در جامعه ما همیشه خانواده به عنوان یک مجموعه کوچک از ارزش بالایی برخوردار بوده است که البته این مسئله در جوامع سنتی یک امر آشکار است با توجه به پیشرفت زندگی بشر از جوانب مختلف چنین به نظر می آید که امروزه میل به تشکیل خانواده میان جوانان کمرنگ تر شده است که آنهم گاه به دلیل مشکلات اقتصادی است و گاه مسائل شخصی را به دنبال دارد به هر حال هدف ما در این نوشته بررسی علل بالا رفتن سن ازدواج و یا مقوله ازدواج گریزی جوانان نیست آنچه به نظر میرسد اینست که گویا با توجه به سرگرمی های مختلف و مشغله نسل جوان امروز احتیاج به یاداوری محاسن پیوند ازدواج دارند که در این مجال میخواهم به آن بپردازم شاید برای عده ای که با آن آشنا نیستند کمک فکری مناسبی باشد یکی از مهمترین و شاید اولین انگیزه ازدواج ایجاد کانونی است که در آن زن و مرد احساس آرامش کنند . زیرا زنان آرامش دهنده روانی مردانند و زن و مرد به دوستی با هم نیازمندند .پیوند زن و مرد آنها را از تنهایی و بی هدف بودن نجات میدهد و آرامشی بی نظیر به آنها هدیه میدهد ارد بزرگ در این رابطه جمله زیبایی دارد:پیوند از پس تنهایی رخ می دهد ، ارزش می یابد و توان را چندین برابر می کند ، پس باید هر پیوند پاکی را شاد باش گفت .
یکی از نیازهای اساسی و مهم آدمی نیاز به محبت است . آدمی در هر سن و مرحله ای از حیات خویش به محبت احتیاج دارد و علاقه مند است که دیگران او را دوست بدارند وبه او مهر بورزند.
یکی از راه های مهم و مؤثر ابراز مهر و محبت و برقراری دوستی بین زن ومرد ، ازدواج است . آثار محبت و تبدیل آن به عشق و علاقه وافر و همبستگی عمیق روانی و عاطفی ، پیوند زن و مرد را تحکیم بخشیده ، فضای خانواده را به فضایی صمیمی ، گرم ، پرطراوت ، شاداب و بالنده مبدل می کند .
محبت کردن و محبت دیدن ، رضایت خاطر پدید میآورد و تعادل روانی زن و مرد را ممکن میسازد . محبت صفا دهنده وجود است و شفابخش دردها یکی دیگر از انگیزه های ازدواج کمک به رشد و تکامل زن و مرد است . زیرا محیط گرم و صمیمی و فضای پر مودت و محبت خانواده فرصتی برای تبادل اندیشه ها ، رشد اجتماعی ، فرهنگی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده است .
در سازمان خانواده،افراد تحت تأثیر دانش ها ، بینش ها و دیدگاه ها و مهارت های یکدیگر هستند . در این فضا پاره ای از استعدادهای زن و مرد و دیگر اعضای خانواده شکوفا می گردد ، احساس و قبول مسئولیت و رشد اجتماعی ممکن می شود و تعامل حاکم بر این فضا به رشد شخصیت افراد کمک می کند .
-
پنج شنبه 24 دی 1388
8:21 AM
نظرات(0)
دکتر علی حاجی قاسمی می گوید : کودکان ایرانی در برخی خانوادهها به دلیل برخوردار نبودن از حقوق شهروندی، سربار خانواده محسوب میشوند، افزود: در دنیای مدرن و به تبع آن نظامهای رفاهی مدرن، کودکان به عنوان کسانی که آینده متعلق به آنهاست و قرار است، بازتولید نیروی کار را بر عهده داشته باشند، اصلیترین گروه هدف نظامهای رفاهی قرار گرفتهاند و به عقیده بسیاری از پژوهشگران دولت رفاه، جایگاه و منزلت آنها از نیروی کار نیز بالاتر است، این در حالیست که در برخی جوامع مدرن و در حال گذر همچون ایران، کودکان در برخی خانوادهها به نحوی سربار محسوب میشوند.
وی ادامه داد: در این گونه جوامع، بحث چرایی بچهدار شدن، دیر یا زود مطرح میشود که گفتمان جاری طبقه متوسط شهری ایران، موید این روند است. در میان بسیاری از خانوارهای جوان شهری سن بچهدار شدن به سرعت در حال افزایش است و خانوادههای تک فرزند گستردهترین گروه را تشکیل میدهند. بنابراین طبعا در جامعهای که نظام تامین اجتماعی توان پاسخگویی و کارآمدی کامل ندارد و مسوولیت اصلی تامین نیازهای کودکان با خانواده است، روندی غیر از این را نباید انتظار داشت. در جامعه مدرن و در حال صنعتی شدن که در آن خانواده وظیفه تربیت و مراقبت فرزندان را از بدو تولد تا نوجوانی به طور کامل بر عهده دارد، دیر یا زود بچهدار شدن به عبثترین پروژه زندگی هر انسانی تبدیل میشود.
وی با هشدار نسبت به اینکه جامعه نباید در چنین گردابی گرفتار شود، مسوولان را به اندیشدن و چارهجویی در این باره فراخواند.
-
چهارشنبه 23 دی 1388
8:01 AM
نظرات(0)
-
یک شنبه 20 دی 1388
12:02 PM
نظرات(0)