بعد از آن انجام مي‌گيرد. اگر نوروز هميشه و در همه جا با هيجان و آشفتگی و درهم ريختگی آغاز مي‌شود ، حيرت انگيز نيست چرا كه بي‌نظمی يكی از مظاهر آن است. ايرانيان باستان ، نا آرامی را ريشه‌ی آرامش و پريشانی را اساس سامان مي‌دانستند و چه بسا كه در پاره‌ای از مراسم نوروزی ، آن‌ها را به عمد بوجود مي ‌آوردند ، چنان كه در رسم باز گشت ِ مردگان (از 26 اسفند تا 5 فروردين) چون عقيده داشتند كه فروهر‌ها يا ارواح درگذشتگان باز مي‌گردند ، افرادی با صورتك‌های سياه برای تمثيل در كوچه و بازار به آمد و رفت مي‌پرداختند و بدينگونه فاصله‌ی ميان مرگ و زندگی و هست و نيست را در هم مي‌ريختند و قانون و نظم يك ساله را محو مي‌كردند. باز مانده‌ی اين رسم ، آمدن حاجی فيروز يا آتش افروز بود كه تا چند سال پيش نيز ادامه داشت.

     

    از ديگر آشفتگي‌های ساختگی ، رسم مير نوروزی ، يعنی جا به جا شدن ارباب و بنده بود. در اين رسم به قصد تفريح كسی را از طبقه‌های پايين برای چند روز يا چند ساعت به سلطانی بر مي‌گزيدند و سلطان موقت ? بر طبق قواعدی ? اگر فرمان‌های بيجا صادر مي‌كرد ، از مقام اميری بر كنار مي‌شد. حافظ نيز در يكی از غزلياتش به حكومت ناپايدار مير نوروزی گوشه‌ی چشمی دارد:

    سخن در پرده مي‌گويم ، چو گل از غنچه بيرون‌ای
    كه بيش از چند روزی نيست حكم مير نوروزی.

    خانه تكانی هم به اين نكته اشاره دارد ؛ نخست درهم ريختگی ، سپس نظم و نظافت. تمام خانه برای نظافت زير و رو مي‌شد. در بعضی از نقاط ايران رسم بود كه حتا خانه‌ها را رنگ آميزی مي‌كردند و اگر ميسر نمي‌شد ، دست كم همان اتاقی كه هفت سين را در آن مي‌چيدند ، سفيد مي‌شد. اثاثيه‌ی كهنه را به دور مي‌ريختند و نو به جايش مي‌خريدند و در آن ميان شكستن كوزه را كه جايگاه آلودگي‌ها و اندوه‌های يك ساله بود واجب مي‌دانستند. ظرف‌های مسين را به رويگران مي‌سپردند. نقره‌ها را جلا مي‌دادند. گوشه و كنار خانه را از گرد و غبار پاك مي‌كردند. فرش و گليم‌ها را غاز تيرگي‌های يك ساله مي‌زدودند و بر آن باور بودند كه ارواح مردگان ، فروهر‌ها (ريشه‌ی كلمه‌ی فروردين) در اين روز‌ها به خانه و كاشانه‌ی خود باز مي‌گردند ، اگر خانه را تميز و بستگان را شاد ببينند خوشحال مي‌شوند و برای باز ماندگان خود دعا مي‌فرستند و اگر نه ، غمگين و افسرده باز مي‌گردند. از اين رو چند روز به نوروز مانده در خانه مُشك و عنبر مي‌سوزاندند و شمع و چراغ مي‌افروختند.
    در بعضی نقاط ايران رسم است كه زن‌ها شب آخرين جمعه‌ی سال بهترين غذا را مي‌پختند و بر گور درگذشتگان مي‌پاشيدند و روز پيش از نوروز را كه همان عرفه يا علفه و يا به قولی بی بی حور باشد ، به خانه‌ای كه در طول سال در گذشته‌ای داشت به پُر سه مي‌رفتند و دعا مي‌فرستادند و مي‌گفتند كه برای مرده عيد گرفته اند.
    در گير و دار خانه تكانی و از 20 روز به روز عيد مانده سبزه سبز مي‌كردند. ايرانيان باستان دانه‌ها را كه عبارت بودند از گندم ، جو ، برنج ، لوبيا ، عدس ، ارزن ، نخود ، كنجد ، باقلا ، كاجيله ، ذرت ، و ماش به شماره‌ی هفت- نماد هفت امشاسپند - يا دوازده ? شماره‌ی مقدس برج‌ها ? در ستون‌هايی از خشت خام بر مي‌آوردند و باليدن هر يك را به فال نيك مي‌گرفتند و بر آن بودند كه آن دانه در سال نو موجب بركت و باروری خواهد بود. خانواده‌ها بطور معمول سه قاب از گندم و جو و ارزن به نماد هومت (= انديشه‌ی نيك) ، هوخت (= گفتار نيك) و هوو.رشت (كردار نيك) سبز مي‌كردند و فروهر نياكان را موجب بالندگی و رشد آنها مي‌دانستند.
    چهار شنبه سوری كه از دو كلمه‌ی چهارشنبه ? منظور آخرين چهارشنبه‌ی سال ? و سوری كه همان سوريك فارسی و به معنای سرخ باشد و در كل به معنای چهارشنبه‌ی سرخ ، مقدمه‌ی جدی جشن نوروز بود. در ايران باستان بعضی از وسايل جشن نوروز از قبيل آينه و كوزه و اسفند را به يقين شب چهارشنبه سوری و از چهارشنبه بازار تهيه مي‌كردند. بازار در اين شب چراغانی و زيور بسته و سرشار از هيجان و شادمانی بود و البته خريد هركدام هم آيين خاصی را تدارك مي‌ديد.
    غروب هنگام بوته‌ها را به تعداد هفت يا سه (نماد سه منش نيك) روی هم مي‌گذاشتند و خورشيد كه به تمامی پنهان مي‌شد ، آن را بر مي‌افروختند تا آتش سر به فلك كشيده جانشين خورشيد شود. در بعضی نقاط ايران برای شگون ، وسايل دور ريختنی خانه از قبيل پتو ، لحاف و لباس‌های كهنه را مي‌سوزاندند.
    آتش مي‌توانست در بيابان‌ها و رهگذرها و يا بر صحن و بام خانه‌ها افروخته شود. وقتی آتش شعله مي‌كشيد از رويش مي‌پريدندو ترانه‌هايی كه در همه‌ی آنها خواهش بركت و سلامت و بارآوری و پاكيزگی بود ، مي‌خواندند. آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمي‌كردند تا خودش خاكستر شود. سپس خاكسترش را كه مقدس بود كسی جمع مي‌كرد و بی آنكه پشت سرش را نگاه كند ، سر ِ نخستين چهار راه مي‌ريخت. در باز گشت در پاسخ اهل خانه كه مي‌پرسيدند:
    "كيست؟"
    مي‌گفت: "منم."
    - " از كجا مي‌آيي؟"
    - "از عروسی... "
    - "چه آورده‌اي؟"
    - "تندرستی..."
    شال اندازی از آداب چهارشنبه سوری بود. پس از مراسم آتش افروزی جوانان به بام همسايگان و خويشان مي‌رفتند و از روی روزنه‌ی بالای اتاق (روزنه‌ی بخاری) شال درازی را به درون مي‌انداختند. صاحب خانه مي‌بايست هديه‌ای در شال بگذارد. شهريار در بند 27 منظومه‌ی حيدر بابا به آيين شال اندازی و در بند 28 به ارتباط شال اندازی با بركت خواهی و احترام به درگذشتگان به نحوی شاعرانه اشاره دارد:

    برگردان بند 27:

    عيد بود و مرغ شب آواز مي‌خواند
    دختر نامزد شده برای داماد ،
    جوراب نقشين مي‌بافت...
    و هر كس شال خود را از دريچه‌ای آويزان مي‌كرد
    وه... كه چه رسم زيبايی است ? رسم شال اندازی ?
    هديه عيدی بستن به شال داماد...

    برگردان بند 28

    من هم گريه و زاری كردم و شالی خواستم
    شالی گرفتم و فوراً بر كمر بستم
    شتابان به طرف خانه‌ی غلام (پسر خاله‌ام) رفتم ،
    و شال را آويزان كردم...
    فاطمه خاله‌ام جورابی به شال من بست
    "خانم ننه‌ام" را به ياد آورد و گريه كرد...

    شهريار در توضيح اين رسم مي‌گويد: "در آن سال مادر بزرگ من (خانم ننه) مرده بود. ما هم نمي‌بايست در مراسم عيد شركت مي‌كرديم ولی من بچه بودم ، با سماجت شالی گرفتم و به پشت بام دويدم."
    از ديگر مراسم چهارشنبه سوری فالگوش بودو آن بيشتر مخصوص كسانی بود كه آرزويی داشتند. مانند دختران دم بخت يا زنان در آرزوی فرزند. آنها سر چهار راهی كه نماد گذار از مشكل بود مي‌ايستادند و كليدی را كه نماد گشايش بود ، زير پا مي‌گذاشتند. نيت مي‌كردند و به گوش مي‌ايستادند و گفت و گوی اولين رهگذران را پاسخ نيت خود مي‌دانستند. آنها در واقع از فروهر‌ها مي‌خواستند كه بستگی كارشان را با كليدی كه زير پا داشتند ، بگشايند.
    قاشق زنی هم تمثيلی بود از پذيرايی از فروهر‌ها... زيرا كه قاشق و ظرف مسين نشانه‌ی خوراك و خوردن بود.
    ايرانيان باستان برای فروهر‌ها بر بام خانه غذاهای گوناگون مي‌گذاشتند تا از اين ميهمانان تازه رسيده‌ی آسمانی پذيرايی كنند و چون فروهر‌ها پنهان و غير محسوس اند ، كسانی هم كه برای قاشق زنی مي‌رفتند ، سعی مي‌كردند روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون غذا و آجيل را مخصوص فروهر مي‌دانستند ، دريافتشان را خوش يُمن مي‌پنداشتند.
    اما اصيل ترين پيك نوروزی سفره‌ی هفت سين بود كه به شماره‌ی هفت امشاسپند از عدد هفت مايه مي‌گرفت. دكتر بهرام فره وشی در جهان فروری مبنای هفت سين را چيدن هفت سينی يا هفت قاب بر خوان نوروزی مي‌داند كه به آن هفت سينی مي‌گفتند و بعدها با حذف (يای) نسنت به صورت هفت سين در آمد. او عقيده دارد كه هنوز هم در بعضی از روستاهای ايران اين سفره را ، سفره‌ی هفت سينی مي‌گويند. چيزهای روی سفره عبارت بود از آب و سبزه ، نماد روشنايی و افزونی ، آتشدان ، نماد پايداری نور و گرما كه بعد‌ها به شمع و چراغ مبدل شد ، شير نماد نوزايی و رستاخيز و تولد دوباره ، تخم مرغ نماد نژاد و نطفه ، آيينه نماد شفافيت و صفا ، سنجد نماد دلدادگی و زايش و باروری ، سيب نماد رازوارگی عشق ، انار نماد تقدس ، سكه‌های تازه ضرب نماد بركت و دارندگی ، ماهی نماد برج سپری شده‌ی اسفند ، حوت (= ماهی) ، نارنج نماد گوی زمين ، گل بيد مشك كه گل ويژه‌ی اسفند ماه است ، نماد امشاسپند سپندار مز و گلاب كه باز مانده‌ی رسم آبريزان يا آبپاشان است ( بر مبنای اشاره‌ی ابو ريحان بيرونی چون در زمستان انسان همجوار آتش است ، به دود و خاكستر آن آلوده مي‌شود و لذا آب پاشيدن به يكد يگر نماد پاكيزگی از آن آلايش است. ) نان پخته شده از هفت حبوب ، خرما ، پنير ، شكر ، بَرسَم (= شاخه‌هايی از درخت مقدس انار ، بيد ، زيتون ، انجير در دسته‌های سه ، هفت يا دوازده تايی) و كتاب مقدس.
    بعضی از مؤمنان مسلمان نوروز را مقارن با روز آغاز خلافت علی عليه السلام مي‌دانستند چنانكه‌هاتف اصفهانی مي‌گويد:
    نسيم صبح عنبر بيز شد ، بر توده‌ی غبرا
    زمين سبز نسرين خيز شد چون گنبد خضرا
    همايون روز نوروز است امروز و به فيروزی
    بر اورنگ خلافت كرده شاه لافتی مأوا
    بد نيست اشاره شود كه در زمان شاهی ِ فتحعليشاه قاجار و به فرمان او دستور داده بودند كه شاعران به جای مدح ، حقيقت گويی كنند. شاعری با تكيه بر اين فرمان شعر زير را سرود و آن را در حضور شاه خواند و صله‌ی قابل توجهی هم دريافت نمود !
    مگر دارا و يا خسرو ست اين شاه
    بدين جاه و بدين جاه و بدين جاه
    ز كيخسرو بسی افتاده او پيش
    بدين ريش و بدين ريش و بدين ريش
    ز جاهش مُلك كيخسرو خراب است
    ز ريشش ريشه‌ی ايران در آب است

    در پايان با آرزوی سالی خجسته با ترجمه‌ی شعری از ابونواس شاعر اهوازی نوشتار را به انجام مي‌بريم:


    مگر نمي‌بينی كه ؛
    خورشيد به برج بره
    اندر شده
    و اندازه‌ی زمانه برابر گرديده؟
    مگر نمي‌بينی كه ؛
    مرغان پس از زبان گرفتگی
    به آواز خوانی پرداخته‌اند؟
    مگر نمي‌بينی كه ؛
    زمين از پارچه‌های رنگين گياهان
    جامه بر تن كرده؟

    پس بر نوشدن زمانه
    شاد كام مي‌باش...

     

    منبع:
    فلسفه‌ی آيين‌های نوروزی. پيرايه يغمايی
    http://weblog.zendehrood.com/iranema?ArchiveID=1727




    مطهرى و فلسفه اسلامى
    به مناسبت سالروز عروج علامه شهيد مرتضى مطهرى
    فلسفه دوره هايى را گذراند كه هر دوره اى مكمل ادوار گذشته بود. تا اين كه رسيد به دو راه جداى از هم، يكى فلسفه مشاء و ديگرى فلسفه اشراق.
    در فلسفه حقايق جهان يا از راه استدلال و علم حصول و انديشه هاى بشرى جهان شناخته مى شود و يا اسرار عالم از راه صفاى درون، تهذيب جان و گردگيرى آئينه دل، در دل مى تابد، و با علم حضور مشاهده مى شود. گرچه هر يك از اين دو راه مراحلى را گذراند و هر كدام كه ادوارى را پشت سر گذاشتند در فن خود كامل شدند، اما كمال هر يك از اين دو رشته موضع گيرى آن را در برابر رشته ديگر هم بيشتر مى كرد، فلسفه اشراق وقتى به كمالش رسيد كاملاً در برابر فلسفه مشاء ايستاد، فلسفه مشاء وقتى به كمالش رسيد در برابر فلسفه اشراق ايستاد، دو مبنا و دو برداشت و دو طرز فكر از نحوه جهانبينى داشتند، تا اين كه در اثر نشر معارف اسلامى به وسيله ائمه معصومين عليهم السلام كه هم راه هاى علم حصولى را تقويت مى كردند و هم راه هاى تهذيب نفس را شكوفا مى نمودند، شاگردانى از اين مكتب برخاستند كه به اين فكر برآمدند تا هر دو را تلفيق كنند و بگويند آنچه را در فلسفه اشراق يك حكيم متأله مى بيند همان است كه در فلسفه مشاء يك حكيم الهى مى فهمد و آنچه را كه حكيم الهى مى فهمد مى توان با فلسفه اشراق و تأله مشاهده كرد.
    عده زيادى در صدد جمع ميان اين دو مشرب برآمدند، مى توان «ابن تركه» را از اين گروه بشمار آورد، او در تمهيد القواعد سعى كرد راهى را كه عارف طى مى كند و راهى را كه با اشراق و شهود طى مى شود، با راه فكر تطبيق كند و آن را مبرهن سازد.


    ادامه مطلب


    عرفان و تصوف
    اصطلاح صوفی را از واژه عربی "صوف" به معنای پشم مشتق دانسته اتد که عادت صوفیان در پوشیدن لباس و خرقه ای از پشم سفید بود و بدین سان خود را از دیگران متمایز می نمودند اصطلاح صوفیه مبین عرفانی است که به تصوف گرویده اند. تصوف مصدر باب تفعل از ریشه صوف است و این اصطلاح به معنای اعتقاد به تصوف به کار می رود.
    برخی این اصطلاح را معرب (sophos) یونانی می دانند تصوف پیام معنوی پیامبر و مجاهده شخصی برای تجربه وجوب آن از طریق مکاشفه مضمون وحی قرآنی است. معراجی که در اثنای آن پیامبر به اصرار الهی علم پیدا کرد نمونه ای از تجربه است که صوفیان به نوبه خود برای نیل به آن به مجاهده پرداختند. تصوف جزئیات سلوکی معنوی را بسط داده که درجات مراتب و اصول آن مستلزم حکمتی است که عرفان نامیده می شود و سه وجه شریعت، طریقت و حقیقت زندگی و تعلیمات صوفیان اساسی است.[1]
    در فاصله قرن دوم و سوم هجری گروهی شیعی در کوفه بودند که چنانکه از متن عین القضات همدانی برمی آید در میان آنان مردی عبدک نام بود سالکان راه خدا در دوره های گذشته متصوفه نامیده نمی شدند و عبدک اولین کسی بود که به این نام خوانده شد و به نظر می رسد که از سده سوم تا سده هفتم با ظهور سعد الدین حمویه و حیدر املی، شاه نعمت الله ولی... اثری از تصوف شیعی باقی نمانده باشد و به نظر می رسد که در درجه نخست سازمان فرقه ای صوفیه مورد نقد و ذم شیعیان قرار گرفته باشد از جمله خانقاه لباس رهبانی، نقش شیخ که به جانشینی امام و به ویژه امام غایب، پیشوا و راهنمای درونی از این حیث که غایب است میل می کرد اما نفس تعلیمات تشیع که پیروی و اطاعت از امامان و طریقت یا راه امامان
    معصوم که بهترین الگوها در گفتار و عمل می باشند خود پیوستن شیعیان به تعلیم اصرار الهي
    را نشان می دهد بی آنکه پیوستن رسمی به طریقه ای ضرورت داشته باشد چنانکه در تسنن ضرورت دارد.[2]
    معنای واژه ولایت همان پیمان دوستی و دوستی حق است که رابطه میان خدا و انسان را به صورت خدمت جوانمردی سامان می بخشد.
    صوفی را از آن جهت صوفی می خوانند که ظاهر و باطن او پاک و روشن است زیرا خود را از غیر حق پاک گردانیده نه به جز خدا امید دارند و نه از جز خدا بترسند و نه جز او را دوست دارند و نه جز او به کسی اعتماد کنند در افعال آنها ریا و عجب نباشد و هرچه بیشتر خدمت کنند بیشتر خود را مقصر می دانند.[3]
    حکما گفته اند مثل دنیا چون سایه مردم است چون به سایه روی آوری می گریزد و چون پشت بر آن نهی، از پی تو می دود. پس صوفی باید به دنیا پشت کند اگرچه در این امر تلخی باشد اما این تلخی صلاح و شیرینی به دنبال دارد مانند پدر و مادری که به فرزند خود دوای تلخی می دهند و او به دنبال آن شفا می یابد. صوفی باید به راه مصطفی (ع) برود زیرا خدای تعالی فرمود: قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحبکم الله. حق تعالی محبت خویش را در متابعت مصطفی نهاد و هر آنکه از ایشان تبعیت کنند نزد خدای تعالی دوست تر باشد.[4]
    و پیامبر فرمود: دشمن ترین دشمنان فرزند آدم نفس اوست و هر کس نفس را دشمن گرفت خدای تعالی آن بنده را در روز قیامت از عذاب خود ایمن گرداند و موافقت و مراقبت حق آنست که با نفس امّاره خود مبارزه نمایی.
    و در حکایت آورده اند از با یزید بسطامی که او گفت: اگر خدای تعالی مرا به آن جهان فرا خواند و آرزمیی بخواهد پس از آمرزیدن آن خواهم که دستور دهد تا به دوزخ درآیم و این نفس را در آتش غوطه ور سازم که در دنیا از آن بسیار رنجیده ام.[5]
    شبلی درباره بهشت دوزخ گفت: یا رب، بهشت و دوزخ را پنهان کن تا تو را بی واسطه پرستند. و بزرگان گفته اند خدمت کردن به طمع و خوف، خویشتن پرستیدن است نه حق پرستیدن. اما اگر هرگز بهشت نبود و همه خلق را از بیم عذاب دوزخ وادار به اطاعت می کردند جز طاعت چاره ای نبود اما بزرگان طمع را از میان برداشته و حق را عین حقیقت یافتند و تنها اطاعت او نموده که اگر ما شایسته صحبت وی نبودیم رسولی را برایمان نمی فرستاد که رسول برای افراد ناشایست نمی فرستند و این مایه فخر و مباهات است که تو را تنها بپرستیم.[6]
    در اقوال هراکلیتوس مقدار زیادی عرفان نهفته است. حکمت یک چیز دانستن اندیشه است که به وسیله آن همه چیز از خلال همه چیز گذرانده شود.
    افلاطون نیز توصیف او از غار نمونه کاملی است از اعتقاد به معرفت و واقعیتی که از محسوسات یقینی ر است. پارمیندس سرچشمه رشته ای جالب از عرفان است او واقعیت را غیر مخلوق و تغییر ناپذیر و تقسیم ناپذیر و لایزال می داند. «آنچه بتواند اندیشیده شود و بیان شود باید باشد زیرا که بودن برای آن چیز امکان دارد و بودن برای هیچ امکان ندارد» پس تغییر محال است زیرا آنچه گذشته است قابل بیان است و اگر تغییر یافته باشد چون نیست پس قابل بیان نیست. فلسفه عرفانی در همه اعصار و همه جای جهان به وسیله عقایدی که نقل شده مشخص می شود[7] و البته تأثیرات نوافلاطونی، غنوسی، عرفان هندی و ... را نیز نباید نادیده گرفت.
    بایزید بسطامی یکی از صوفیان بزرگ ایرانی که به سه وجه وجودی انانیت، انیت و هویت آگاهی داشت و جنید بغدادی که متوجه دو قطب شریعت و طریقت است و توحید را تجربه وحدت استعلایی خود خدا می خواند.[8]
    و حلاج که غایت قصوی برای همه موجودات را اتحاد با خدا می دانست خود نمایانگر آن است که اگرچه صوفیان، فیلسوفان را به ناتوانی در سلوک متهم می کنند اما با آثار سهروردی و پدید آمدن مکتب اشراق و الهیات صوفیانه در مغرب و مشرق زمین می تواند پاسخی به ضرورت ژرف فرهنگی داد که در آن تاریخ فلسفه از تاریخ معنویت جدایی ناپذیر است.
    عرفان و معرفت را در کتب لغت، علم و دانشی معنی کرده اند ولی عرفان به مفهوم عام وقوف به دقایق و رموز چیزی است مقابل علم سطحی و قشری. و عرفان به مفهوم خاص: یافتن اشیا به طریق کشف و شهود، در واقع عرفان معرفتی است مبتنی بر حالتی روحانی و توصیف ناپذیر که ارتباطی مستقیم با وجود مطلق پیدا می کند و در درجه اول در جان و ذات انسانی تجلی دارد و در مرتبه بعد در اعمال و رفتار آدمی. عارف از راه کشف و شهود و تذهیب نفس و تسلط بر هوا و هوس و از طریق عاطفه و قلب می تواند حقیقت را مشاهده کند و در نزد او دل نقش عمده ای دارد.
    قرآن کریم تذهیب نفس را بسیار مهم دانسته و در آیاتی از مهمترن اهداف انبیاء شمرده، زیرا تمام بدبختی هایی که در طول تاریخ گریبان گیر بشر بوده منشأ و مبدأ آنها طغیان نفس است.
    «قد افلح من زکاها و قد خاب من دسیها»[9] «و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله».[10]
    عرفان اسلامی در درجه اول منبع آن قران است و سپس سخنان انبیا و دیگر پیشوایان مذهبی. عرفان بی عبادت و عبادت بی عرفان کم ارزش است و به قول فخر الدین علی بن حسین واعظ کاشفی سبزواری حقیقت عبادت خضوع و خشوع و شکستگی و نیاز است که از شهود عظمت حق سبحانه و تعالی بر دل ظاهر می شود و این چنین سعادت موقوف بر محبت است و ظهور محبت موقوف بر متابعت سید اولین و آخرین....[11]
    اما درباره سیر سلاک
    اول سیر من الله است که ابواب مثالیه بر او گشوده شود و سیر آثار خلقت کند و سر احکام شریعت را به نور ایمان دریابد.
    اما سیر الی الله که در ثانی واقع شود ابواب ملکوت بر او گشوده شود
    و سیر الی الله که حقایق اشیا بر او مکشوف شود و سپس منزل توحید است و سیر مع الله و از دریای غیب الغیوب سر برآورد و سیر فی الله که محو شاهد اسما شود و متصف به صفات کبریا گردد بعد از این سیر لله است و در این سیر شعوری به جز ذات نماند. هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن
    اما سیر بالالله بقای بعد از فناست و شهود وجود مطلق.[12]
    علمای طریقت در تعداد منازل و ترتیب آنها اختلاف کرده اند تا اینکه اقل آنها را هفت و اکثر آنها را هفتصد گفته اند و بعضی به هفتاد هزار تصریح کرده اند و حقیقت سلوک تسخیر نفس و بدن است تحت ایمان و اول چیزی که بر او واجب است تحصیل علم است به احکام ایمان و اخذ آن از نبی یا وصی اشرف است و سپس چند مرحله باید در پیش گیرد
    1- ترک عادات که مانع راه خدا باشد دوم عزم سوم رفق و مدارا و دیگر وفا و مراقبت، محاسبه، مواخذه، ارادت و مراحل دیگر آن داشتن استاد و راهنما، اوراد و خلوت و فکر و در همه مراحل پیوسته باید در ربط خویش به خالق و ملاحظه مخلوقیت و عبدیت و ذلت خود به خالق و در نسبت خود به رسول و نسبت هر مخلوق به خالق واحد و شفقت و مهربانی به همه اشیا و در همه حال مراقبت داشته باشد.[13]
    آثار سلوک
     
    حصول انوار در قلب، ابتدا به شکل چراغی و بعد شعله و بعد کوکب،بعد قمر، بعد شمس و سپس به صورت برقی می باشد و یکی از آیات کریمه «الله نور السموات و الارض» شرح این مراحل است که شخص مشکوتی می شود که در آن زجاجه ای است که قلب باشد و در نهایت قلب ذکر را به روح خود می سپارد.[14] 
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
     
    منابع:
    1-   مستملی بخاری، ابو ابراهیم اسماعیل بن محمد، شرح التعرف لمذهب التصوف، مقدمه و تصحیح محمد روشن، انتشارات اساطیر، 1363  
    2-   طباطبایی نجفی، سید مهدی بن سید مرتضی، رساله سیر و سلوک، منسوب به بحرالعلوم، مقدمه و شرح حسینی طهرانی، محمد حسین، انتشارات حکمت
    3-     صفی علیشاه، عرفان الحق، به اهتمام عباس منظوری، نشر اقبال
    4-     علوی مقدم، محمد، جلوه های عرفان در شعر جامی، کیهان اندیشه، نشریه مؤسسه کیهان در قم، 1369
    5-     راسل، برتراند، عرفان و منطق، ترجمه نجف دریا بندری، انتشارات سپهر، 1362
    6-     کوربن، هانری، تاریخ فلسفه اسلامی، ترجمه جواد طباطبایی، انتشارات کویر، 1373
     
    --------------------------------------------------------------------------------
     
    [1] - تاریخ فلسفه اسلامی، ص6 26-265
    [2]- همان، ص  280-279
    [3] - مستعملی بخاری، شرح التعرف لمذهب التصوف، ص 121
    [4] - همان، ص 166
    [5] - همان، ص 46
    [6] - همان، ص 53
    [7] - راسل برتراند، عرفان و منطق، ص 46تا 44
    [8] - تاریخ فلسفه اسلامی، ص 282
    [9] - شمس، آیه 9و 10
    [10] - ص، 26
    [11] - جلوه های عرفان در شعر جامی، کیهان اندیشه، ص 171- 170
    [12] - صفی علیشاه، عرفان الحق
    [13] - طباطبایی نجفی، رساله سیر و سلوک، ص 180-170
    [14] - همان، ص 196-195              


    © 2008 CopyRight All Rights Reserved by  Designer : saeid mohammad ebrahim
     قدرتمند ، کارت سوخت ، کرک کارت سوخت ، آموزش ، نرم افزار ، دانلود رايگان ، کتاب الکترونيکي ،‌ نحوه گرفتن کارت سوخت المثني ، حسابداري ، نرم افزار حسابداري هلو ،‌ عاشقانه ، عشقولانه ، پرورش قارچ ، دانلود مترجم پديده ،‌ بازيگران زن سينماي ايران ، ا سينماي ايران ، عکسهاي، خريد املاک ،‌ صورتحساب آخرين دوره ، نرم افزار موبايل ، ابزارهاي فتوشاب ، روزنامه ورزشي ، مجله خانوادگي ، عکسهاي، عکس دانلود کليپ ايراني ،‌ نرم افزار نوکيا ، آلبوم موسيقي جديد ، عکس هاي عروسي ،  ، دانلود کتاب ،‌ معما ،‌ گالري عکس ،‌ باران کوثري ، مهناز افشار ، بهنوش بختياري ،‌ محمدرضا گلزار ،‌ نيوشا ضيغمي ، ، ميترا حجار ، بهرام رادان ،‌لو رفته ،  تهران ، دختر ايراني ، پ داغ ، ، استخر ، روزنامه البرز ، ،‌ عروسي يانگوم ، جواهري در قصر ،  دختر ، زنانه ، جوراب ،‌ دانلود آهنگ ، ترانه جديد ، حميد عسکري ، رضا صادقي ،‌ احسان خواجه اميري ، آزيتاحاجيان ، يوسف و زليخا ، کتايون رياحي ، ، تيتراژ سريال ، سريال ميوه ممنوعه ،‌ سريال روز حسرت ، پورياپورسرخ ، افسانه بايگان ، ايرنا ، ايسنا ، سايت ، بازار ، اس ام اس سرکاري ، اس ام اس داغ ، دانلود فيلمهاي ايراني ، دانلود فيلم ، برزو ارجمند ، مهران مديري ، دانلود امپراتور دريا ، سودوکو ، کاکورو ، جدول ، فرزاد حسني ، مثلث شيشه اي ، يانگوم ، دانلود رايگان بازي ، کرکهاي بازي ، لعيا زنگنه ، ازدواج موقت ، صيغه ، يکتا ناصر ، مشخصات فني ريو ، لاله اسکندري ،‌ مدل مانتو ، مدل لباس زنانه ، مدل جديد ابرو ، غذاهاي ايراني ، سريالهاي تلويزيوني ،‌ سايت بازار کار ، سنگ ماه تولد ،  ، امين حيايي ، لطيفه ، جوک ، مهاجرت ، گرين کارت ،‌ دوبي ، عکس هندي ،‌ ، کليپ استخر ، دوربين مخفي ، ، کليپ ،   ، ، عکس ، خودشناسي ، آتنه فقيه نصيري ، مريلا زارعي ، النازشاکردوست ، هديه تهراني ، نيکي کريمي ، هايده ، آلبوم مهستي ، دختران ايراني ، نانسي عجرم ، جسيکا آلبا ، نيکول کيدمن ، آنجليناجولي ، ، ، لباس مهماني ،، ، همسريابي ، آلبوم جديد معين ،‌ ، لاريجاني ، استعفا وزير ،‌ کدهاي ايرانسل ، شارژ رايگان ايرانسل ، قوي ،‌ کتي هولمز ، زهرا ، ، فيلم ، ، فارسي ساز ، دانلود کرک ، ديکشنري نارسيس ، دختران .....زيبا ،‌ اکانت مجاني ، فوتبال ، طالع بيني ، مدل آرايش ، جزوه الکترونيک ، انجمن علمي ، مقاله پژوهشي ، پرورش شترمرغ ، سايت تخصصي برق، ژورنال لباس عروسي ، کارت ويزيت ، راهنماي فارسي ،‌ ، داستان  ، دکوراسيون منزل ، ، نتايج کنکور ، قرعه کشي ، مسابقه ، جايزه دار ، نقشه کامل تهران ، آهنگ جديد افتخاري ، جنيفر لوپز ، ، پزشک دهکده ، راهنماي  ،‌ روشهاي زناشويي ،‌ عکس  يانگوم ، کرک مترجم پارس ، عکس خانم ايراني ، ،‌ انجمن ، ، زن، ، عکس ،‌ آموزش نصب ويندوز ، استخدام منشي ،‌ عکس  ، بهترين سايت موبايل ، موبايل سامسونگ ،‌ موتورلا ،‌ نرم افزار سوني اريکسون ، ويتالي ، بالاي ، پسورد سايت ، ، زنگ گوشي ، آنتي ويروس موبايل ، تحصيل در ، ثبت نام رايگان ، ، ترانه عليدوستي ، ، سريال پرستاران ، برنامه نود ، هک کارت تلفن ، پارسا پيروزفر ، دانلود  عربي ، قالب بلاگفا ، موسيقي سنتي ، شجريان ، ، درباره جن ،، روزنامه ورزشي پيروزي ، حميد گودرزي ، بيل گيتس ، جديدترين اس ام اس ها ، کدهاي مخفي موبايل ، کليپ موبايل ، دانلود تيتراژ سريال ، سايت مد و لباس جديد ، دانستنيهاي پوستي ، نامه عاشقانه ، برنامه موبايل ، دانشگاه ، کنکور ، سياوش خيرابي ، سريال آنتي ويروس ، سرگرمي ، داستانسرا ، آرايش صورت ، مدل لباس ، 3gp, jar, mp3, iran , iran l ، دوشيزه ، ، باحال وجذاب ، . غزه .  نظامي . موسيقي . جومونگ . هموسو .