استماع قرآن كريم استماع قرآن از جمله موضوعاتي است كه قرآن كريم به آن پرداخته و در روايات نيز مورد توجه قرار گرفته است، در اين مقاله به اهميت و استحباب استماع قرآن ميپردازيم. مفهوم استماع «استماع» مصدر باب «استفعال»، مشتق از «سمع» است. «سمع» عبارت است از: «حسن شنوايي در گوش كه صداها را درك ميكند»، (1) و «سماع» يعني، صرف شنيدن هر چند بدون اراده باشد، اما «استماع» گوش سپردن همراه با پذيرش قلبي است كه بدون اعمال اراده حاصل نميشود. «انصات» نيز نوعي گوش فرا دادن و خاموشي و سخن نگفتن در هنگام شنيدن است و به ديگر سخن، «انصات» مترادف كلمه«سكوت» است كه مقدمه استماع و گوش دادن به شمار ميرود. در واقع «انصات» همان سكوت جهت استماع است، (2) مراد از استماع قرآن كريم «استماع» و «انصات» از جمله آدابي است كه بايد در مجلس قرائت قرآن رعايت شود، و اين امري است كه قرآن، خود، آن را توصيه ميكند: «وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (3) هنگامي كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد.» اينكه در آيه شريفه «انصات» با «استماع» همراه شده، تاكيدي است بر سكوت ظاهري و تذكر به تامل؛ زيرا «استماع» بدون سكوت ظاهري امكان ندارد. بنابراين «استماع» و «انصات» گوش فرا دادن به همراه سكوت ظاهري و تمركز بخشيدن به قوه فكر و انديشه، جهت تامل و دريافت پيام قرآني است. مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه شريفه ميفرمايد: «انصات»، سكوت توام با استماع است، و بعضي گفتهاند: به معناي استماع با سكوت است و معناي «انصت الحديث و انصت للحديث» اين است كه به حديث گوش ميداد، در حالي كه سكوت كرده بود. و «انصته غيره» يعني ديگري به سخن او گوش داد و «انصت الرجل» يعني ساكت شد؛ پس معناي جمله مورد بحث، اين شد: گوش فرا دهيد به قرآن و ساكت شويد. (4) مقصود از «استماع قرآن» استماع با خصوصيات ويژهاي است كه يك دگرگوني روحي و معنوي در انسان ايجاد كند و چنين استماعي است كه مورد سفارش قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) بوده، و آثار پر بركتي به همراه دارد. خاموشي و سكوت در هنگام استماع قرآن، از جمله آداب محفل قرآني است كه توجه و تدبر در آيات الهي را به دنبال دارد، و موجب رقت قلب و انقلاب روحي و خوف توام با گريه و زاري است. قرآن در اين باره ميفرمايد: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاء وَمَن يُضْلِلْ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (5) خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابي كه آياتش (در لطف و زيبايي و عمق و محتوا) همانند يكديگر است؛ آياتي مكرر دارد (با تكراري شوقانگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كساني كه از پروردگارشان ميترسند، ميافتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا ميشود؛ اين هدايت الهي است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايي ميكند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايي براي او نخواهد بود!» قرآن كريم در جاي ديگر، انقلاب روحي و معنوي عالمان مسيحي (اهل تواضع و آخرت طلب) را در پي استماع قرآن چنين تشريح ميفرمايد: «و اذا سمعوا ما انزل الي الرسول تري اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق يقولون ربنا امنا فاكتبنا مع الشاهدين (6) و هر زمان، آياتي را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند؛ چشمهاي آنها را ميبيني كه (از شوق،) اشك ميريزد، به خاطر حقيقتي كه دريافتهاند، آنها ميگويند: «پروردگارا! ايمان آورديم؛ پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره ياران محمد) بنويس!» البته مقصود از «استماع قرآن» استماع با خصوصيات ويژهاي است كه يك دگرگوني روحي و معنوي در انسان ايجاد كند و چنين استماعي است كه مورد سفارش قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) بوده، و آثار پر بركتي به همراه دارد. اهميت استماع قرآن كريم يكي از بحثها و موضوعات بسيار مهم، موضوع «اهميت استماع قرآن» است. از جمله نكات قابل توجهي كه كمال اهميت اين موضوع را بيان ميدارد، حكمت و فلسفه حكمي است كه فقها از آيه شريفه «وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ » (7) در باب «استماع قرائت امام در نماز جماعت» استفاده ميكنند. فقها با استناد به همين آيه شريفه، استماع «حمد» و «سوره» را كه امام جماعت قرائت ميكند، بر مأمومين واجب ميدانند؛ زيرا در نماز تنها «حمد» و «سوره» جزء قرآن است و بقيه ذكرهاي نماز جزء قرآن نيست، هرچند محتواي آن ذكرها در قرآن و روايات وجود دارد؛ از اين رو، از ميان همه ذكرهاي نماز، حكم وجوبي استماع فقط در مورد «حمد» و «سوره» است؛ البته تا آنجايي كه صداي امام جماعت شنيده ميشود؛ ولي جايي كه رعايت اخفات لازم است گفتن ذكرهاي مستحبي در حال قرائت امام، آن هم كسي كه صداي امام را نميشنود، توصيه شده است. خلاصه، چه در نمازهاي «جهريه» و چه نمازهاي «اخفاتيه» تا جايي كه صداي امام شنيده ميشود، كسي حق گفتن ذكر ديگري را ندارد و بايد قرائت امام را استماع نمايد. اين حكم با همه فروع ذكر شده، بيانگر اهميت استماع قرآن از نظرگاه خود قرآن است. شايان توجه است كه چه حكم وجوبي استماع قرآن در نماز جماعت و چه حكم استحبابي آن در غير نماز، از همين آيه شريفه «و اذا قري القرآن فاستمعوا له...» و با استفاده از روايات به دست ميآيد. همچنين زراره ميگويد: از حضرت امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «در نماز و غير نماز براي قرآن، سكوت كردن و گوش فرادادن واجب است و هنگامي كه در نزد تو قرآن خوانده شود، سكوت و گوش فرادادن بر تو واجب و لازم است.» (8)
استماع قرآن يعني چه؟
-
سه شنبه 25 اسفند 1388
5:31 AM
نظرات(0)
ياد خدا در همه حال
اين موضوع بقدرى اهميت دارد كه در حديثى ياد خدا معادل تمام خير و آخرت شمرده است چنانكه از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده: «مَنْ اَعْطى لِساناً ذاكراً فَقَدْ اَعْطى خَيْرَ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ; آن كسى كه خدا زبانى به او داده كه به ذكر پروردگار مشغول است، خير دنيا و آخرت به او داده شده است».(4)
-
سه شنبه 25 اسفند 1388
5:27 AM
نظرات(0)
چرا هنگام نماز نشاط ندارم؟
وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ
در زندگي از صبر و نماز كمك گيريد هر چند نماز كار مشكلي است مگر براي فروتنها. « بقره ، 45»
استعانت از دو نيرو صبر و نماز
ـ براي پيشرفت و پيروزي بر مشكلات دو پايه اساسي لازم است، كه يكي در درون وجود ميبايست باشد و آن ورزيدگي خاصّ انسان است،و ديگري تكيهگاه نيرومندي كه هر آن از آن مدد گرفته شود و خيلي روشن است كه هنگام بروز سختيها انسان احتياج به نيروي بيشتري دارد و بايد با اتكاء به نيروي بزرگتر و مبدء لايزالي خود را تقويت كند تا به كمك او قادر به حل مشكلات باشد.
ـ در اين آيه همان طور كه مشاهده ميشود به اين دو اصل اساسي اشاره شده كه ميبايست از اين دو نيرو استعانت جست.
يكي (صبر) كه در روايات فراواني از آن تعبير به (روزه) شده كه در پرتو آن ورزيدگي مخصوص و چيرگي بر خواستههاي درون به وجود ميآيد و ديگري نماز كه وسيله ارتباط انسان با خدا است كه در هر آن از او مدد بگيرد. در حقيقت نماز وسيله ارتباطي، با آن تكيهگاه نيرومند ميباشد.
هنگامي كه با غمي از غمهاي دنيا روبرو شديد وضو گيريد و به مسجد رفته نماز بخوانيد و در حال نماز دعا كنيد زيرا خداوند دستور داده است كه از نماز و صبر استعانت بجوييد
استعانت از نماز و صبر براي چه كساني ممكن است؟
ـ استعانت از نماز و صبر براي پيروزي بر خواستهها و اميال و شهوات، براي كساني ممكن است كه از پروردگار ميترسند و ميدانند بازاء از دست دادن مقامهاي ظاهري مقامي بالاتر در انتظار آنان است، آنها كه ميدانند پس از مرگ به لقاي پروردگار بزرگ ميرسند و از نعمتهاي بيپايان او بهرهمند ميگردند پيروزي بر اميال و خواستهها با تكيه بر نماز و صبر براي آنها آسان ميباشد ولي بر كساني كه چنين عقيدهاي ندارند، بسيار سخت و مشكل خواهد بود.[1]
ـ استعانت يعني، مدد جستن و آن در جايي است كه انسان به تنهايي نتواند از عهده مشكلات و حوادث برآيد، و چون در واقع مددكاري جز خدا نيست.
ـ بنابراين مدد و كمك در برابر مشكلات عبارت است از ثبات و مقاومت و اتصال و توجّه به ذات قدس پروردگار، و اين همان، صبر و نماز است.
ـ و در حقيقت اين دو بهترين وسيله براي اين موضوعند، زيرا صبر و شكيبايي هر مشكل عظيمي را كوچك ميسازد، و توجّه به خدا و پناه بردن به او روح ايمان را در انسان بيدار ميكند و او را متوجّه ميسازد كه تكيهگاهي دارد بس مستحكم و وسيلهاي دارد ناگسستني.
در زندگي از صبر و نماز كمك گيريد هر چند نماز كار مشكلي است مگر براي فروتنها.
از نماز و صبر كمك بگيريد
ـ كساني كه اين خطاب را متوجّه يهود ميدانند ميگويند عشق به مقام نميگذاشت كه علماء يهود اسلام آورند زيرا ميترسيدند با قبول اسلام و پيروي از پيامبر اكرم رياست و آقايي را از دست بدهند، خداوند آنان را امر ميكند كه براي وفاء به عهدي كه در كتاب تورات با شما بستم درباره اطاعت و پيروي از من و ترك گناهان و معاصي و تسليم در مقابل فرمان و قبول فرستادهام محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: در همه اين امور از صبر و نماز كمك بگيريد يعني صبر بر زندگي مختصري كه ناچاريد براي تأمين آن از مردم پول بگيريد.
ـ در نماز عباراتي خوانده ميشود كه انسان را متوجّه جهان معنوي كرده و از خودخواهي و دنيا پرستي باز ميدارد همان طور كه قرآن ميفرمايد: نماز انسان را از زشتيها باز ميدارد.
ـ و از طرفي با تواضع در نماز، عشق به رياست كنار ميرود، بنابراين كمك خوبي در راه وفاي به عهد الهي است.
ـ امّا آن دستهاي كه مسلمانان را طرف خطاب اين آيات ميدانند ميگويد: منظور آيات اين است كه براي رسيدن به آنچه پيروان رسول اكرم را وعده دادهايم و نيز بر سختيها و مشكلات عمل به احكام و وظيفه از صبر بر طاعتها و بازداري نفس از گناهان و نيز از نماز كمك بگيريد زيرا نمازگزار با توجّه به معاني آياتي كه در نماز ميخواند قهراً از مواعظش پند گرفته و به امر و فرمانش تن ميدهد و از گناهان خود را باز ميدارد.
ـ در تفسير عياشي از ابي الحسن حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ در مورد اين آيه نقل شده كه فرمود: صبر عبارت است از روزه، هنگامي كه شدّتي به انسان برسد يا حادثهاي براي او رخ دهد بايد روزه بگيرد زيرا خدا ميفرمايد: و استعينوا بالصبر و الصلوة و انها لكبيرة الا علي الخاشعين. و خاشع كسي است كه در نماز خود ذليل و كوچك در پيشگاه خداوند بوده و متوجّه نماز باشد. منظور خداوند از صبر و صلوة رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ و امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ است.[2]
كمك گرفتن ائمّه اطهار ـ عليه السّلام ـ از نماز
مفسران در تفسير اين آيه نقل كردهاند كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ هر گاه با امر مشكلي روبرو ميشد كه باعث همّ و غمّ وي ميگرديد از نماز و روزه مدد ميگرفت.[3]
ـ در كافي، از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه فرمود: هنگامي كه موضوع وحشتناكي علي ـ عليه السّلام ـ را به وحشت انداخت مشغول نماز ميشد سپس اين آيه را تلاوت ميكرد (و استعينوا بالصبر و الصلوة).
و نيز از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه ميفرمايد: هنگامي كه با غمي از غمهاي دنيا روبرو شديد وضو گيريد و به مسجد رفته نماز بخوانيد و در حال نماز دعا كنيد زيرا خداوند دستور داده است كه (و استعينوا بالصبر و الصلوة) از نماز و صبر استعانت بجوييد. (بديهي است كه توجّه به نماز و راز و نياز با پروردگار نيروي معنوي تازهاي در انسان ايجاد ميكند و او را در مقابله با مشكلات نيرو ميبخشد).[4]
امام سجّاد ـ عليه السّلام ـ در دعاي سحر ماه رمضان كه نامش دعاي ابو حمزه ثمالي است در ضمن مناجاتهاي خود فلسفه سنگين نماز را تحليل ميكند و ميگويد خدايا چرا هنگام نماز من نشاط ندارم؟ شايد مرا از درگاه خود راندهاي، شايد به خاطر ياوهگوييها توفيقم كم شده، شايد مرا صادق نميداني، شايد رفيق بد در من اثر گذاشته و... به هر حال سنگيني نماز علامت خطر است.
-
سه شنبه 25 اسفند 1388
5:24 AM
نظرات(0)