پـرهيـز از تماس زياد دست بـا آب ، پـوشـيـدن دستـکـش هاي نـخـي نـازک در زيـر دستکش هاي پلاستيکي در هنگام کارهاي روزانه ، پرهيز از تماس دست ها با مواد شيميايي مانند حلال هاي لاک ، کوتاه نگه داشتن ناخن و استفاده مکرر
از ترکيبات نـرم کننده و مرطوب کنند ، مي تواند بـه بهبود اين حالت کمک کند .
در مجمـوع ضـربـه ، داروها و بيـماري هاي سيستمـيـک ، مي توانند باعث ايجاد سفيدي ناخن ها شونـد و شايد بتـوان گفت که ضربـه هايي که به طور مکرر به
صفحه ناخن وارد مي شود ، مانند کندن صفحه ناخن بـه وسيله ناخن هاي ديگر ، استفاده از پوليـش و مانيکور کردن از شايع تـريـن علل ايجاد کننده لکه هاي سفيد روي ناخن است .
-
شنبه 30 آبان 1388
5:39 AM
نظرات(0)
چیزی که آیفون را از گوشیهای دیگر متمایز میکند، سختافزار آن نیست، گرچه ظاهر آیفون و همچنین خصوصیات لمسی آن جذابیت خاصی دارد، اما چیزی که آیفون را در دنیای پررقابت گوشیها، برجسته می کند، اپلیکیشنها یا برنامههای آن است. چندی پیش تعداد برنامههای فروشگاه اپلیکیشنهای آیفون، از مرز ۱۰۰ هزار گذشت.
برنامههای آیفون تنوع زیادی دارند و شما در مورد هر موضوعی، میتوانید صدها و شاید هزاران برنامه پیدا کنید، مثلا تنها در حوزه پزشکی، ۷ هزار اپلیکیشن قابل تهیه است!
هیچ کس نمیتواند ادعا کند که از عهده معرفی همه برنامههای جذاب آیفون در یک وبلاگ یا سایت برمیآید. حتی وبلاگی با چند نویسنده تماموقت، هم نمیتواند به درستی این کار را انجام دهد.
در این پست، تنها برای نمونه، به معرفی ۳ نمونه از اپلیکیشنهای آیفون میپردازم که امروز شرحشان را خواندم:
مترجم گریهها: هر پدر و مادری، مدتی طول میکشد که تا بفهمند که از روی شکل گریه نوزادشان میتوانند پی به علت گریه او ببرند. تا آن زمان هم جور ترجمه را غالبا پزشکان باید بکشند و مثلا به والدین بگویند که لباس زمختی که تن نوزادشان کردهاند، علت گریه بوده و یا مثلا گریه کودک به خاطر کولیک نوزادی بوده و …
چنین مشکلی، انگیزه یک تحقیق شش ساله شد، تحقیقی که منجر به آماده شدن، اپلیکیشنی شد که گریههای نوزادان را ترجمه میکند. بر اساس این تحقیقات مشخص شد که شیرخوارها، ۵ نوع گریه دارند که شکل آن تحت تأثیر فرهنگ و زبان منطقه محل شکونت شیرخوار قرار نمیگیرد. البته به مانند تکلم بزرگسالان، هر نوزاد گریهای با لهجه و تن خاص خود دارد!
حتی در متون پزشکی هم نوشته شده است که از روی فرکانس گریه شیرخوار می توان، پی به علت گریه او برد، مثلا گریههایی با فرکانس بالای ۵۱۰ هرتز، نشای از درد هستند و گریههای با فرکانس پایینتر از ۴۵۰ هرتز ناشی از گرسنگی میباشند.
بدیهی است که تا والدین برای متوجه شدن این نکات به چند ماه زمان نیاز دارند، به خصوص هنگامی که مشغول بزرگ کردن فرزند نخست خود باشند. به همین خاطر، شرکت Biloop Technologic یک اپلیکیشن ۹٫۹۹ دلاری ساخت که قادر است به آرامش را به خانوادههای جوان هدیه کند و مترجمی باشد برای گریههای فرزندانشان!
وداع با ترسهای مسافرتهای هوایی: خیلیها از پرواز واهمه دارند، دست خودشان هم نیست. در بعضیها جاها این ترس البته ممکن است منطقی باشد!، اما برخی از مسافران خطوط هواپیمایی معتبر جهان هم، مرتب چنین ترسی را، بیدلیل تجربه میکنند، ترسی که گاهی موجب میشود از پرواز صرفنظر کنند و به مسافرت زمینی روی بیاورند.
به همین دلیل، شرکت Virgin Atlantic، به این فکر افتاد که برنامهای به نام «پرواز بیترس» برای آیفون بنویسد که به این دسته از مسافران یاری دهد بر ترسشان غلبه کنند.
این برنامه، حاوی ویدئویی است که اطلاعات لازم درباره پرواز و انواع صداهایی که در طی آن، ممکن است به گوش مسافر برسد، میدهد. این برنامه، قسمت دیگری دارد که به نگرانیهای مسافران پاسخ می دهد، مثلا میگوید که اگر یک موتور هواپیما آتش بگیرد، چه خواهد شد.
کاربر این برنامه، ابتدا باید درجه درس خود را مشخص کند، سپس برنامه بر حسب نوع نگرانی مسافر، مثلا ترس او از مشکلات مکانیکی، فرودهای اضطراری یا صداها، جلسات روزانه ریلکسیشن قبل از پرواز برای او ترتیب میدهد. در قسمت ریلکسیشن، صحنههایی از پرواز مشخص میشود و در همین حین، مردی با صدای آرامشدهنده، سعی میکند رفتهرفته ترس مسافر را از بین ببرد.
با این همه اگر باز هم مسافر، در هنگام پرواز دچار حمله ترس شود، می تواند بر روی قسمت مخصوص حمله ترس، کلیک کند تا او به او توصیههای متناسب، مثلا توصیه به کشیدن نفسهای آرام و عمیق داده شود.
از آنجا که در ارتفاع پایین و در هنگام فرود و برخاستن هواپیما، طبق مقررات گوشیهای موبایل باید خاموش شوند، این برنامه فقط در این زمانها محدودیت کارکرد دارد.
چشمی برای کوررنگها: اپلیکیشن سوم Retina نام دارد و به افراد کوررنگ کمک میکند.
«استفان فورست»، شخصی است که این برنامه را نوشته است. انگیزه او برای نوشتن این برنامه که نوعی برنامه «واقعیت افزوده» محسوب میشود، جالب است:
روزی او متوجه شد که دوستش که مبتلا به کوررنگی قرمز – سبز است، متوجه نیست که دوچرخهای که به مدت دو سال صاحب آن بوده، بر خلاف تصورش سبز نیست و در واقع قرمز است! او مشتاق شد که که به این افراد که تعداد آنها کم هم نیست و مرتب در هنگام خرید در انتخاب رنگ لباس و اجناس دیگر، دچار مشکل میشوند، کمک کند. به همین خاطر برنامهای به نام Retina نوشت که وقتی جلوی چیزی گرفته میشود، رنگ آن نمایش میدهد.
-
پنج شنبه 28 آبان 1388
5:34 AM
نظرات(0)
در پزشکی نام بسیاری از شیوههای جراحی یا ابزارهای پزشکی، و همچنین بسیاری از سندرمها، نشانهها یا بیماریهای خاص، همان نام پزشکان ابداعکننده یا کشفکننده آنهاست. معمولا آنقدر درگیر خواندن خود مبحث علمی میشویم که از این نکته غافل میشویم که در پشت هر یک از این نامها داستان و تاریخچه مفصلی قرار دارد و چه بسا هر یک از این نامها ثمره زندگی پرتلاش یک پزشک بوده است.
به نوشته روزنامه لس آنجلس تایمز، یکی از همین پزشکان که مخترع یکی از ابزارهای روتین در پزشکی یعنی «کاتتر سوان- گنز» بود، دیروز درگذشت:
دکتر «ویلیام گنز» William Ganz، دیروز در ۹۰ سالگی به مرگ طبیعی چشم از دنیا فروبست. او پزشکی بود که کاتتر شریان ریوی یا کاتتر سوان گنز را اختراع کرد.
بعضی مواقع در پزشکی، نیازمند دانستن لحظه به لحظه فشارهای دهلیزها و بطنهای قلب یا فشار خون در شریانهای ریوی هستیم. مثلا در بیماری که مبتلا به نارسایی شدید قلبی یا عفونت شدید (sepsis) است، یا بیمارانی که سوختگی شدید دارند، هستند، برای تعیین مقدار تجویز مایع یا تعیین دوز داروهای قلبی، نیازمند پایش مداوم فشار دهلیز و بطن راست و شریان ریوی هستیم. کاتتر سوان- گنز به همین کار میآید.
کاتتر سوان گنز، لوله انعطافپذیری است که در انتهای آن بالونی تعبیه شده که پس از رسیدن به مقصد، میتواند باد شود. تا پیش از ابداع کاتتر سوان گنز، پزشکان مجبور بودند، کاتترهای سخت و غیر قابل انعطاف را از طریق عروق بزرگ کشاله ران و با راهنمایی فلوروسکوپی به سمت قلب هدایت کنند، کاری که هم وقتگیر بود و هم مخاطرات زیادی داشت.
اما دکتر گنز، به دنبال راه ساده تری بود. ایده اختراع کاتتر سوان -گنز هم خیلی غیرمترقبه به ذهن او خطور کرد: روزی او مشغول تماشای حرکت قایقهای بادبانی بود و ناگهان به فکرش رسید که اگر در انتهای کاتتر، بالونی تعبیه شود، فشار جریان خون میتواند، کاتتر را با دقت به جای درست راهنمایی کند. او در سال ۱۹۷۰ با همکاری پزشک دیگری به نام دکتر «سوان» H.J.C. “Jeremy” Swan موفق به این مهم شد.
اختراع کاتتر سوان -گنز تنها کار برجسته گنز نبود، گنز نقش کلیدی در ابداع ترومبولیز یا حل کردن لختههای مسدودکننده عروق با استفاده از آنزیم، داشت. با این شیوه درمان طبی، او روی زندگی و بقای میلیونها بیمار تأثیرگذار شد. در سال ۱۹۸۲، بعد از انجام چند آزمایش روی حیوانات، او نخستین پزشکی بود که یک کارآزمایی بالینی ترومبولیز روی انسانها انجام داد.
جالب است بدانید که دکتر گنز برای رسیدن به این موفقیتها و درجات علمی، راه سادهای را طی نکرد.
ویلیام گنز در سال ۱۹۱۹ در شهر کوچکی به نام کوزیک Kosice در اسلواکی به دنیا آمد. او یک دانشآموز خوب و یک بازیکن خوب فوتبال در دوره دبیرستان بود، در سال ۱۹۳۷ او موفق به ورود به دانشکده پزشکی دانشگاه چارلز در پراگ شد، ولی دو سال بعد نازیهای چکسلواکی را اشغال کردند و دانشجویان را مورد کنکاش نژادی قرار دادند. یهودی بودن گنز باعث فرستاده شدن او به یک اردوگاه در مجارستان شد و خوششانسی محض باعث شد که او به آشویتس فرستاده نشود.
یک سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، او به دانشگاه برگشت و در سال ۱۹۴۷ به عنوان یک دانشجوی ممتاز فارغالتحصیل شد.
گنز، ۲۰ سال در چکسلواکی زندگی کرد، ولی سیستم انعطافناپذیر کمونیستها را نتوانست تاب بیاورد. در سال ۱۹۶۶ او با همسر و دو پسرش به بهانه سفر تفریحی به ایتالیا از کشور خارج شدند و وقتی به وین رسیدند، تقاضای ویزای آمریکا درخواست کردند. به خاطر اینکه او خویشاوندانی در لس آنجلس داشت به او اجازه ورود داده شد. بعد از رسیدن به آمریکا، به او کاری در مرکز پزشکی Cedars-Sinai داده شد. یکی از پسران گنز هماکنون متخصص ریه و دیگری متخصص قلب در هاروارد است.
بنابراین بار دیگر که یک کتاب پزشکی را ورق میزنید و نام بیماری یا ابزاری را میخوانید، بد نیست، جستجویی در گوگل کنید، تا ببینید در پشتصحنه، چه مغزها و دستان پرتوانی درگیر بودهاند.
-
پنج شنبه 28 آبان 1388
5:29 AM
نظرات(0)