متابولیسم کلسیم و فسفات
هورمون پاراتيروئيد، كالسيتونين، ويتامين D استخوان
كلسيم و فسفر در مايع خارج سلولي و پلاسما – عمل ويتامين D جذب و دفع كلسيم و فسفات نوشته شده در تاریخ 27 مهر 85 ------------------------------------------------------------------------------------------
جذب كلسیم و فسفات از روده:
كلسيم به مقدار ناچيزي از روده جذب مي شود. زيرا بسياري از تركيبات آن نسبتاً نا محلول بوده و هم چنين كاتيونهاي دو ظرفيتي بطور كلي از مخاط روده به خوبي جذب نمي شوند.
دفع كلسيم در مدفوع و ادرار
ميزان جذب خالص كلسيم:حدود نه دهم كلسيمی كه روزانه خورده مي شود از طرِق مدفوع و يك دهم باقيمانده از راه ادرار دفع مي گردند. حدود دو سوم كلسيم موجود در فيلتراي گلومري در توبولهاي ابتدائي جذب مي شود. جذب مجدد كلسيم بسيار انتخابي يوده و بستگي به غلظت كلسيم در خون دارد، در صورتيكه غلظت كلسيم خون پائين باشد اين جذب مجدد بسيار زياد است، بطوريكه تقريباً هيچگونه كلسيمي در ادرار دفع نمي شود. حتي يك افزايش ناچيز در غلظت كلسيم در ادرار را بطور بارزي افزايش مي دهد.
توجه كنيد: ميزان خوردن ويتامين D3 ممكن است چندين برابر تغيير كند و با اين وجود غلظت 25- هيدروكسي كوله كالسيفرول كماكان در محدودة چند در صد مقدار ميانگين طبيعي آن باقي مي ماند.
تشكيل 1،25 – دي هيدروكسي كوله كالسيفرول در كليه ها و كنترل آن بوسيلة هورمون پاراتيروئيد
اثر غلظت يون كلسيم بر روي كنترل تشكيل 1،25- دي هيدروكسي كوله كالسيفرول
غلظت پلاسمائي 1،25- كوله كالسيفرول به نسبت معكوس غلظت يون كلسيم در پلاسما تغيير مي كند. دو دليل براي اين موضوع وجود دارد.
كلسيم در پلاسما و مايع بين سلولي
پس غلظت طبيعي يون كلسيم در پلاسما و مايعات بين سلولي حدود 1,2 ميلي مول درليتر يا 2,4 ميلي اكي والان در ليتر يعني فقط نصف غلظت كل كلسيم در پلاسما است.
اثرات تغييرات غلظت كلسيم و فسفات در مايعات بدن
تتاني ناشي از هيپو كلسيمي هنگاميكه غلظت يون كلسيم درمايع خارج سلولي از حد طبيعي كمتر مي شود، سيستم عصبي بعلت افزايش نفوذ پذيري غشاء نورنها به يونهاي سديم كه توليد آسان پتانسيلهاي عمل را امكان پذير مي سازد بتدريج تحريك پذيرتر مي گردد. درغلظت يون كلسيم پلاسمائي حدود50 درصد مقدار طبيعي، فيبرهاي عصبي آنقدر تحريك پذير مي شوند كه شروع به تخلية خود به خودي مي كنند. و موجب بروز ايمپالسهائي مي شوند كه به عضلات اسكلتي سير كرده و در آنجا موجب انقباض كزازي يا تتانيك شوند.
استخوان و رابطة آن با كليسم و فسفات خا رج سلولي
استخوان از يك قالب يا ماتريس آلي محكم تشكيل شده كه بوسيلة رسوب املاح كلسيم تقويت مي شود. استخوان متراكم معمولي از نظر وزني محتوي حدود 30 درصد ماتريس و 70 درصد املاح است اما استخوان تازه تشكيل شده ممكن است ماتريس بيشتري نسبت به املاح داشته باشد.
مكانيسم كلسيفيكاسيون استخوان
تعادل بين تشكيل و جذب ا ستخوان
فسفاتاز قليائي خون بعنوان نموداري از فعاليت ا ستخوان سازي
جذب كلسيم و فسفات از استخوان بر اثر هورمون پاراتيروئيد
مرحلة سريع جذب كلسيم و فسفات
مرحلة آهسته جذب استخواني و آزاد شدن فسفات كلسيم
هورمون پاراتيروئيد به مدت چند ين روز موجب رشد خوب سيستم اوستئو كلاستي مي شود.
كنترل ترشح پاراتيروئيد بوسيلة غلظت يون كلسيم
توجه: ميزان كاهش كلسيم به مقدار يك ميلي گرم در دسي ليتر، ترشح هورمون پاراتيروئيد را دو برابر مي كند، اين امر نشان دهندة سيستم فيد بكي فوق العاده پر قدرت بدن را براي كنترل غلظت يون كلسيم پلاسما مي باشد.
اثر غلظت کلسيم پلاسما بر ترشح کالسی تونين
بنا بر اين در زمان طولانی سيستم پاراتيروئيد است که تقريباٌ به طور کامل غلظت دراز مدت يون کلسيم در مايع خارج سلولی را تنظيم می کند.
کنترل کلی غلظت يون کلسيم
نتيجه مطالب بيان شده (دقت شود)
استفاده از سه ليوان شير روزانه که برابر است با 1000 ميلی گرم کلسيم در روز که 900 ميلی گرم آن از طريق مدفوع و 100 ميلی گرم آن از طريق ادرار دفع می شود.
توجه: عزيزان سعی کنند که در هر موردی منطقی باشند تا تحت تاثير تبليغات سوء قرار نگيرند.
خدادادی
از طرف ديگر، فسفات در بيشتر اوقات به خوبي جذب نمي شوند به غير از هنگامي كه كلسيم به مقدار قابل توجهي در رژيم غذائي وجود داشته باشد.
كلسيم تمايل دارد كه تركيبات فسفات كلسيم تقريباً غير محلول تشكيل دهد كه نمي توانند جذب شوند بلكه از راه مدفوع دفع گردند.
يكي از مهمترين فاكتورهاي كنترل كنندة ميزان دفع كلسيم هورمون پاراتيروئيد است.
دفع روده اي و ادراري فسفات
به استثناي قسمتي از فسفات كه بصورت تركيب با كلسيم در مدفوع دفع مي شود، تقريباً تمام فسفات موجود در رژيم غذائي از روده جذب خون شده و بعداً از طريق ادر ار دفع مي شود.
هنگاميكه غلظت فسفات در پلاسما از رقم بحراني حدود يك ميلي مول در ليتر كمتر باشد هيچگونه فسفاتي در ادرار دفع نخواهد شد. اما در صورتيكه غلظت فسفات از اين حد بحراني بيشتر باشد ميزان دفع فسفات نسبت مستقيم با افزايش آن خواهد داشت.
كليه ها غلظت فسفات در مايع خارج سلولي را با تغيير دادن ميزان دفع فسفات به تناسب غلظت پلاسمائي آن تنظيم مي كنند.
دفع فسفات از كليه ها بوسيلة هورمون پاراتيروئيد شديداً افزايش مي يابد و بدين وسيله نقش مهمي در كنترل غلظت فسفات پلاسما بازي مي كند.
ويتامين D و نقش آن در جذب كلسيم و فسفات
ويتامين D يك اثر قوي بر افزايش جذب كلسيم از روده و همچنين اثرات مهمي بر رسوب استخوان و جذب مجدد استخوان دارد.
خود ويتامين D مادة فعالي نيست كه موجب بروز اين اثرات مي شود بلكه ويتامين D مي بايستي ابتدا از طريق يك سري متوالي واكنشها در كبد و كليه ها بصورت فرآوردة فعال نهائي يعني 1، 25 – دي هيدروكسي كوله كالسيفرول در آيد كه منجر به تشكيل اين ماده از ويتامين D مي شود.
تركيبات ويتامين D
چندين تركيب مختلف كه از استرولها بدست مي آيند به خانوادة ويتامين D تعلق دارند و كلية اين مواد اعمال كم و بيش مشابهي انجام مي دهند. مهمترين اين مواد كوله كالسيفرول موسوم به ويتامين D3 است.
قسمت اعظم اين ماده در پوست بر اثر عمل اشعة ماوراي بنفش خورشيد بر 7- دهيدروكلسترول تشكيل مي شود. در نتيجه: قرار گرفتن در معرض نور خورشيد از كمبود ويتامين D جلوگيري مي كند . تركيبات ويتامين D موجود در غذا با كالسيفرول مشابه هستند.
تبديل كوله كالسيفرول به 25 – هيدروكسي كوله كالسيفرول در كبد و كنترل فيد بكي آن
نخستين مرحله در فعال شدن كوله كالسيفرول و تبديل آن به 25- هيدروكسي كوله كالسيفرول است كه در كبد به انجام مي رسد.
25- هيدروكسي كوله كالسيفرول يك اثر فيد بكي مهاري بر واكنشهاي تبديلي دارد كه به دو دليل اهميت فوق العاده اي دارد
آشكار است كه اين كنترل فيدبكي بسيار دقيق از اثر بيش از اندازة ويتامين (D3)هنگاميكه با غلظت زياد در بدن وجود دارد جلوگيري مي كند.
تبديل 25- هيدروكسي كوله كالسيفرول را در كليه ها به 1،25- دي هيدروكسي كوله كالسيفرول صورت مي گيرد.
اين ماده فعالترين شكل ويتامين D3 است. چون فرآورده هاي قبل از آن كمتر از يك هزارم فعاليت ويتامين D را دارد. بنا بر اين ويتامين D در غياب كليه ها تقريباً بي اثر است.
در غياب اين هورمون تقريباً هيچگونه 1،25- دي هيدروكسي كوله كالسيفرول تشكيل نمي شود. بنا بر اين هورمون پاراتيروئيد يك تاثير قوي در تعيين اثرات عملي ويتامين D در بدن و بويژه اثرات آن بر جذب كلسيم در روده و اثرات آن بر استخوانها دارد.
1- يون كلسيم اثر خفيفي در جلوگيري از تبديل 25- هيدروكسي كوله كالسيفرول به 1، 25 – دي هيدروكسي كوله كالسيفرول را دارد.
2- مهمتر اينكه هنگاميكه غلظت يون كلسيم پلاسما از 10 ميليگرم در دسي ليتر بالاتر رود سرعت ترشح هورمون پاراتيروئيد شديداً كاهش مي يابد.
هورمون پاراتيروئيد موجب پيشبرد تبديل 25- هيدروكسي كوله كالسيفرول به 25- دي هيروكسي كوله كالسيفرول در كليه ها مي شود.
اما بايد دانست هنگامي كه هورمون پاراتيروئيد كاهش مي يابد، 25- هيدروكسي كوله كالسيفرول به تركيب اندكي متفاوت يعني 24و 25 – دي هيدروكسي كوله كالسيفرول تبديل مي شود كه فعاليت ويتامينD بسيار اندكي دارد.
توجه: بنا بر اين هنگاميكه غلظت يون كلسيم پلاسما بالا است تشكيل 1، 25 – دي هيدروكسي كوله كالسيفرول شديداً كاهش مي يابد.
فقدان اين ماده به نوبة خود جذب كلسيم را از روده ها، استخوانها، و از توبولهاي كليوي كاهش مي دهد و به اين ترتيب موجب مي شود كه غلظت يون كلسيم بسوي حد طبيعي خود سقوط كند.
اثر هورموني 1، 25- دي هيدروكسي كوله كالسيفرول بر روي اپيتليوم روده جهت پيشبرد جذب كلسيم
1، 25 – دي هيدركسي كوله كلسيفرول خود بعنوان يك هورمون جهت پيشبرد جذب روده اي كلسيم عمل مي كند و اين كار را بطور عمده با افزايش دادن تشكيل يك پروتئين گيرندة كلسيم در سلولهاي اپيتليال روده در طي دو روز به انجام مي رساند، و كلسيم را بداخل سيتوپلاسم انتقال مي دهد.
به نظر مي رسد كه ميزان جذب كلسيم نسبت مستقيم با مقدار پروتئين گيرندة كلسيم داشته باشد.
اين پروتئين براي چندين هفته بعد از خروج 1،25- دي هيدروكسي كوله كالسيفرول از بدن در سلولها باقي مي ماند و به اين ترتيب يك اثر طولاني بر جذب كلسيم اعمال مي كند.
اثر ويتامين D بر جذب فسفات
اين ويتامين باعث عبور فسفات از اپيتليوم لولة گوارش مي شود.
غلظت كلسيم در پلاسما در حدود 9,4 ميليگرم در صد و بطور طبيعي بين 9 و 10 ميليگرم در صد تغيير مي كند. اين مقدار تقريباً معادل با 2,4 ميلي مول در ليتر است.
آشكار است كه غلظت كلسيم در پلاسما در يك محدودة بسيار باريك و بطور عمده بوسيلة هورمون پاراتيروئيد تنظيم مي شود.
كلسيم به شكل متفاوت در پلاسما وجود دارد.
اين كلسيم در بدن و ازجمله، اثر كلسيم بر قلب،سيستم عصبي و تشكيل استخوان اهميت دارد.
بالارفتن يا تهي شدن يون يا تهي شدن يون كلسيم در مايع خارج سلولي موجب بروز اثرات فوري فوق العاده شديد مي شود. هم هيپوكلسيمي وهم هيپو فسفاتمي طولاني رسوب مواد معدني در استخوان را شديداَ كاهش مي دهد.
نتيجه: هيپوكليسمي موجب بروز تتاني ميگردد. اما همچنين گاهي بعلت عمل آن بر سيستم عصبي مركزي از نظر افزايش تحريك پذيري موجب تشنج مي شود.
توجه: تتاني معمولاَ هنگامي بوجود مي آيد كه غلظت كلسيم خون از 9,4 ميلي گرم در دسيليتر خون به حدود 6 ميلي گرم در دسي ليتر برسد. كه فقط 35 درصد پائين تر از غلظت طبيعي كلسيم است و درغلظت حدود 4 ميلي گرم در دسي ليتر كشنده است.
هيپوكلسیمي:
هنگاميكه غلظت كلسيم در مايعات بدن از حد طبيعي بالاتر رود سيستم عصبي تضعيف شده و فعاليتهاي رفلكسي سيستم مركزي كند مي گردد. اثرات تضعيفي افزايش غلظت كلسيم هنگاميكه غلظت كلسيم خون از حدود 12 ميلي گرم درصد بالا تر رود شروع به پيدايش كرده و درغلظت بالا تر از 15 مبلي گرم درصد بارز مي شوند. هنگاميكه غلظت كلسيم از حدود 17 درصد ميلي گرم درصد در مايعات بدن بالا تر مي رود، فسفات كلسيم در سراسر بدن رسوب مي كند.
ماتريس آلي استخوان:
ماتريس آلي استخوان شامل حدود90 تا 95 درصد فيبرهاي كلاژن بوده وباقيماندة آن از يك ماده هوموژن موسوم به مادة زمينه تشكيل شده است. فيبرهاي كلاژن در تمامي جهات اما بويژه در طول خطوط نيروي وارد شده به استخوان كشيده شده اند. اين فيبرها مقاومت زيادي در برابر كشش به استخوان مي بخشد.
املاح استخوان:
املاح متبلوري كه در ماتريس آلي استخوان رسوب مي كنند اصولاَ از كلسيم و فسفات تشكيل شده اند و فرمول املاح متبلور اصلي كه هيدروكسي آپاتيت ها ناميده مي شوند، بقرار زير است:
Ca10 (PO4)6 (OH)2
هر بلور كريستال حدود 400 آنگستروم طول، 10 تا 30 آنگستروم ضخامت و 100 آنگستروم پهنا دارد و به شكل يك صفحه مسطح بلند است. نسبت به كليسم به فسفر در شرايط تغذيه اي مختلف بسيار متغير بوده و بر اساس وزن بين 1,3 تا 2 تغيير مي كند. يونهاي منيزيم، سديم، پتاسيم و كربنات نيز در ميان املاح استخواني وجود دارند.
رسوب مواد راديواكتيو در استخوان مي تواند موجب قرار گرفتن بافتهاي استخواني در معرض تشعشع طولاني شود و درصورتيكه مقدار كاني از اين مواد رسوب كند تقريباَ هميشه يك ساركوم استخواني (سرطان استخوان) بوجود مي آيد
مقاومت استخواندر برابر فشار و كشش: هر فيبر كلاژن از قطعات تكرار شونده به فاصلة هر640 آنگستروم در طولش تشكيل شده است. بلورهاي هيدروكسي آپاتيت در مجاورت هر قطعه از فيبر قرار گرفته و محكم به آن ميچسبند. اين اتصال نزديك از لغزيدن كريستالها و فيبرهاي كلاژن بر روي يكديگر و خارج شدن از محل خود جلوگيري مي كند وبراي تأمين استحكام استخوان ضروري است. فيبرهاي كلاژن استخوان مانند فيبرهاي كلاژن وتر عضلات مقاومت زيادي در برابر كشش دارند. درحاليكه املاح كليسم كه از نظر فيزيكي شبه مرمر هستند مقاومت زيادي در برابر فشار نشان مي دهند.
مجموع اين خاصيت به اضافة اتصال بين فيبرهاي كلاژن و كريستالها يك ساختمان استخواني ايجاد مي كند كه داراي مقاومت فوق العاده اي در برابر كشش و فشار است. به اين ترتيب استخوانها دقيقاَ بهمان روش بتون مسلح ساخته مي شوند.
رسوب و جذب كلسيم و فسفات در استخوان (تعادل با مايعات خا رج سلولي)
غلظت يونهاي كلسيم و فسفات در مايع خارج سلولي بطور قابل ملاحظه اي بيشتر از غلظت مورد نياز براي تشكيل و رسوب هيدروكسي آپاتيت است اما مواد مهار كننده اي بيشتر بافتهاي بدن وهم چنين در پلاسنما وجود دارند كه از اين عمل جلوگيري مي كند.
يكي از مواد مهاركننده پيرو فسفات است، بنابراين كريستالهاي هيدروكسي آپاتيت نمي توانند با وجود حالت فوق اشباع يونهاي، در بافتهاي طبيعي به استثناي استخوان تشكيل شوند.
مرحلة ابتدائي در توليد استخوان ترشح مولكولهاي كلاژن و مادة زمينه (پروتئو گليكانها) توسط استئوبلاستها است. منومرهاي كلاژن بسرعت پليمريزه شده و فيبرهاي كلاژن تشكيل مي دهد و بافت حاصله بصورت استئوئيد درمي آيد كه ماده اي شبيه به غضروف است. با اين تفاوت كه املاح كلسيم درآن رسوب مي كنند. به تدريج كه استئوئيد تشكيل مي شود پاره اي از استئوپلاستها در استئوئيد بدام افتاده و در اين حال استئوسيت ناميده مي شوند.
املاح كلسيم شروع به رسوب برروي سطوح فيبرهاي كلاژني ميكنند. رسوبها بطورمنقطع در طول هر فيبر كلاژن ظاهر مي شوند و كانونهاي كوچكي تشكيل مي دهند، طي روزهاي هفته به تدريج تكثير و رشد پيدا كرده به شكل فرآورده هاي نهائي يعني هيدروكسي آپاتيت در مي آيند.
رسوب كلسيم در بافتهاي غير ا ستخواني در شرايط غير طبيعي:
املاح كلسيم معمولاَ به غير استخوان در ساير بافتها رسوب نمي كند، اما در شرايط غير طبيعي قادر به انجام اين كار هستند. رسوب املاح كلسيم در حالت غير طبيعي موجب آرتريوا سكلروز ديوارة عروق مي گردند. عروق خوني تبديل به لوله هاي استخواني مي شوند.
كلسيم قابل معاوضه
با تزريق داخل وريدي املاح محلول كلسيم ميتوان غلظت يون كلسيم را بلافاصله تا مقدار بسيار زيادي بالابرد اما در ظرف نيم تا يك ساعت يون كلسيم به حد طبيعي باز مي گردد. بدن محتوي نوعي كلسيم قابل معاوضه است كه هميشه به حال تعادل با يونهاي كلسيم درمايعات خارج سلولي قرار دارد. بخش كوچكي از اين كلسيم قابل معاوضه كلسيمي است كه در كلية سلولهاي فوق العاده نفوذپذير از قبيل سلولهاي كبد و لولة گوارش يافت مي شود. قسمت اعظم كلسيم قابل معاوضه در استخوان قراردارد وبطور طبيعي حدود 0,4 تا 1 درصد كليسم كل استخوان را تشكيل مي دهد.
توجه: اهميت كلسيم قابل معاوضه براي بدن آن است كه يك مكانيسم تامپوني سريع براي جلوگيري از بالارفتن يا سفوط بيش از حد غلظت يون كلسيم در مايعات خارج سلولي در شرايط زود گذر افزايش يا كاهش وجود كلسيم ايجاد مي كند.
تشكيل و جذب ا ستخوان – تغيير شكل ا ستخوان
تشكيل ا ستخوان بوسيلة ا ستئوبلاستها
استخوان بطور مداوم بوسيلة استئوبلاستها تشكيل شده در نقاطي كه استئوكلاستها فعال هستند بطور مداوم جذب مي گردد. استئوبلاستها در سطوح خارجي استخوانها و درحوزه هاي استخوان يافت مي شوند.
جذب ا ستخوان و عمل ا ستئوكلاستها
استخوان بطور مداوم در حضور استئوكلاستها جذب مي شود كه سلولهاي درشت بيگانه خوار چند هسته اي (تا 50 هسته) مشتق از مونوسيتها يا سلولهاي شبه مونوسيتي تشكيل شده در استخوان هستند. استئوكلاستها بطورطبيعي در هر لحظه براي حدود يك درصد سطوح خارجي و سطوح حوزه هاي استخواني فعال هستند. هورمون پاراتيروئيد فعاليت جذبي استئوكلاستها را كنترل مي كند. استئوكلاستها استحاله هاي پرز مانندي بسوي استخوان فرستاده ويك لبة مضرس در مجاورت استخوان تشكيل مي دهد واين پرزها دونوع ماده ترشح مي كنند
ميزان تشكيل و جذب استخوان بطور طبيعي به استثناي استخوان هاي درحال رشد با يكديگر برابرند و لذا تودة كل استخوان ثابت باقي مي ماند. استئوكلاستها معمولاَ بصورت توده هاي كوچك اما متراكم وجود دارند كه بعد از تشكيل شدن حدود 3 هفته به خوردن استخوان ادامه مي دهد و تونلي به قطر يك ميليمتر حفرمي كند وبه طول چند ميليمتر در پايان استئوكلاستها ناپديد شده و استئوبلاستها به تونل هجوم آورده وتوليد استخوان جديد مي كنند. تشكيل استخوان براي چندين ماه ادامه مي يابد و استخوان حديدبصورت لايه هاي پشت سرهم در دايره هاي هم مركز بر روي سطوح داخلي حوزه تشكيل مي شود تا اينكه حوزه پر شود.
هنگاميكه استخوان شروع به وارد كردن فشار برروي رگهاي خوني كه به آن ناحيه خون ميرسانند مي كند. تشكيل استخوان جديد متوقف مي شود. هر ناحية جديد از استخوان كه به اين روش تشكيل مي شود يك استئون ناميده مي شود.
ارزش تشكيل و جذب مدا وم ا ستخوان
تشكيل و حذب مداوم استخوان داراي تعدادي اعمال فيزيولوژيكي مهم است.
اولاَ: استخوان معمولاَ قدرت خود رابطور تناسب با ميزان فشاري كه برآن وارد مي شود تنظيم مي كند. در نتيجه هنگاميكه استخوان ها در معرض بارهاي سنگين قرار مي گيرند ضخيم مي شوند.
ثانياَ: حتي شكل استخوان نيز مي تواند بوسيلة تشكيل و حذب استخوان براي تحمل صحيح نيروهاي مكانيكي بسته به نوع استرس تغيير پيدا مي كند.
ثانياَ: چون استخوان پير نسبتاَ ضعيف و شكننده مي شود. لذا بتدريج كه ماتريس آلي استخوان پير
كنترل ميزان تشكيل ا ستخوان بوسيلة فشار وارد بر ا ستخوان
استخوان به تناسب باري كه بايد حمل كند تشكيل مي شود. بعنوان مثال: استخوان هاي ورزشكاران بطور قابل ملاحظه اي افراد غير ورزشكارسنگين تر مي شود. هرگاه يك پاي شخصي در گچ باشد امنا با پاي ديگر به راه رفتن ادامه دهد استخوان پائي كه در گچ قرار دارد نازك وتا 30 درصد كلسيم خود را ازدست مي دهد درحاليكه استخوان پاي مقابل ضخيم و با كليفيكاسيون طبيعي باقي مي ماند.
توجه: بنابراين فشارهاي فيزيكي مداوم موجب تحريك استخوان سازي مي شوند. بيشتر جراحان استخوان از پديده فشار استخواني براي تسريع التيام شكستگي استفاده مي كنند، اين موضوع با استفاده از دستگاههاي ثابت نگاه دارنده مكانيكي مخصوص براي ثابت نگه داشتن دو انتهاي استخوان شكسته در كنار يكديگر بطوريكه بسيار بتواند بلافاصله از استخوانش استفاده كند به انجام ميرسد. آشكار است كه اين امر موجب وارد آمدن فشار بر دو انتهاي شكسته استخوان شده و فعاليت استئوبلاستيك را درمحل شكستگي تسريع مي كند و غالباَ دوران نقاهت را كوتاه مي گردد.
استئوبلاستها هنگاميكه بطور فعال درحال ساختن ماتريس استخواني هستند مقدار زيادي فسفاتاز قليائي ترشح مي كنند. تصور مي شود كه اين فسفاتاز غلظت موضعي فسفات غير آلي را افزايش داده و با فيبرهاي كلاژن را به روشي فعال مي كند كه اين فيبرها موجب رسوب املاح كلسيم مي شوند. چون مقداري از فسفاتاز قليائيبه درون خون انتشار مي يابد.
لذا غلظت فسفاتاز قليائي در خون معمولاً نمودار خوبي از ميزان تشكيل استخوان است.
هورمون پاراتيروئيد
روشن است كه افزايش فعاليت غدد پاراتيروئيد موجب جذب سريع املاح كلسيم از استخوانها و در نتيجه موجب هيپر كلسيمي در مايع خارج سلولي مي شود.
اما كم كاري غدد پاراتيروئيد موجب هيپو كلسيمي شده و غالباً منجر به تتاني مي گردد.
هورمون پاراتيروئيد در متابليسم فسفات نيز به همان اندازة متابليسم كلسيم اهميت دارد.
تشريح فيزيولوژيك غدد پاراتيروئيد
چهار غدة پاراتيروئيد به طور طبيعي در انسان وجود دارد كه بلافاصله در عقب غدة تيروئيد قرار دارد.
هر غدة پاراتيروئيد 6 ميليمتر درازا و 3 ميليمتر پهنا و 2 ميليمتر ضخامت دارد.
ساختمان شيميائي هورمون پاراتيروئيد
يك پلي پپتيد محتوي 115 اسيد آمينه مي باشد، اين ماده توسط رتيكولوم آندو پلاسميك و دستگاه گلژي كوچكتر شده و ابتدا به يك پروهورمون و سر انجام به خود هورمون تبديل مي شود و آنگاه در گرانولهاي ترشحي در سيتوپلاسم سلولها بسته بندي مي گردد.
هورمون نهائي داراي وزن مولكولي 9500 بوده و از 84 اسيد آمينه تشكيل شده است.
اثر هورمون پاراتيروئيد بر غلظت كلسيم و فسفات در مايع خارج سلولي
اين هورمون دو اثر مجزا بر استخوان از نظر ايجاد جذب كلسيم و فسفات دارد.
غشاء اوستئو سيتي، يونها ي كلسيم را از مايع استخواني به داخل مايع خارج سلولي تلمبه مي زند و در نتيجه، غلظت يون كلسيم در مايع استخواني را فقط به ميزان يك سوم غلظت آن در مايع خارج سلولي مي رساند.
هنگامي كه پمپ اوستئوسيتي بيش از اندازه فعال مي شود غلظت كلسيم مايع استخواني از اين حد نيز كمتر مي شود و در اين حال املاح فسفات كلسيم از استخوان جذب مي شوند.
اين اثر موسوم به اوستئوليز بوده و بدون جذب ماتريس استخواني انجام مي شود
هنگامي كه اين پمپ غير فعال مي شود غلظت كلسيم مايع استخواني بالا مي رود و در اين حال املاح فسفات كلسيم مجدداً در استخوان رسوب مي كند. اما نقش هورمون پاراتيروئيد دراين ميانه چيست؟
(فعال شدن اوستئوكلاستها)
فعال كردن اوستئوكلاست ها.(از طريق فرستادن سيگنال ثانويه). در 2 مرحله:
اثر هورمون پاراتيروئيد بر دفع فسفات و كلسيم به وسيلة كليه ها
هورمون پاراتيروئيد در همان زماني كه ميزان جذب مجدد فسفات را كاهش مي دهد موجب افزايش جذب مجدد توبولي كلسيم در كليه ها مي شود. اين هورمون ميزان جذب مجدد يونهاي منيزيم و يونهاي هيدروژن را نيز افزايش مي دهد. در حاليكه جذب مجدد توبولي يونهاي سديم، پتاسيم و اسيدهاي آمينه را نظير فسفات كاهش مي دهد.
اگر به خاطر اثر دراز مدت هورمون پاراتيروئيد بر روي كليه ها براي افزايش جذب مجدد كلسيم نبود دفع مداوم كلسيم در ادرار سرانجام استخوانها از اين مادة معدني تهي مي كرد.
اثر هورمون پاراتيروئيد بر جذب روده اي كلسيم و فسفات
هورمون پاراتيروئيد جذب كلسيم و فسفات را با افزايش تشكيل 1،25 – دي هيدروكسي كوله كالسيفرول از ويتامين D دركليه ها شديداً زياد مي كند.
اثر ويتامين D بر استخوان و رابطة آن با فعاليت پاراتيروئيد
ويتامين D اعمال مهمي را در جذب استخوان و تشكيل استخوان دارد.
در غياب ويتامين D اثر هورمون پاراتيروئيد در ايجاد جذب استخوان شديداً كاهش مي يابد و يا از بين مي رود.
اين ويتامين جذب كلسيم و فسفات را از لولة گوارش افزايش مي دهد.
كمترين كاهش در غلظت يون كلسيم مايع خارج سلولي موجب مي شود كه غدد پاراتيروئيد ميزان ترشح خود را در ظرف چند دقيقه افزايش دهد، در صورتي كه كاهش غلظت كلسيم ادامه يابد اين غدد هيپر تروفي پيدا كرده و گاهي پنج برابر يا بيشتر مي شوند.
در راشيتيسم كه در آن غلظت كلسيم فقط چند در صد كم مي شود غدد پاراتيروئيد فوق العاده بزرگ مي شوند.
در آبستني و شير دادن نيز غدد پاراتيروئيد بزرگ مي شوند. هر حالتي كه غلظت يون كلسيم را افزايش دهد موجب كاهش فعاليت و كوچكتر شدن غدد پاراتيرويئد مي گردد. اين حالات عبارتند از:
كالسي تونين
كالسي تونين هورموني است كه از غدة تيروئيد ترشح شده و غلظت يون كلسيم خون را كاهش مي دهد.
اين هورمون توسط غدد اولتيموبرانشيال كه يك صدم غدة تيروئيد در انسان است ترشح مي شود.
كالسي تونين يك پلي پپتيدي بزرگ با وزن مولكولي حدود 3400 بوده و از زنجيري محتوي 32 اسيد آمينه تشكيل شده است
اثرات كالسي تونين در كاهش غلظت كلسيم پلاسما
کالسی تونين در انسان بالغ فقط اثر بسيار ضعيفي بر روی غلظت کلسيم پلاسما دارد.
دو اختلاف عمده بين سيستمهای فيدبکی کالسی تونين و هورمون پاراتيروئيد وجود دارد.
گاهی مقدار کلسيمی که جذب مايعات بدن شده يا از آنها دفع می گردد به 0,3 گرم در ساعت می رسد.
در صورت خوردن کلسيم زياد و بويژه هنگامی که فعاليت ويتامين D زياد باشد شخص ممکن است تا 0,3 گرم کلسيم در ساعت جذب کند. اين رقم يا مقدار کل کلسيم در مايع خارج سلولی که حدود يک گرم است قابل مقايسه است. آشکار است که اضافه کردن 0,3 گرم کلسيم به اين مقدار اندک کلسيم موجود در مايع خارج سلولی يا کم کردن اين مقدار از آن موجب هيپر کلسيمی يا هيپو کلسيمی شديد خواهد شد.
توجه: افزايش غلظت يون کلسيم و فسفات مايع خارج سلولی از حد طبيعی موجب رسوب فوری املاح قابل معاوضه می گردد. برعکس کاهش غلظت يون کلسيم و فسفات موجب جذب فوری املاح قابل معاوضه می شود.اين واکنش آن قدر سريع است که فقط يک بار عبور خون محتوی کلسيم زياد از استخوان تقريباٌ کليه کلسيم اضافی را در استخوان رسوب می دهد.
همچنين حدود 5 در صد تمام خون يعنی حدود يک در صد تمام مايع خارج سلولی در دقيقه از استخوانها عبور می کند. بنا بر اين حدود نيمی از هر گونه کلسيم اضافی که در مايع خارج سلولی ظاهر می شود در هر طر ف حدود 70 دقيقه بوسيله اين عمل تامپونی استخوانها حذف می گرد د.
در همان زمانی که مکانيسم کلسيم قابل معاوضه در استخوان مشغول ثابت نگاه داشتن يا تامپونی کردن غلظت يون کلسيم در مايع خارج سلولی است سيستمهای هورمونی پاراتيروئيد و کالسی تونين نيز شروع به عمل می کند.
در ظرف 3 تا 5 دقيقه بعد از يک افزايش حاد در غلظت يون کلسيم ميزان ترشح هورمون پاراتيروئيد کاهش می يابد
خلاصه مطالب بيان شده
كلسيم به مقدار ناچيزي از روده جذب مي شود.زيرا بسياري از تركيبات آن نسبتاً نا محلول بوده و هم چنين كاتيونهاي دو ظرفيتي بطور كلي از مخاط روده به خوبي جذب نمي شوند.
ميزان جذب خالص كلسيم: حدود نه دهم كلسيمی كه روزانه خورده مي شود از طرِيق مدفوع و يك دهم باقيمانده از راه ادرار دفع مي گردند. (دقت شود).
خود ويتامين D مادة فعالي نيست كه موجب بروز اين اثرات مي شود بلكه ويتامين D مي بايستي ابتدا از طريق يك سري متوالي واكنشها در كبد و كليه ها بصورت فرآوردة فعال نهائي يعني:
1، 25 – دي هيدروكسي كوله كالسيفرول در آيد كه منجر به تشكيل اين ماده از ويتامين D مي شود.
چندين تركيب مختلف كه از استرولها بدست مي آيند به خانوادة ويتامين D تعلق دارند و كلية اين مواد اعمال كم و بيش مشابهي انجام مي دهند. مهمترين اين مواد كوله كالسيفرول موسوم به ويتامين D3 است.
قسمت اعظم اين ماده در پوست بر اثر عمل اشعة ماوراي بنفش خورشيد بر 7- دهيدروكلسترول تشكيل مي شود. در نتيجه قرار گرفتن در معرض نور خورشيد از كمبود ويتامين D جلوگيري مي كند . تركيبات ويتامين D موجود در غذا با كالسيفرول مشابه هستند.
(1)اين مكانيسم فيد بكي غلظت 25- هيدروكسي كوله كالسيفرول در پلاسما را دقيقاً تنظيم مي كند.
(2) اين تبديل كنترل شدة ويتامين D3 به 25- هيدروكسي كوله كالسيفرول،.يتامين D3 را براي مصرف آتي ذخيره مي كند، زيرا ويتامين D3 پس از تبديل فقط براي مدت كوتاهي در بدن باقي مي ماند در حاليكه بصورت ويتامين D مي تواند تا چند ماه در كبد ذخيره شود.
اين ماده فعالترين شكل ويتامين D3 است. چون فرآورده هاي قبل از آن كمتر از يك هزارم فعاليت ويتامين D را دارد. بنا بر اين ويتامين D در غياب كليه ها تقريباً بي اثر است.
در غياب اين هورمون تقريباً هيچگونه 1،25- دي هيدروكسي كوله كالسيفرول تشكيل نمي شود. بنا بر اين هورمون پاراتيروئيد يك تاثير قوي در تعيين اثرات عملي ويتامين D در بدن و بويژه اثرات آن بر جذب كلسيم در روده و اثرات آن بر استخوانها دارد.
هورمون پاراتيروئيد موجب پيشبرد تبديل 25- هيدروكسي كوله كالسيفرول به 25- دي هيروكسي كوله كالسيفرول در كليه ها مي شود.
توجه: بنابراين هنگاميكه غلظت يون كلسيم پلاسما بالا است تشكيل 1، 25 – دي هيدروكسي كوله كالسيفرول شديداً كاهش مي يابد.
اين كلسيم در بدن و ازجمله، اثر كلسيم بر قلب،سيستم عصبي و تشكيل استخوان اهميت دارد.
نتيجه:هيپوكليسمي موجب بروز تتاني ميگردد. اما همچنين گاهي بعلت عمل آن بر سيستم عصبي مركزي از نظر افزايش تحريك پذيري موجب تشنج مي شود.
توجه: تتاني معمولاَ هنگامي بوجود مي آيد كه غلظت كلسيم خون از 9,4 ميلي گرم در دسيليتر خون به حدود 6 ميلي گرم در دسي ليتر برسد. كه فقط 35 درصد پائين تر از غلظت طبيعي كلسيم است و درغلظت حدود 4 ميلي گرم در دسي ليتر كشنده است.
املاح متبلوري كه در ماتريس آلي استخوان رسوب مي كنند اصولاَ از كلسيم و فسفات تشكيل شده اند و فرمول املاح متبلور اصلي كه هيدروكسي آپاتيت ها ناميده مي شوند، بقرار زير است:
سوال ؟ چقدر از اين مقدار کلسيم مصرف شده جذب شده است ؟
توجه: کلسيم زمانی قابل جذب است که اندامهای فوق از سلامت کامل برخوردار باشند.
الف: 25 درصد ماست اسيد لاکتيک است.
ب: اسيد لاکتيک موجب تضعيف نرونهای مغزی می شود.
ج: اين ماده موجب اسيدی بودن محيط شده و جذب مولکولهای کلسيم دچار اشکال می شود
د: ماست موجب يبوست مزاج شده و گرفتاريهای عديده ای را موجب می شود.
ه: بر اثر يبوست مزاج سم خطر ناکی بنام پتومائين و گازهای سمی از جمله اندل , اسکاتل , فنل و سولفور در روده توليد شده و دوباره جذب خون شده و سيستم عصبی را مختل ميکند.
توجه: کلسيم مگر فقط در لبنيات است که اينقدر توصيه می شود ؟
زيرا همانطور که قبلاٌ متذکر شدم اين مقدار کلسيم جذب نمی شود.
توجه: در مجموع لبنيات بخاطر اسيدی بودن برای سيستم اسکلت و استخوانبندی مضرميباشد.
هنگاميكه غلظت كلسيم در مايعات بدن از حد طبيعي بالاتر رود سيستم عصبي تضعيف شده و فعاليتهاي رفلكسي سيستم مركزي كند ميگردد
(بخاطر اسيدی بودن اين ماده و موجب عدم جذب کلسيم و فسفات).
زيرا وجود اسيد لاکتيک موجب افزايش اين ماده در خون می شود.
-
شنبه 5 دی 1388
3:27 AM
نظرات(0)
برنامه غذایی در ماه مبارک رمضان
نوشته شده در تاریخ 23 مهر 85
خداوند در سوره مباركه مريم آيه ۶۲ چنين مي فرمايد : لا يسمعون فيها لغوا الا سلاما و لهم رزقهم فيها بكره و عشيا. خداوند تبارك و تعالي در اين آيه چنين مي فرمايد : كساني كه در بهشت برين جاي دارند، در آنجا سخنان لغو و بيهوده نمي شنوند مگر سلامتي، و خداوند روزي را براي آنان صبح و شام در اختيار مي گذارد.
از اين آيه قرآن چنين نتيجه مي گيريم كه بهترين زمان غذا خوردن صبح و شام مي باشد، به چند دليل:
در اين ماه مبارك چه بخوريم؟ عموماً در اين ماه مبارك و عزيز دو وعده غذا مصرف مي شود. سحر چه بخوريم؟ همانطور كه قبلاً بيان شد بهتر است كه از غذاهاي خام و نعمتهاي خوب الهي ( غذاهاي قرآني ) كه در افكار و اعمال انسان اثر بسزائي دارد و سر نوشت انسان را عوض مي كند مصرف شود از جمله :
توجه :
چون غذاي پخته ميل نمي شود، نوشيدن مايعات بعد از غذاي بيان شده مانعي ندارد.
يكي از مهمتري علت پر خوري در اين ماه مبارك ترس از گرسنگي است و اين چيزي نيست به جز عادت بد رواني!
افطار چه بخوريم؟ مواد لازم : جو پوست كنده ۲ پيمانه – گندم با پوست ۱ پيمانه – بقيه حبوبات ( نخود، انواع لوبيا، عدس، ماش ) از هر كدام نصف پيمانه + يك كيلو سبزي آش + يك عدد پياز متوسط + ۲ قاشق غذا خوري پونه كوهي + سير دو تا سه حبه + ادويه و نمك بمقدار لازم + كشك ۲۵۰ گرم + پودر گردو ۱ قاشق غذا خوري براي هر بشقاب طرز تهيه : همه حبوبات را صبح خيس كرده، بعد از ظهر بار بگذاريد، بعد پياز را اضافه كرده تا بمرور بپزد.سپس سبزي را افزوده تا بپزد و در آخر پونه و ننمك را اضافه كرده و به آرامي هم بزنيد تا آش جا بيفتد و لعاب دهد. طريقه آماده كردن كشك : كشك را با دو تا سه ليوان آب خيس كرده با يك حبه سير و يك قاشق مربا خوري پونه كوهي يا نعناع خشك افزوده، همه را با هم در مخلوط كن ريخته چند دقيقه اي بمرور مخلوط كنيد.
توجه :
در صورت مصرف آش بهتر است بمقدار كم باشد، در غير اين صورت به عنوان يك وعده غذا باشد. با رعايت مسائل فوق انشا الله از الطاف بيكران الهي بر خوردار شويد. ضميري روشن و قلبي آرام داشته باشيد
۱- مدت زمان زيادي حدود چهارده ساعت بين سحر و افطار وجود دارد.
۲- در اين مدت غذاي مصرف شده براحتي هضم و جذب شده و به مصرف سلولها خواهد رسيد.
۳- در اين ماه مبارك نيز غذا را در صبح و شب استفاده مي كنيم.
۴- از يك نوع غذا بيشتر استفاده نكنيم. غذا را خوب بجويم.
۵- از مصرف غذاهاي مصنوعي و تبليغي مانند : باميه و ذولبيا و ماست و غيره خود داري كنيم.
۶- با نعمتهاي خوب پروردگار مانند: عسل، خرما و ساير نعمتهاي ديگر روزه خود را افطار كنيم.
۷- بهتر است كه در سحر از غذاهاي پخته و سرخ كرده استفاده نكنيم.
۸- پسنديده است كه در سحر از غذاهاي خام به علت سبكي معده استفاده كنيم و خوب بجويم.
۹- بلافاصله بعد از اذان صبح بخواب نرويم.
۱۰- هنگام افطار ميتوانيد از غذاهاي پخته به مقدار مناسب استفاده كنيد.
۱۱- همراه غذا و يا بعد از آن از مايعات استفاده نشود.
۱۲- از مصرف آش رشته در اين ماه خود داري شود.
۱۳- به جاي آش رشته از آش جو مخصوص با كشك مرغوب و روغن زيتون و پودرگردو استفاده شود.
۱۴- در اين ماه عزيزان سعي كنند كه از فرهنگ تغذيه قرآني بهره مند شويد.
۱۵- كم خوري و ساده خوري را سر لوحه زندگي خود قرار دهيم تا از مبتلا شدن به خيلي از بيماريها پيشگيري كنيم.
۱۶- پيامبر گرامي اسلام در اين زمينه چنين مي فرمايد : المعده بيت كل داء والحميته راس كل دوا.
۱- سحر
۲- افطار
فرمول آش جو مخصوص
-
شنبه 5 دی 1388
3:25 AM
نظرات(0)
برنامه غذایی در ماه مبارک رمضان
نوشته شده در تاریخ 24 شهریور 86
بسم الله الرحمن الرحيم
غذای انسان در قرآن کريم
توجه:
خداوند تبارک و تعالی بيشترين اهميت را به غذاهای گياهی در قرآن کريم اختصاص داده است، از جمله کرامت را به غذاهای گياهی داده، بعنوان مثال: سوره شعرا (آيه 7)، سوره لقمان (آيه 10)، سوره صافات آيه (42) و سوره دخان آيه (26). اما کسانی که به اين نوع تغذيه عادت ندارند می توانند به غذاهای زير اکتفا کنند. تذکر مهم: امسال ماه مبارک رمضان دو کار اساسی را انجام دهيم.
مراقبه روزانه برای خود سازی در جهان امروزی بيش از يک ميليارد مسلمان وجود دارد و مهمتر اين که ما مسلمانان ايران فکر می کنيم که طلايه دار مسلمانان کل جهان هستيم!
خود را بالاتر و محق تر می دانيم، آيا در عمل هم چنين هستيم يا خير؟
متاسفانه هر سال که ماه مبارک که ماه خير و برکت است فرا می رسد، عمده کسبه ما متاسفانه به گران کردن اجناس مبادرت می ورزند و مردم را نسبت به اين ماه عزيز بدبين می کنند. ماهی که سرشار از خير و برکت است، چرا اين طور آن را زير سوال می بريد؟ به جای اين که مايحتاج مردم را ارزان کنيد، برعکس آن را گران می کنيد!
متاسفانه رسانه های عمومی ما نيز به جای آن که فرهنگ متمدن و انسان ساز قرآن کريم را اشاعه دهند، شروع به تبليغ انواع شيرينيجات قنادی از جمله زولبيا و باميه می کنند!
سوال:
1- چرا ما مسلمان هستيم؟
2- چرا ما روزه می گيريم؟
3- چرا بايد در ماه مبارک رمضان روزه بگيريم؟
4- آيا تا بحال در اين زمينه تفکر کرده ايد؟
جالب توجه اينکه تمام اين سوالات در قرآن کريم بوضوح بيان شده است. حال از قرآن کريم به سوالات فوق جواب می دهم تا شما مسلمانان سراسر جهان به اين نکته توجه کرده و فلسفه آن را بدانيد و با عشق و علاقه هر چه تمامتر بسوی پروردگار رحمان و رحيم بشتابيد تا دريچه هائی از حقيقت هستی بر شما گشوده گردد، انشا الله.
جواب سوال 1): خداوند سبحان در قرآن کريم سوره مبارک روم آيه 30 بيان شگفتی دارد و می فرمايد: که دين فطری شما اسلام است ولی اکثريت شما آن را نمی دانيد!
جواب سوال 2): خداوند متعال در قرآن کريم سوره مبارک مريم آيات 60 و 61 چنين می فرمايد: کسانی که به خداوند سبحان ايمان آوردند و کار نيک انجام دادند بهشت را بر آنان هديه می کنيم!
جواب سوال 3): خداوند رحمان و رحيم در قرآن کريم در سوره مبارک مريم (س) در آيه (62) بيان عجيبی دارد که می فرمايد: کسانی که بر اثر ايمان آوردن وارد بهشت می شوند، برای آنکه زندگی کردن را در آنجا بدانند، در اين جهان خداوند ماه مبارک رمضان را که ماه بهشتی است و روش غذا خوردن در آنجا صبح و شام است، برای آموزش زندگی در بهشت بايد در اين جهان تمرين و ممارست داشته باشيم تا در آن جهان دچار اشکال نشويم!
جواب سوال 4): اگر ما مسلمانان در اين زمينه تفکر می کرديم که به قرآن عمل می کرديم، نه به فرهنک عقب افتاده غرب! ممکن است فرهنگ غرب برای غربيها خوب باشد نه برای ما، در حالی که غربی ها هم انسان هستند و بنده خدا می باشند، ولی مسولين آن جا دوست دارند که اينگونه زندگی نمايند و احساس راحتی هم بکنند. ما که غربی نيستيم، بخاطر همين هم هست که اين فرهنگ برای ما فرهنگ منحطی است!
آيا تا کنون فکر کرده ايد که در ماه مبارک رمضان چه غذائی بايد تناول کرد يا خير؟
مگر خداوند سبحان در قرآن کريم برای ما انسان ها غذا تعيين نکرده است، که ما به اين نوع غذاها عادت کرده ايم؟
مگر الگوی ما مسلمان ها حضرت رسول اکرم در قرآن کريم نيست؟ اين مطلب را در سوره مبارک احزاب آيه 21 می فرمايد. آيا ما مسلمانان اينگونه عمل می کنيم؟ در تمام موارد آن حضرت را الگو قرار می دهيم يا خير؟
همچنين در سوره مبارک مومنون آيه (51) بيان بسيار تکان دهنده ای را خداوند سبحان می فرمايد: ای پيامبر از غذاهای پاک و طيب تناول کن و عمل صالح را انجام بده! جای بسی تعجب است که پيامبری که رحمه للعالمين است که در سوره مبارک انبيا ء آيه 107 بيان می کند. پيامبری که رحمه للعالمين است بايد در غذای خود دقت کند تا اعمالش زير سوال نرود، تکليف ما انسان های عادی که حکم امت را داريم چه می شود؟
آيا ما مسلمانان ايران به اين مساله توجهی داريم يا خير؟ هنگام افطار با رزق حسن افطار می کنيم يا با غذائی که ماهيت آن برای ما مشخص نيست؟!
خداوند تبارک و تعالی در قرآن کريم چهار خصوصيت را برای غذای انسان بيان کرده است از جمله: حلال، طيب، حرام و خبائث.، که بعنوان نمونه در سوره مبارک مائده آيه (5) ودر سوره بقره آيه 168 حلال و طيب را بيان می کند و در سوره اعراف آيه 157 خبائث را بر مسلمانان حرام می کند و همچنين در سوره مبارک انعام آيه 145 غذاهای حرام را گوشزد می کند. آيا ما مسلمانان به اين آيات گهر بار و نورانی و سرنوشت ساز توجهی داريم يا خير؟
اگر توجه داشتيم که پيامبر گرامی اسلام از ما امت به ظاهر مسلمان نزد خداوند رحمان و رحيم شکايت نمی کرد، اين مساله در سوره مبارک فرقان آيه 30 بوضوح بيان شده است که رسول گرامی اسلام می فرمايد: خداوندا اين امت من قرآن را کنار گذاشته و مهجور قرار دادند!!!
آيا می دانيد که خداوند تبارک و تعالی از روی لطف ماه مبارک را برای ما بندگان واجب کرده است؟ (بقره 185).
تا خير کثير و برکت خود را از روی لطف و رحمت بر ما نازل کند، وظيفه ما بندگان از فرصت استفاده کردن است و الا ما که توانائی شکر گذاری را نداريم، ما که شناخت عظمت الهی را نداريم! چرا از اين فرصت طلائی استفاده نمی کنيم؟ چرا در قرآن تفکر و تدبر و تعقل نمی کنيم؟ چرا بنده شکم شده ايم؟ چرا بنده خدا نمی شويم؟ يازده ماه نعمت های خدا را استفاده کرده ايد، چرا اين يک ماه را امساک نمی کنيد، بر عکس در اين يک ماه بيشتر حرص می زنيد و صف می ايستيد تا بيشتر اين خندق بلا را پر کنيد! چه خبر است؟!
شما که هر سال عيد، خانه تکانی می کنيد، خوب سالی يک بار هم درون خود را بتکان و زوائد را دور بريز!!!
با کنار گذاشتن قرآن روزه گرفتن به چه دردی می خورد، آيا هدف از روزه گرفتن گرسنگی کشيدن است يا انسان شدن و به قرآن عمل کردن است؟ کدام يکی است؟! در حقيقت روزه گرفتن تمرين زندگی در جهان آخرت است و آن را به کسی می دهند که به دستورات الهی توجه کرده و عمل کند، نه به کسی که دولا راست شود و گرسنگی را تحمل کند.
يکی ديگر از فرهنگ های غلط رايج بين ما مسلمان ها اين است که فقط و فقط سعی و تلاش می کنيم که حداقل روزانه در ماه مبارک رمضان يک جزء از قرآن را قرائت کنيم چون ثواب دارد! در اين شکی نيست آيا قرآن را به صرف قرائت اکتفا کردن دردی را دوا می کند يا خير؟ در قرآن کريم خداوند تبارک و تعالی سه کلمه را بيان کرده و تاکيد می کند از جمله: تفکر، تدبر و تعقل. شما هموطن عزيز به کدام يک از اين سه کلمه در ماه مبارک رمضان عمل می کنيد؟
خداوند سبحان در اين زمينه سخن شگفتی دارد که در سوره مبارک محمد آيه (24) چرا در قرآن تدبر نمی کنيد مگر بر قلب های شما قفل زده شده است!
در حالی که هموطنان عزيز قرآن کريم کتاب زندگی است و بسيار بسيار ساده است، اين مساله را خود قرآن در سوره مبارک قمر آيات (17)، (22)، (32) و (40) بيان می کند. بدرستي که ما (خداوند) قرآن را آسان کرديم چرا از آن پند نمی گيريد و استفاده نمی کنيد؟!
در حالی که خداوند سبحان در قرآن کريم سوره مبارک اسری آيه (9) قرآن را عامل هدايت و بشارت می داند. همچنين درسوره مبارک اسری آيه (82) قرآن را مايه شفاء و رحمت برای مومنان می داند و برای غير مومن عامل زيان و خسارت معرفی می کند! در سوره مبارک ابراهيم آيه (1) می فرمايد: قرآن کتابی است که آن را بسوی تو فرستاديم تا مردم را به اذن خداوند عزيز حميد از تاريکی ها بسوی نور هدايتشان کنی! ما مسلمانان جزء کدام گروه هستيم؟!
مسائل بسيار است و چند مورد را من باب تذکر عرض کردم که، همان طور که خداوند تبارک و تعالی در سوره مبارک ذاريات آيه (55) بيان شيوائی دارد که می فرمايد: مسائل را تذکر دهيcد که تذکر برای مومنين مفيد است!
خداوند متعال در قرآن کريم برای بندگان خود از سر لطف نعمت های پاک و طيب خود را ارزانی داشته است.
چرا از نعمت های خوب خدا بهرمند نمی شويد؟ چرا اين همه به غذاهای غربی روی آورده ايد؟ مگر در قرآن کريم سوره مبارک مومنون آيه (51) مطالعه نکرديد که اعمال و کردار پيامبر اکرم در گرو غذائی است که می خورد!
پس شما چرا از او پيروی و اطاعت نمی کنيد؟ آيا تا کنون فکر کرده ايد که چرا ائمه اطهار صلوات الله عليهم قرآن ناطق هستند، برای اينکه از ضايعات و خبائث تناول نمی کنند و از پاکان قرآن هستند! خداوند اراده کرده است که پاک شوند! ما نبايد دنباله رو آنان شويم؟ اين مساله را می توانيد در سوره مبارک احزاب آيه (33) مورد مطالعه قرار دهيد.
با توجه به قرآن کريم و استفاده از آن بصيرت ما باز خواهد شد و به حقايق آفرينش پی خواهيم برد.
خداوند رحمان و رحيم در قرآن کريم اين نوع مواد غذائی را برای انسان تعيين کرده اند که به اختصار بيان می شود.
اما اين نوع غذا ها را خداوند متعال به افراد خاصی عنايت می کند از جمله: سوره انفال آيه (4) غذائی که در بهشت به مومنين می دهند.سوره انفال آيه (74) غذائی است، به کسانی که در راه خدا تلاش و کوشش می کنند.سوره اسراء آيه (70) اين نوع غذا موجب کرامت انسانی می شود. سوره حج آيه (50) اين غذا را به کسانی می دهند که عمل صالحی را انجام می دهند.
توجه: خداوند در قرآن کريم به غذاهای حيوانی کرامتی را عنايت نفرموده اند!
اما غذاهای گوشتی (گوشت قرمز)، همان طور که بيان شد (6) آيه در اين مورد وجود دارد و بهتر است که به همين نسبت در غذای روزانه استفاده شود. بيش از (100) مورد آيه داريم که در باره غذاهای گياهی است.
همچنين خداوند رزق حسن را به گياهان نسبت داده و از آن ها تعريف و تمجيد می کند! آيا انصاف است که در ماه مبارک رمضان به جای اين که با زرق حسن افطار کنيم با موادی مانند: چای، زولبيا و باميه و امثال آن افطار می کنيم!
مگر بيان نکرديم که در ماه مبارک رمضان هدف تعالی انسان به سوی خداست، نه تنزل و هبوط به اسفل اسافلين، ممکن است خوانندگان گرامی از اين حرف ناراحت شوند، بنده عرض می کنم که تحمل داشته باشيد و ناراحت نشويد در ماه مهمانی خدا، انسان نبايد ناراحت شود به جای ناراحتی تفکر کنيد، همان گونه که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کريم بارها بيان فرموده اند. مثالی از قرآن برای شما بياورم. سوره مبارک بقره آيه (35) گفتيم ای آدم خود و همسرت در اين باغ سکونت گيريد و ار هر کجای آن که می خواهيد بخوريد ولی به اين درخت نزديک نشويد که از ستمکاران خواهيد شد. مگر شما دوست عزيز بالاتر از حضرت آدم هستيد که ناراحت می شويد و با خوردن چنين غذاهای بی محتوائی به خود در اين ماه عزيز ظلم و ستم می کنيد، مهمتر اين که برای خوردن اين نوع مواد غذائی به صف ايستاده و می خوريد.
خداوند تبارک و تعالی در سوره مبارک بقره آيه (57) می فرمايد: هرکس غذای بد تناول کند به خويشتن ظلم کرده است. در همان سوره در آيه (61) می فرمايد: هرکس غذای پست تناول کند به ذلت و بدبختی دچار خواهد شد!!!
امروزه مگر حال روز ما مسلمانان غير از اين است! بيمارستان ها مملو از بيماران سرطانی است و بايد دست نياز بسوی اجانب دراز کنيم و عزت نفس خود را زير پا بگذاريم، امروز مگر غير از اين است؟!
مهمتر اين که امروزه شيادانی هم پيدا شده اند با اسامی فريبنده به عنوان در مانگر گه مانند زالو خون مردم را می مکند!
با استفاده از اين نوع غذاهای تبليغی در واقع خوردن (ضايعات) می شود حقايق قرآن را درک کرده و فهميد و توفيق آن را پيدا کرد که به آن عمل کنيم! زهی خيال باطل! تمام اين گرفتاری ها دوری از قرآن است و به جز اين نيست!
اهميت غذاهای گياهی همين که در سوره مبارک بقره آيه (126) حضرت ابراهيم (ع) می فرمايد: خداوندا شهر مکه را برای من امن گردان و رزق و روزی خانواده ام را از ثمرات (گياهان) قرار بده!
خداوند سبحان در سوره مبارک انعام آيه (99) می فرمايد: از آسمان آبی فرستاديم و انواع گياهان را رويانديم و انواع ميوه را به عمل آورديم، قطعاً در اين امر نشانه های بارزی است برای مومنين و متفکرين در آيات ديگر! (نحل 11).
خداوند متعال در سوره نحل آيه (67) می فرمايد: خرما و انگور رزق حسنی است که برای افرادی که دارای عقل و شعور هستند نشانه های بزرگی است.
خداوند سبحان در اين آيه و سوره با بندگان، برای استفاده از غذاهای حلال و طيب اتمام حجت می کند. مائده (88).
خداوند در اين آيه می فرمايد: اگر ايمان بخدا داريد از غذاهای حلال و طيب استفاده کنيد. آيا ايمان داريم؟!
حال چرا بيشتر غذاهای گياهی؟
چون انسان از هر چه که تغذيه نمايد همان می شود، يعنی خوی و خصلت همان را بخود می گيرد، چه بهتر که انسان لطافت گل و گياه را بخود گيرد و مانند آن لطيف و زيبا و دوست داشتنی شود و ضميری پاک و لطيف داشته باشد.
استفاده از غذاهای حلال و طيب موجب می شود که انسان با پاکی ها سنخيت پيدا کند و حقايق را بفهمد و به قرآن که حقايق محض است اشراف پيدا کند!
آيا تا بحال از خود پرسيده ايم که در طول عمرمان چقدر قرآن خوانده ايم و چقدر درک کرده ايم و فرهنگ قرآن به چه اندازه در زندگيمان حاکم شده است. آيا می توانيم بعنوان يک مسلمان ادعا کنيم که قرآن را فهميده ايم و به آن عمل می کنيم، ضمناً همانطور که عرض کردم دولا و راست شدن و گرسنگی را تحمل کردن که مسلمانی نيست!
غذاهای گياهی موجب پيشگيری از بيماری ها خواهد شد، شما خواهر و برادر دينی با استفاده از اين نوع غذاها با يک تير به چند نشانه هدف گيری کرده و هدف را خواهيد زد. (توصيه قرآن کريم).
در ماه مبارک رمضان غذا چه بخوريم؟
همانطور که بيان شد، ماه رمضان تمرينی است برای زندگی در بهشت، پس مثل بهشتی ها هم بايد غذا خورد!
خداوند در سوره مبارک مريم (ع) آيه (62) می فرمايد: در آن جا سخن لغو و بيهوده ای را نمی شنويد، جز درود و سلام و روزی تان صبح و شام در آنجا آماده است.
پس بهتر است که ما هم در ماه مبارک رمضان به دو وعده اکتفا کنيم، سحر و افطار يعنی از اذان صبح تا اذان مغرب.
غذای سحر: بهتر است سحر کمی زودتر بيدار شويد و يک ليوان آب خنک ميل کنيد. حدود يک ربع بعد از غذاهای گياهی خام يا پخته استفاده کنيد. مانند: سالاد فصل + 2 قاشق غذاخوری جوانه گندم + ليمو ترش تازه و روغن زيتون و آن را خوب بجويد هر لقمه 40 تا 50 بار، سپس به مقدار کمی غذای پخته گياهی مانند: انواع پلو و خورشت گياهی به جای گوشت از قارچ استفاده شود.، 2 قاشق کمتر ميل شود بطوری که نيم ساعت قبل از اذان غذا خوردن تمام شود، يک دقيقه قبل از اذان يک ليوان آب ميل شود.
غذائی ديگر: مقداری ميوه و مغز بادام خام و تعدادی انجير خشک خوب جويده شود و 1 تا 2 ليوان آب خنک نيز ميل شود.
تذکر مهم: اکثر روزه داران گرامی به خاطر اين که گرسنه نشوند ولع خوردن پيدا می کنند، در حالی که بدن انسان به اين همه غذا نياز ندارد! يکی از علت های پر خوری ترس از گرسنگی است، که خداوند در اين مورد بيان جالبی دارد که می فرمايد: سوره طه آيه (81) : از غذاهای حلال و طيب تناول کنيد ولی در آن زياده روی (پر خوری) نکنيد که مورد خشم و غضب الهی قرار خواهيد گرفت و به ورطه هلاکت خواهيد افتاد!!!
در اين ماه بايد کمی امساک کرد و با تقويت روح و روان می توان با حداقل غذا سير شد و به تفکرات و تحقيقات ادامه داد، ولی متاسفانه در اين ماه اکثريت مردم به مرغ و گوشت هجوم برده و معده های خود را انبار می کنند، در حالی که در ماه مبارک رمضان قضيه بايد عکس باشد.
در وقت سحر می توان با چند عدد خرما يا انجير و يک عدد ميوه روز را سپری کرد و در صورت استفاده از فرآورده های حيوانی به حداقل قناعت کرد.
مساله مهم: در اين ماه بهتر است که از عسل و ليمو ترش تاره و يخ استفاده کرد و از ماست و دوغ دوری کرد.
زيرا بهترين غذای مغز عسل بوده و می تواند به تفکر کمک کند ولی ماست فعاليت های مغزی را به حداقل می رساند.
مساله مهم: بهتر است که بعد ميل کردن سحری بخواب نرويد که عوارض بسيار بدی متوجه شما خواهد شد. در اين ماه سعی کنيد که بيشتر امساک کنيد تا پر خوری!
غذای افطار: بهترين غذای افطار شيرينی جات طبيعی است که خداوند متعال از آن ها بعنوان شفا و رزق حسن نام می برد! زيرا اگر بخواهيم به مساله علمی آن بپردازيم مساله بسيار جالب خواهد شد!
زندگی و حيات انسان و تصميم گيری وی با مغز می باشد، که غذای مغز گلوکز خالص است. خداوند متعال در رزق حسن اين نوع قند ها را قرار داده است که انسان مومن به زحمت نيفتد و بتواند براحتی راه حق و حقيقت را بپيمايد!
در ماه مبارک رمضان بيشترين چيزی که مصرف می شود قند است، زيرا بر اثر سوختن قند است که نيرو و انرژی توليد می شود، پس بهتر است که برای تجديد قوای از دست رفته از اين نوع غذاها استفاده کرد.
مساله مهم: اگر شما روزه دار گرامی در اين ماه از عسل استفاده کنيد، شگفتی خواهيد ديد و بهتر است که آن را بصورت شربت و با يک عدد ليمو ترش تازه و چند تکه يخ مورد استفاده قرار دهيد و يک ليوان از آن را بمدت 3 تا 5 دقيقه مصرف نمائيد. جالب توجه اين که برای جذب قند عسل بدن آدمی نياز به انسولين ندارد.
ولی شما روزه دار گرامی برای افطار کردن روزه از باميه و زولبيا و چای شيرين و پنير و بيشتر از آش رشته و کشک استفاده می کنيد! چه خبر است؟ ماه امساک است و ماه مبارک، نه ماه حرام!
چند ساعتی که معده مشغول رتق وفتق امور بوده هنوز استراحت نکرده دوباره او را سرکار می گذاريد، انصاف داشته باشيد حداقل به اين اندام ظلم نکنيد و کمی استراحت به او بدهيد، خدا را خوش نمی آيد، باور کنيد.
روزه را با عسل و يا خرما و يا با انگور رسيده و شيرين افطار کنيد، نه با غذاهای مصيبت بار، به خود رحم کنيد!
حسن ماه مبارک اين است که از غذاهای مبارک استفاده کنيم (رزق حسن) و به کمترين بسنده کنييم و سعی کنيم که سالی يک ماه به سيستم گوارش استراحت بدهيم و با خدا و رسول و قرآن و ائمه باشيم، خداوند در معده های پر جائی ندارد، باور کنيد. هنوز غذا از گلو پائين نرفته چائی ليوان، ليوان ميل شده و بعد از آن سيگار دود می شود.
-
شنبه 5 دی 1388
3:24 AM
نظرات(0)