با توجه به آثار سوء و غیر قابل جبران حمله قلبی، علاوه بر پیشگیری از بروز این حملات، آشنایی با علائم شایع آن و تشخیص زودرس این حملات، نقش اساسی در بهبود فرد مبتلا ایفا می نماید.
- احساس گرفتگی عضلانی در پاها در هنگام راه رفتن ( لنگی های متناوب ) و یا احساس درد در قسمت های بالای ران و کفل
بر حسب شدت بیماری قلبی، گزینه های درمانی بسیاری برای درمان بیماری قلبی در افراد دیابتی وجود دارد. اما باید بدانیم مانند هر بیماری دیگری، مهم ترین اقدام درمانی، پیشگیری از وقوع آن است.
بیماری عروق محیطی به صورت زیر درمان می گردد:
بهترین راه برای پیشگیری از بیماری قلبی این است که به خوبی از خودتان و بیماری دیابت تان مراقبت کنید:
-
یک شنبه 1 آذر 1388
7:47 AM
نظرات(0)
عوامل ايجاد اختلال خودبيمارانگاري خودبيمارانگاري در افرادي كه قبلا يك بيماري جسماني واقعي در كودكي داشته اند، يا ارتباط نزديكي با يك خويشاوند بيمار خود داشته اند، بيشتر ديده مي شود. با اين حال، دو علت عمده ي اين بيماري، شامل اضطراب و افسردگي مي باشد و درمان آن نيز از طريق مشاوره ي روان شناسي و داروهاي ضداضطراب امکان پذير است. ريشه ي اين بيماري چيست و چگونه شروع مي شود؟ اين بيماري از اوايل بزرگسالي شروع مي شود و نشانه هاي آن ممکن است مثلا بعد از بيماري جدي فرد مورد علاقه و يا بعد از مرگ يک دوست صميمي و يا اعضاي خانواده رخ دهد. فشارهاي رواني و استرس نيز ممکن است مزيد بر علت شود. همچنين وقتي که افراد درباره ي يک بيماري (مثلا سرطان) اطلاعات دقيق داشته باشند، ممکن است بر روي تفسير خيالي آنها از علايم اين بيماري در خودشان اثر بگذارد، مثلا فکر مي کنند که خودشان هم سرطان دارند. لذا هر يک از اين موارد ممکن است جرقه اي براي شروع بيماري "هيپوکندريا" باشد. يک سري خلق و خوهاي شخصيتي و ارثي نيز ممکن است فرد را آسيب پذير کند، مثلا افراد عصبي (خود منتقد، درون گرا و خود شيفته) بيشتر مستعد ابتلا به خودبيمارانگاري هستند. اين عقيده که اگر فردي هيچ گونه درد و ناراحتي نداشته باشد، نشان مي دهد سالم مي باشد، ممکن است فرد را به اين نتيجه گيري اشتباه وادارد که عملکردهاي بدن خود را به عنوان علايم و نشانه ي يک بيماري تلقي کند. اين قبيل افراد معمولا، آستانه ي تحمل پايين تري نسبت به ديگران دارند، بنابراين احساسات دروني را که ديگر افراد ممکن است حتي آن ها را احساس نکنند، به خوبي درک و لمس مي کنند. عوامل تشديد کننده ي خودبيمارانگاري عوامل فيزيولوژيک شامل علايم جسمي است که موجب مي شود شخص فکر کند بيمار است. در اين حالت نه تنها زماني که پزشک به آنها مي گويد بيمار نيستند، آن احساس از بين نمي رود، بلکه گاهي بدتر نيز مي شود. مثلا اضطراب، بسياري از علايم جسمي را باعث مي شود که شامل افزايش ضربان قلب، تنگي نفس، احساس خفگي، درد سينه، گيجي، تاري ديد، آشفتگي ،زدن جوش، افزايش تعريق بدن، دهان خشک، اختلال در عملکرد هضم غذا، سفت شدن ماهيچه ها (که ممکن است در اثر درد، لرزش و خستگي به وجود آيد) است. هر چقدر بيمار نسبت به سلامت خود حساسيت نشان دهد، اين علايم بيشتر بروز مي کنند و موجب مي شوند که بيمار نيز نسبت به عقيده ي خويش پاي بندتر شود. عوامل ادراکي شامل اين موضوع مي شود که بيمار در مورد مسائل مربوط به سلامت خويش، چگونه فکر کند. وقتي اضطراب بيمار زياد مي شود، او به دنبال اطلاعاتي براي تصديق و يا رد ترس خود مي گردد و سعي مي کند فکر کند بيمار است تا اين که سالم، و اين در حالي است که او بيمار نيست. عوامل رفتاري افراد دچار خودبيمارانگاري، هر نوع شک و شبهه اي را در مورد به خطر افتادن سلامت خويش، جدي تلقي مي کنند. آنان مي خواهند اطمينان حاصل کنند که بيمار نيستند و اگر پزشک به آنان تضمين ندهد، به دنبال راه هاي ديگري مي گردند و در آخر، راهي را در پيش مي گيرند که موجب اضطراب شان مي شود، مثلا کسي که فکر مي کند ورزش موجب سرطان کليه مي شود، از انجام آن اجتناب مي ورزد و هيچ گاه متقاعد نمي شود که ورزش کردن، برايش سودمند است. درمان خودبيمارانگاري اولين قدم براي درمان اين است که مطمئن شويد هيچ گونه مشکل جسمي مانند بيماري، جراحت و ... در فرد بيمار وجود ندارد. وجود اختلالاتي مانند افسردگي، اضطراب و وسواس در فرد بيمار، بايد با استفاده از روان درماني و سپس دارو درماني، مورد معالجه قرار گيرند. سعيد عبدالملکي - روان شناس ماهنامه شادکامي - شماره
خودبيمارانگاري از اختلالات رواني است، اما علت قطعي آن معلوم نيست.
هيچ کس به طور دقيق نمي داند چرا "هيپوکندريا" پيشرفت مي کند، اما عواملي وجود دارند که در اين باره ايفاي نقش مي کنند.
عواملي که باعث مي شوند شخص خودبيمارانگار با وجود آن که پزشک از سلامت او مطمئن شده، باز هم به نگراني خويش در مورد بيماري ادامه دهد، عبارتند از:
فرد هيپوکندريا معمولا توسط يک پزشک عمومي که از يک روان شناس کمک مي گيرد، مورد معالجه قرار مي گيرد.
-
یک شنبه 1 آذر 1388
7:47 AM
نظرات(0)
از تحریکات پوستی گرفته تا گزیدگی های ناشی از حشرات مختلف، هیچ چیز مانند یك خراشیدگی خوب نمی تواند موجب خلاص شدن از شر خارش های آزار دهنده شود. از گذشته های دور تا هم اكنون، بشر به صورت ناخودآگاه و آگاه، از خراشیدن پوست به عنوان راهی جهت از بین بردن انگل ها و سایر عوامل خارجی استفاده كرده است. با این حال تا همین چند وقت پیش، حتی دانشمندان و محققان سرشناس دنیا نیز از راز نهفته در پشت این مكانیسم طبیعی اطلاعی نداشتند. اكنون تحقیقاتی كه در دانشگاه مینسوتای آمریكا انجام شده است، پاسخ مناسبی برای این ابهام ارائه كرده است: ایجاد خراش در پوست موجب از كار افتادن موقتی سلول های عصبی در نخاع می شود. این سلول ها به صورت طبیعی، احساس خارش را به مغز منتقل می كنند. هنگامی كه حشرهای پوست بدن را نیش می زند، سلول های موجود در پوست، ماده شیمیایی خاصی را ترشح می كنند كه "هیستامین" نامیده می شود. سلول های عصبی كه در اطراف سلول های پوستی ترشح كننده این ماده قرار دارند، نسبت به هیستامین از خود واكنش نشان داده و پیامی را به نخاع ارسال می كنند. سپس پیامی به تالاموس مغز فرستاده می شود كه در این ناحیه، پیام ارسال شده درك شده و برای كل مغز قابل فهم می شود. در ادامه تالاموس این پیام را به قشر مغزی منتقل می کند كه در نتیجه احساس خارش ایجاد می شود. محققان دانشگاه مینسوتا در پروژه اخیر خود، ماده ی هیستامین را به پاهای چند میمون تزریق كردند و در عین حال فعالیت سلول های مخصوصی در نخاع این حیوانات را زیر نظر گرفتند. این سلول ها با تشخیص سریع تزریق هیستامین، اقدام به ارسال پیام های فوری كردند. با این حال زمانی كه محققان نواحی اطراف نقطه تزریق را خراشیدند، این فرآیند دچار افت شد.
ترجمه: مهدی كیا
منبع: Focusmagazine
-
یک شنبه 1 آذر 1388
7:47 AM
نظرات(0)