حتی در بهترین ازدواج ها هم، زن و مرد بر سر تربیت بچه ها و شناساندن خوب و بد به آنها با یکدیگر اختلاف دارند. وقتی شما و همسرتان در رابطه با تعلیم و تربیت فرزندانتان اختلاف داشته باشید، جه باید بکنید؟ در این مقاله قصد داریم نقطه نظرات روانشناس بالینی دکتر راس پیترز را برایتان عنوان کنیم تا بفهمید که چطور می توانید این اختلافات را به توافقات تبدیل کنید. از همان قدیم الایام هم بر سر تربیت بچه ها در خانواده ها مشکل وجود داشته است. این مشکلات معمولاً ترکیبی است از اینکه کدامیک از والدین ابتدا كودك را حین ارتکاب جرم دیده است، هر کدام از والدین تا چه میزان با رفتارهای ناشایست فرزندانشان عصبانی می شوند، خلق و خو و میزان تحمل ناکامی در پدر و مادر متفاوت است، کدامیک از والدین زمان بیشتری را در روز با کودک می گذراند و در آخر کدامیک از والدین از اینکه نتوانسته است زمان بیشتری را صرف کودک خود کند احساس گناه می کند. و اگر بخواهید موضوع را پیچیده تر کنید، این مطلب را هم می توانید به مطالب بالا اضافه کنید که آیا کار ناشایست کودک در خفا انجام شده است یا در ملاء عام. خوب حالا چه باید کرد؟ درک، تفاهم و اصول پایه ای را در خود پرورش دهید یادتان باشد که اختلاف و عدم توافق با همسرتان سر تربیت و تادیب فرزندانتان مسئله ای کاملاً طبیعی و غیر قابل اجتناب است. این اختلاف به این معنا نیست که شما والدینی ناسازگار هستید و با یکدیگر تفاهم ندارید. اجازه ندهید که این عدم توافق برایتان تبدیل به مشکل بزرگی شود. بحث و گفتگوی مناسب در مقابل کودکان می تواند تجربه تكاملي خوبی برای آنها باشد. اشکالی ندارد اگر فرزندتان شما را در حال بحث، مخالفت و حل و فصل موضوعی ببینند. در واقع اگر این بحث ها به طریقی صحیح انجام گیرد، درس زندگی فوق العاده ای برای آنها خواهد بود. یادگیری مهارت های گوش دادن، عنوان کردن مشکل، در نظر گرفتن هر دو طرف قضیه و رسیدن به راه حل و توافق، ازجمله ابزارهایی است که فرزند شما باید از همان ابتدای کودکی، به تدریج آموزش ببیند. جنگ و جدل های نابرابر به هیچ عنوان درس زندگی خوبی برای کودکان نیست. برای بچه ها وحشتناک است که والدین خود را مشغول توی سر هم زدن، داد و فریاد و قلدری کردن ببینند. این مسئله باعث خواهد شد که آنها از اختلاف و عدم توافق گریزان شوند. از قبل تصمیم بگیرید که چه مسئله ای در خانواده شما از اهمیت بیشتری برخوردار است. مطمئنم که شما و همسرتان سر حداقل چندین موضوع به توافق می رسید که اهمیت زیادی داشته باشند و فکر می کنید که در موقعیت های خاص باید انجام گیرند. بسیاری از خانواده ها سلامتی (از گذاشتن کلاه کاسکت حین دوچرخه سواری گرفته تا مصرف مواد مخدر)، آموزش و تحصیل (انجام صحیح تمرینات و تکالیف مدرسه)، احترام (در خانه، مدرسه و در اجتماع) و صداقت را در درجه اول اهمیت قرار می دهند. اگر کودکان این مسائل را رعایت نکنند، عواقب بدی از طرف والدین در انتظار آنها خواهد بود. از اینرو، بهتر است که والدین نتایج و عواقب این خطاها را پیش خود تعیین کرده و آنها را به فرزندانشان گوشزد کنند. حتی می توانید آن را روی تکه ای کاغذ نوشته و به یک دیوار از خانه بچسبانید تا همیشه جلوی چشم باشد. اگر رفتاری از کودک سر زد که در آن لیست قید نشده باشد، برای والدین آسان تر است که در مورد برخورد با آن رفتار با هم مخالفت کنند. البته اگر شما تنها والد کودک هستید که از او مراقبت می کنید، باید خودتان به تنهایی برخوردی مناسب با آن اشتباه و رفتار انتخاب کنید. اما وقتی پدر و مادر هر دو حضور داشته باشند، احتمالاً آنکه بیشتر نسبت به آن رفتار حساسیت دارد می تواند با آن برخورد کند. اما اگر همسرش با طرز برخورد او مخالف باشد، باید تشخیص دهند که آیا ارزش بحث کردن دارد یا نه. اما یادتان باشد قصد ما امتیاز دادن نیست. خانواده ها وقتی دچار مشکل می شوند که تادیب و تربیت و تصمیم گیری درمورد بچه ها فقط بر دوش یکی از والدین باشد، چه خودشان بخواهند و چه نخواهند. اگر بطور مداوم با طرز برخورد همسرتان در برابر اشتباهات و بدرفتاری های فرزندتان مشکل دارید، سعی کنید موضوع را با او درمیان بگذارید. اگر آن را با لحن خوب و مناسب به اطلاع همسرتان برسانید، مطمئناً بیشتر مورد توجه او قرار خواهد گرفت و کمتر درمورد رفتار خود حالت دفاعی خواهد گرفت. اما نمی توانید درمورد همه ی تصمیمات تربیتی فرزندتان جلسه تشکیل دهید. والدینی آسوده تر هستند که زمان بیشتری برای رسیدگی به این موضوعات در اختیار دارند و استرس و فشار کمتری متوجه آنهاست. و راحت تر می توانند به دلیل و منشاء اشتباهات و بدرفتاری های فرزندشان فکر کنند و تصمیمات تربیتی آنها را با آرامش و اطمینان بیشتری بگیرند. اگر عادت به شرط گذاشتن برای فرزندتان دارید، "اگر تکالیفت را خوب انجام ندهی، اجازه نداری که عصر به کلاس کاراته بروی"، و همسر شما با این طرز برخورد شما مخالف است، باید به تنهایی این شروط را به مرحله عمل بگذارید و مسئولیت تهدیدتان تمام و کمال بر عهده خودتان است. حرف آخر اینکه مهم نوع تصمیمات تربیتی است نه اینکه چه کسی این تصمیمات را گرفته است. هدف ما از این تنبیهات و تادیبات این است که کودک کمتر آن رفتار ناشایست را تکرار کند و رفتارهای مناسب تری در آینده از خود نشان دهد. اگر فکر میکنید که همسرتان در مقابل فرزندانتان خیلی سخت گیری می کند، سعی کنید با او صحبت کنید تا مشکلتان برطرف شود. اگر می بینید که در بحث با همسرتان مغلوب می شوید، یادتان باشد که هیچوقت نمی توانید اثر کلمات زشت و بد و بیراه هایی که از دهانتان خارج می شود را از بین ببرید، اما همیشه وقت برای بحث مجدد و رسیدن به نتیجه ای که هر دو نفر از آن راضی باشند وجود دارد. مثلاً اگر فرزندتان شبانه بدون اجازه وارد اینترنت شده است، و شما هنوز تصمیمی برای تنبیه او نگرفته اید، می توانید به کودک بگویید که، "من و پدرت هنوز سر تنبیه تو به توافق نرسیده ایم، اما بعد از شام حتماً بهت می گوییم که چه تصمیمی گرفته ایم". اینکار به شما فرصت کافی میدهد تا با آرامش فکر همه ی جنبه های قضیه را بررسی کرده و تصمیم درستی اتخاذ کنید. می توانید مودم کامپیوتر را شب ها غیرفعال کنید یا تا یک ماه به او اجازه چَت کردن ندهید....انتخاب های خیلی زیادی پیش روی شماست. اما یادتان باشد که هدف هر دو شما یکی است، آن هم گرفتن تصمیم برای تربیت و تادیب فرزندتان است، نه بحث های غیر مرتبط!
-
چهارشنبه 26 اسفند 1388
7:15 AM
نظرات(1)
اهمیت و لزوم مشاوره خانواده با توجه به شیوههای زندگی نوین و پیچیدهتر شدن شرایط زندگی افراد با استرسها و فشارهای حاصل از این زندگی مواجه هستند. مشاوره خانواده فرآیندی است که راه کارهای مناسب برای سازگاری افراد با این شرایط و مدیریت استرس فراهم میسازد. علاوه بر این چنین شرایط پیچیده زندگی نیاز افراد به دریافت اطلاعات مناسب در زمینههای مختلف را موجب میشود. از اینرو مشاوره خانواده چنین وظیفهای را بر عهده میگیرد، به ارائه راهنمایی ، اطلاع رسانی و حل مسائل خانوادگی مبادرت میورزد. موضوعات قابل طرح در مشاوره خانواده هر چند میتوان گفت که بطور کلی تمام زمینههایی که با خانواده و مسائل آن مرتبط هستند به عنوان موضوع قابل طرح در مشاوره خانواده مطرح هستند، اما به مواردی از موضوعات رایج در این فرآیند اشاره میشود: ازدواج و تشکیل خانواده یا مشاوره قبل ازدواج هر چند مشاوره قبل از ازدواج عموما اصطلاح کلیتری است و زمینههای مختلف را در جریان ازدواج در بر میگیرد از جمله مشاورههای پزشکی و ژنتیکی. اما مشاوره قبل از ازدواج از لحاظ روان شناختی موضوع بسیار مهمی است که امروزه مورد توجه فراوان قرار گرفته است. آشنایی افراد با مشکلاتی که اغلب بعد از ازدواج منجر به پدیدههای شومی چون طلاق میشود، انگیزه افراد را برای انجام مشاوره قبل از ازدواج از لحاظ روان شناختی برانگیخته است. چنین فرآیندی به جوانانی که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند کمک خواهد کرد، اطلاعات مناسب و کاملتری از ویژیگیهای یکدیگر کسب کنند و تنها به معیارهای ظاهری به عنوان ملاک انتخاب همسر توجه نکنند. در این راستا روانشناسان و مشاوران کمک شایان توجهی در جهت شناسایی افرادی که ازدواج آنها با یکدیگر اغلب مشکل آفرین بوده و ازدواجهای ناموفقی را سبب میشوند، مینمایند. به عنوان مثال ازدواج یک فرد درون گرا با یک فرد برون گرا و در سطوح تخصصیتر ، افراد ناایمن اجتنابی با افراد ناایمن دوسوگرا. مشاوران خانواده در این فرآیند از انواع مصاحبه و در صورت نیاز از آزمونهای روانی استفاده میکنند. تربیت فرزندان مقوله تربیت فرزندان از موضوعات بسیار مهمی است که اغلب مشاوران خانواده ، مراجعین زیادی در این راستا دارند. بطوری که خانوادهها با افزایش اطلاعاتی که در زمینه تربیت مناسب فرزندان و لزوم آن پیدا کردهاند و رغبت فزاینده در جهت آموزش راهکارهای مناسب برای تربیت کودکان و نوجوانان خود نشان میدهند. در این زمینه خدمات مشاوران ممکن است درزمینه آموزش و ارائه راهنمایی باشد و یا زمینه حل یک مشکل تربیتی. در موضوع اول مشکلی اتفاق نیافتاده و خانواده راغب است به صورت پیشقدم مطالبی مفید را در زمینه تربیتی بیاموزد، اما در موضوع دوم اغلب بعد از بروز مشکل است که خانواده مراجع میکنند و در جهت حل مشکل اقدام میکند. به عنوان مثال خانوادههایی که متوجه شدهاند فرزند آنها مدتی است دروغهای زیاد میگوید. شیوههای ارتباطی مناسب بین همسران روابط موجود بین اعضاء خانواده در سلامت خانواده و اعضاء آن از جنبههای مختلف جسمی ، روانی و اجتماعی اهمیت فراوانی دارد. بسیاری از مشکلاتی که بین همسران رخ میدهد و گاه آنها را تا مرحله طلاق پیش میبرد به خدشه بودن روابط بین آنها مربوط است و اگر بررسی دقیقی صورت بگیرد، میبینیم که در واقع هیچ مشکل جدی و حادی مطرح نبوده است. در این مقوله مشاوره خانواده تلاش میکند به همسران بعد از تشکیل خانواده آموزشهای لازم را بدهد، به آنها را در شناخت یکدیگر کمک نماید. همچنین به آنها کمک خواهد کرد شکل مناسبی به روابط خود بدهند، شیوههای مناسب ارتباط با یکدیگر بشناسند و از همه مهمتر به تفاوتهای موجود بین زن و مرد که اغلب مشکلات ارتباطی را به بار میآورد، آشنا شوند. بررسی اختلافات خانواده و ارائه راهکارهای مناسب هر چند وجود برخی مشکلات در اکثر خانوادهها به صورت جزئی و خفیف طبیعی به نظر میرسد، اما خانوادههایی نیز وجود دارند که با مشکلات حادتری روبرو هستند. بحث و بررسی این نوع اختلافات در جریان مشاوره خانواده اغلب کمک شایان توجهی به این خانوادهها میکند. هر چند در گذشته حل چنین مسائلی اغلب به صورت ریش سفیدی و کمک بزرگان خانواده صورت میگرفت. ولی آنچه اهمیت مشاوره خانواده را امروزه در این قبیل مسائل بارزتر میسازد دور شدن خانوادهها از یکدیگر و فقدان اطلاعاتی مناسب افراد در زمینه مسائلی است که خانواده با آن روبروست. در چنین جلساتی اغلب اعضاء مشکلدار و حتی اعضاء غیر مشکلدار شرکت میکنند. از جمله این مشکلات عبارتند از اختلافات مربوط به خانوادههای همسران ، دخالت آنها و یا سایر عوامل و ... . مشکلات روحی اعضاء خانواده وجود یک عضو که از لحاظ روانی دارای مشکلاتی است تأثیرات زیادی روی بافت خانواده دارد. این مشکلات چه خفیف باشند مثل یک افسردگی خفیف و چه عمیق باشند، مثل وجود یک فرد اسکیزوفرن یا عقب مانده ذهنی در خانواده قابل توجه هستند. با توجه به اینکه این دسته از مشکلات اغلب کل اعضاء را میتواند به نحوی تحت تاثیر قرار دهد مشاوره با کل اعضاء خانواده لازم به نظر میرسد. به عنوان مثال آموزش خانوادهای که یک عضو معتاد دارد. به عبارتی مشاوره خانواده در این کارکرد خود علاوه بر شناسایی و ارجاع مناسب اختلالات روانی مثل انواع افسردگی ، اضطرابها ، اختلالات شخصیت ، اختلالات روان تنی ، اختلالات جنسی ، اختلالات سوء مصرف مواد ، آموزشهای لازم را برای سایر اعضاء سالم خانواده ارائه میکند. وضعیت فعلی مشاوره خانواده در ایران امروزه در کشور ایران ما این فرآیند گسترش فراوانتری نسبت به گذشته پیدا کرده است. مردم اطلاعات بیشتری در زمینه انواع مشکلات پیدا کردهاند و به لزوم انجام مشاوره تمایل بیشتری نشان میدهند. با افزایش گرایش مردم به انجام مشاورههای خانواده در زمینههای گوناگون ، مراکزی که چنین خدماتی را ارائه میدهند نیز افزایش چشم گیری داشتهاند. این مراکز در دو دسته دولتی و خصوصی انجام وظیفه میکنند. استفاده از خدمات دولتی به علت پایین بودن هزینه جلسات که اغلب تعداد جلسات هم زیاد است طرفداران بیشتری پیدا کرده است. مراکز وابسته به بهزیستی ، بیمارستانها ، ادارات بیمه و کارخانجات معمولا چنین خدماتی را ارائه میکنند. مباحث مرتبط با عنوان آزمونهای روانی اهمیت خانواده خانواده از دیدگاه اسلام خانواده درمانی درمان طبیعی استرس روانشناسی ازدواج زوج درمانی طلاق مدیریت استرس مشاوره ازدواج مشاوره قبل از ازدواج کارکردهای خانواده
-
چهارشنبه 26 اسفند 1388
7:09 AM
نظرات(0)
متاسفانه چیزی در حدود %50 از ازدواجها با شکست رو برو میشود و بسیاری از آنها حتی یک سال هم دوام نمی آورد. فهـمیدن عـلت شکست ایــن ازدواج ها می تواند به شما در بهـبـود زنـدگـی زناشویی خودتان کمک کند. برخی از عوامل دخیـل در شـکست ازدواج شـامـل ضـعـف در بـرقراری ارتباط، مشـکلات مـالـی، و شرایط محیطی است. همه این مسائل در ازدواج هـای ـسالم و بـادوام هـم وجـود دارنـد، امـا اگـر بـه طـریق منـاسـب با آنـها بــرخورد نشود، منجر به شکست آن ازدواج خواهد شد. برقراری ارتباط و گفتگو یکی از اصلی ترین عوامل موفقیت در ازدواج اسـت. بــدون برخورد و مکالمه درست، اختلافات و جر و بـحـــث ها به مشکلات بسیار بزرگی تبدیل می شوند. اگر زن و مرد مهارت های ارتباطی لازم برای حل و فصل اختلافاتشان را نداشته باشند، حتی کوچکترین مشکلشان، غیرقابل حل خواهد شد. گفتگو باعث رشد و پیشرفت رابطه ها می شود و به طرفین فرصت می دهد تا رویاها، نگرانی ها، امیدها و آرزوهایشان را با یکدیگر سهیم شوند. بدون آن زن و مرد قادر نخواهند بود آنطور که باید و شاید به یکدیگر نزدیک شده و با هم صمیمی شوند. ارتباط و مکالمه همچنین به زن و مرد فرصت می دهد تا مشکلاتشان را به طریقی سالم حل و فصل کنند. اگر یکی از طرفین یا هر دو آنها فاقد مهارتهای ارتباطی باشد، حل مشکلات بسیار دشوار خواهد شد، چون زن و مرد قادر نخواهند بود نقطه نظرات و حرف های همدیگر را به درستی بفهمند و درک کنند. اگر ازدواجی دچار مشکل شده است، زن و مرد باید روی مهارت های ارتباطی خود تا حد ممکن کار کنند تا بتوانند ازدوجشان را نجات دهند. فقدان مهارت های صحیح ارتباطی باعث شکست ازدواج خواهد شد. ممکن است عشق یارای مقابله با همه مشکلات را داشته باشد، اما گاهی اوقات وقتی دو طرف با مشکلات جدی مالی روبه رو هستند، حتی عشقشان هم نمی تواند به کمکشان بیاید. ممکن است خودِ مشکلات مالی باعث شکست یک ازدواج نشود، اما فشار و بحران های ناشی از آن در این زمینه بسیار مؤثر است. برخورد و کنار آمدن با مشکلات مادی کار بسیار دشواری است که فشار بسیار زیادی بر هر دو طرف رابطه وارد می آورد. این فشار خود به تنهایی برای ویران کردن پایه های یک ادواج سالم کافی است. اگر یکی از طرفین ازدواج خود را در مسائل مادی غرق کند، قادر نخواهد بود به جنبه های دیگر ازدواج نیز توجه داشته باشد. این رفتار مسامحه کارانه باعث خواهد شد که طرف دیگر احساس کند مورد بی تفاوتی و بی توجهی همسر خود قرار گرفته است که بسیار ویرانگر است. محیط و شرایط پیرامون ازدواج نیز گاهي ممکن است باعث شکست ازدواج شود. ازدواجهای مصلحتی، ازدواج سالمی نیست. وقتی تصمیم ازدواج بر مبنای چیزی جز عشق واقعی باشد، حالت معامله به خود می گیرد. یکی از نمونه های این نوع ازدواج، ازدواج هایی است که طرفین به خاطر فشاری که از طرف خانواده یا دوستان و اطرافیان متحمل می شوند، تن به آن می دهند، یا برخی دیگر که به خاطر صاحب فرزند شدن ازدواج می کنند. هیچیک از این دلایل نمی تواند دلیل سالم و صحیح برای ازدواج باشد و بدن شک به طلاق منجر خواهد شد. یکی دیگر از این عوامل محیطی ازدواج کردن در سنین پایین است. البته سن ازدواج به خود فرد و آمادگی های او بستگی دارد، اما اکثریت اعتقاد دارند که ازدواج در نوجوانی یا ابتدای بیست سالگی صحیح نیست. ازدواج کردن قبل از اینکه فرد فرصت لذت بردن از زندگی را داشته باشد می تواند باعث بی میلی در ازدواج شده و به شکست آن منجر شود. یکی دیگر از دلایلی که می تواند منجر به شکست ازدواج ها شود، جامعه است که اهمیت کمی به ازدواج قانونی می دهد. امروزه زن و مرد می توانند به راحتی با یکدیگر زندگی کنند، و حتی صاحب فرزند شوند درحالیکه قانوناً زن و شوهر نیستند. این انحطاط جامعه می تواند دلیل بسیاری از طلاق ها باشد. با این روند، زوج ها تلاش کمتری برای نگاه داشتن زندگیشان می کنند و با هر مشکل کوچکی تقاضای طلاق کرده و زندگیشان را رها می کنند. خیلی از ازدواج ها حتی قبل از شروع هم دچار مشکل هستند. از آنجا که ازدواج دیگر قدم ضروری برای ایجاد رابطه با جنس مخالف نیست، زوج ها تمایل بیشتری به طلاق پیدا میکنند و برای حل مشکلاتشان تلاش نمی کنند. ضعف در برقراری رابطه و مشکلات مالی و همچنین شرایط محیطی از عوامل موثر شکست در ازدواج هستند.
-
چهارشنبه 26 اسفند 1388
7:08 AM
نظرات(0)