تا كنون بيش از 300 هزار نوع، گياه شناخته شده است. گياهان از آغازيان و قارچها پيچيده ترند. بيشترشان پر سلولي و كلروفيل دارند و غذاي خود را ميسازند. گياهان نميتوانند مانند جانوران حركت كنند و داراي بافتها و اندامهاي مشخص هستند.
سلولهاي گياهي بر خلاف سلولهاي جانوري داراي ديواره اسكلتي ميباشند. اين ديواره به سلول شكل هندسي معيني ميدهد. بيشتر گياهان آب و نمكها را از راه ريشه جذب ميكنند و توسط لولههاي باريكي به ساقه و برگها انتقال ميدهند. به اين مجموعه لولهها آوندي ميگويند. گياهاني را كه داراي دستگاه آوندي هستند، گياهان آوندي ميگويند.
گياهان گلدار جزو گياهان آوندي هستند. برخي از گياهان، نظير جلبكها و سرخسها و خزهها، ريشه و ساقه و برگ واقعي ندارند. اين گياهان را بدون آوند مينامند. گياهان بدون آوند دانه توليد نميكنند.
جلبكها، خزه گياهان، گياهان آوندي است.
جگر و انتها و خزهها هستند.
دم اسبيان، پنجه گرگيان، پرسانان هستند.
سرخسها، نهاندانگان، بازدانگان است. نهاندانگان نيز شامل دو رده تك لپهايها و دو لپهايها هستند.
جلبگها، لايه سبز رنگ روي آبهاي راكد را پديد ميآورند. جلبكها از آنجايي كه كلروفيل و ديواره اسكلتي دارند، جزو گياهانند. بر حسب رنگ به 3 گروه: قرمز، سبز و قهوهايي، طبقه بندي شدهاند.
يكي از جلبكهاي پر سلولي سبز اسپيروژير است كه ساختمان رشتهاي دارد. چون كلروپلاتها درون سلول، فنر مانند است. به آن اسپيروژير ميگويند. هر رشته از اين جلبكها از سلولها كه مانند زنجير به دنبال هم قرار گرفتهاند، درست ميشوند.
جلبك اسپيدوژير در شرايط مساعد به طريق قطعه قطعه شدن توليد مثل ميكنند. در شرايط نامساعد به روش جنسي توليد مثل مي كنند. دو سلول از دو ريسه نزديك به هم با هم تركيب ميشوند و تخم را پديد ميآورند. تخم، داراي پوسته ضخيمي است و در شرايط مساعد ميرويد.
كرولاله از جلبكهاي تك سلولي است. اين جلبك حاوي پروتئين زيادي است و ميتواند منبع غذايي منابعي براي نسلهاي آينده باشد.
خزهگيان در جاهاي مرطوب و سايه ميرويند، پوشش سبز مخمل گونه روي درختان جنگلي را خزه گيان پديد ميآورد. در همه آنها كركهاي ظريف و ميكروسكوپي به نام ريزوئيد وجود دارد كه عمل جذب آب و نمكها به عهده آنهاست. قامت آنها از حدود 1 سانتيمتر تجاوز نميكند.
هپاتيكها يا جگرواشها پيكر پهن و برگ مانندي دارند كه بر روي زمين گسترده ميشوند. بر روي ريسهها چترك ماده و چترك نر تشكيل ميگردد. در زير چترك ماده، اركگونها كه منشأ تشكيل گامتهاي ماده هستند، به وجود ميآيند. در بالاي چترك نر، آنتريديها به وجود ميآيند، كه منشأ تشكيل گامتهاي نر هستند.
وقتي مراحل توليد مثل، ايجاد ميشود، آنترروزئيدها آزاد ميشوند و به كمك تاژكها شنا ميكنند و خود را به آراكگونها ميرسانند. آنتروزئيد تخمك را بارور ميكند و سلول تخم تشكيل ميگردد. تخم باور شده به سلول مادر هاگ تبديل ميشود.
در مرحله دوم، پس از بارور شدن تخم و توليد هاگ كه مرحله رشد غيرجنسي محسوب ميشود، رشتههايي از تخم خارج ميگردد كه بر روي آنها هاگدانهايي را دارد. هاگها يا نر هستند يا ماده، وقتي هاگدان ميرسد از بالا باز ميشود و مقداري هاگ از آن خارج شده در هوا پراكنده ميشود. هاگهاي پراكنده شده در رطوبت و حرارت مناسب رشد ميكند و گياه جديدي را به وجود ميآورد كه بر روي آنها چتركهاي نر و چتركهاي ماده تشكيل ميگردد.
خزهها علاوه بر ريزوئيد اجزاي ساقه مانند و برگ مانندي دارند. در انتهاي برخي از ساقههاي خزه، اندامهاي جنسي ماده يا آركگون و در انتهاي برخي ديگر اندام جنسي نر يا آنتريدي پديد ميآيد.
گامت نر تاژك دار، خود را آزاد ميسازند و وارد آركگون شده و با گامت ماده تركيب ميشود و تخم را پديد ميآورند. از تقسيمات تخم در درون آركگون، يك ميله پديد ميآيد كه انتهاي آن برآمده ميشود و هاگدان را ميساز و در محيط مساعد كه كلاهك هاگدان ميافتد و هاكها آزاد ميشوند هاگها در جاي مرطوب رويش خود را آغاز ميكنند.
بسياري از انواع گياهان آوندي اوليه، که زماني به فراواني در سطح زمين يافت ميشدند از بين رفتهاند و امروزه تعداد كمي در روي زمين زيست ميكنند كه جثه اغلب آنها حتي به يک متر هم نميرسد.
1ـ دم اسبيان
2ـ پنجه گرگيان
3ـ پرسانان
ساقه دم اسب بند بند و تو خالي است. بخشي از ساقه داخل خاك قرار ميگيرد، پر دوام و داراي ريشه است. ساقههاي هوايي دو نوع ميباشند:
ساقههاي زايا و نازا. در بهار، در انتهاي ساقه زايا، اندام زايشي يا سمبله هاگ زا به وجود ميآيد. در زير فلسهايي كه روي سمبله هاگ زا را ميپوشاند، هاگدانها و در درون آنها هاگ به وجود مي آيد.
پنجه گرگيان داراي ريشه، ساقه و برگهاي كوچكند، در اين گياهان، هاگدانها اغلب بر روي برگهاي ويژهاي كه اجتماع آنها مخروطي شكل هستند به وجود ميآيند. پنجه گرگيان و علف خوك از جمله گياهان معروف اين گروه ميباشند.
سرخسها داراي برگهاي بسيار مشخصي با دم برگ دراز هستند كه معمولاً از ساقههاي زيرزميني منشأ گرفتهاند. در بخشهايي از سطح زيرين برگ سرخس لكههايي به رنگ قهوهاي يا نارنجي ديده ميشود. اين لكهها مجموعهاي از هاگدانهاي گرز مانندي است كه به وسيله بخش باريك خود به سطح زيرين برگ چسبيده اند. بخش حجيم هاگدان كيسهاي است كه در درون آن هاگ به وجود ميآيد.
وقتي كيسهها ميرسند، پاره شده و هاگها پس از آزاد شده در محيط مناسب ميرويند.
ابتدا جداره خارجي هاگ پاره ميشود و سيتوپلاسم آن كه از پرده نازكي پوشيده شده بيرون ميآيد از تقسيمات متوالي اين سلول صفحه سبز رنگ اِلْ مانند پروتال به وجود ميآيد كه داراي تعداد زيادي ريزوئيد است. پروتال، علاوه بر اينكه در جهت پهنا رشد ميكند، كلفتي آن به ويژه در وسط زياد شده و از چند رديف سلول تشكيل ميشود، پروتال سرخس فاقد برگ، ريشه و ساقه و شبيه ريسهداران است.
در پروتالهاي جوان اندامهاي كروي شكلي به نام آنتريدي به وجود ميآيد كه از يك رديف سلولهاي شفاف ايجاد شده كه در درون آنها تعداد زيادي گامت نر به دست ميآيد. وقتي پروتال، پير تر شد در روي آن اندامهاي ديگري به نام آرتگون پديد ميآيد كه درون آن گامت ماده ايجاد ميشود.
هر آنتروزئيد از هسته باريك و دراز و پيچ خوردهاي تشكيل شده كه اطراف آن ورقه نازك از سيتوپلاسم پوشانده است و در انتهاي آن تعداد زيادي تاژك وجود دارد كه به كرك آنها در آب جابجا ميشود.
اگر پروتال جواني در مجاور پروتالي پيرتر قرار بگيرد، تعدادي زياد از گامتهاي نر به وسيله پروتال جوان به وجود آمدهاند در قشري از آب كه هر دو پروتال را احاطه كردهاند، شنا ميكنند. هرگاه به مجراي آرگلون برسند، به وسيله ترشحات اين قسمت، به سمت گامت ماده آمده، يكي از آنها با اين گامت آميخته ميشود و تخم را به وجود ميآورد. تخم حاصل در شكم آرگون، به زودي شروع به تقسيم كرده، ابتدا دو و سپس چهار سلول پديد ميآيد، كه هر يك از آنها با تقسيم متوالي تعدادي گرده سلول به وجود ميآورند كه منشأ توليد بخشهاي مختلف گياهان هستند.
در گونهاي از سرخس كه سرخس رونده نام دارد، انتهاي باريك برگها وارد خاك شده و در محل تماس برگ با خاك، ريشه، ساقه و برگهاي جديد حاصل ميشود و پس از مدتي ارتباط آن از برگ سازنده، گسيخته شده و پايه مستقلي به وجود ميآيد.
در بعضي از سرخسها اندامي به نام پيازك حاصل ميشود كه از يك جوانه و تعدادي برگ تشكيل شده است. اگر اين اندامها از سرخس جدا شوند و در محيط مناسب قرار گيرند، سرخسهاي جديدي را به وجود ميآورند.
-
چهارشنبه 2 دی 1388
3:44 AM
نظرات(0)
قيچ درختچه اي است همراه با انشعباات چوبي فراوان که در عرصه هاي بياباني بصورت پراکنده در جوامع گياهي درمنه دشتي مشاهده مي شود. ارتفاع متوسط اين درختچه تا ٥/٢ متر مي رسد.
. قيچ در نقاط مختلف ايران ، قفقاز ، افغانستان و پاکستان انتشار دارد.
رويشگاههاي اصلي قيچ در ايران ، جنوب شرقي شاهرود ، خراسان ، زنجان ، دامنه هاي مشرف به کوهستان سفيد آب و دشت کوير، ارتفاعات انارک و چوپانان مي باشد. قيچ معمولا" در خطوط همباران ١٠٠تا ١٥٠ميليمتر بصورت طبيعي ايجاد رويشگاههاي مشجر مي نمايد.
دامنه ارتفاعي رويشگاه قيچ در دامنه هاي کوهستاني سفيد آب بين ١٠٠٠تا ٢٠٠٠متر از سطح دريا است. قيچ گياهي است بومي مناطق خشک و نيمه خشک در خاکهاي شور ، قليا و شور و قليايي که عمدتا" داراي آهک فراوان است ، بخوبي رويش دارد. گلهاي زرد اين درختچه پيش رس بوده و معمولا" در اواسط اسفندماه ظاهر مي شوند.
بدنبال آن ميوه هاي بالدار حاوي سه عدد بذر، در اوايل ارديبهشت ماه بوجود مي آيند. وجود باله هاي نسبتا" بزرگ ميوه ، جابجايي بذر را توسط باد آسان کرده است. اين گياه بوسيله بذر و قلمه قابل تکثير است.
-
چهارشنبه 25 آذر 1388
6:20 AM
نظرات(0)
اطلاعات اولیه
برگها اندامهای پهن و سبز رنگی هستند که با نظم و ترتیب ویژهای بر روی ساقه گیاهان قرار دارند و دارای دو بخش اصلی پهنک و دمبرگاند. پهنک سطح تماس برگ و محیط را زیاد میکند پهنک به علت نازک بودن دو نقش فتوسنتز و تعرق را بخوبی انجام میدهد. برگ هر گیاه معمولا ویژگیهای ظاهری خود را دارا است. این ویژگی در درجه اول مربوط به خصوصیات ارثی گیاه و در درجه دوم مربوط یه عوامل محیطی مانند نور ، رطوبت و دماست.|| قسمتهای مختلف برگ
در نهاندانگان برگ مرکب از یک قسمت صفحه مانند سبزی به نام پهنک است که بوسیله دنباله باریکی به نام دمبرگ به ساقه متصل میشود. دمبرگ غالبا در پایین خود و در قسمتی که به ساقه متصل میشود گاه پهن شده به صورت غلافی کم و بیش ساقه را در برمیگیرد. غلاف یا نیام برگ در بعضی از برگها گاهی خارج از اندازه رشد کرده ، تمامی میانگره ساقه را پوشانده ، گاهی ایجاد زایدهای به نام گوشوارک را میکند. به جز پهنک برگ بقیه اجزای آن را ضمایم برگ میگویند. برگها ممکن است دارای همه ضمایم یاد شده باشد یا فقط شامل دمبرگ و پهنک باشند، گاهی نیز برگ فاقد دمبرگ و حتی پهنک است. ساختار بیرونی برگ
پهنک
بخش قعال برگ بوده و غالبا به علت دارا بودن کلروفیل سبز رنگ است. پهنک ممکن است وجود نداشته و یا بسیار کاهش یافته باشد و مثلا به صورت پیچک در میآید. پهنک معمولا به شکل صفحه سطحی است که رگبرگها از آن میگذرند رگبرگها ادامه دمبرگ بوده و در سطح زیرین مشخصترند. چگونگی پراکندگی رگبرگها را در سطح برگ رگبندی (گسترش رگبرگها) مینامند. دمبرگ
میله کوتاهی است که پهنک را در محل گره به ساقه متصل می کند. قسمت عمده دمبرگ را بافتهای چوبی و آبکشی تشکیل میدهند. دمبرگ معمولا به لبه پایه پهنک متصل است ولی در بعضی از گیاهان مانند لادن و کرچک به سطح زیرین برگ اتصال دارد. اینگونه برگها را سپر میگویند. برگها فاقد دمبرگ را که پهنک آنها مستقیما به ساقه متصل است بیدمبرگ یا چسبنده مینامند. قاعده برگ گاهی به صورت نیام (غلاف) گسترش مییابد و ممکن است دارای ضایعاتی به نام گوشوارک و زبانک باشد. انواع برگ
برگ گیاهان دو لپهای
برگ گیاهان دو لپهای ممکن است ساده یا مرکب باشد برگ ساده فقط از یک قطعه تشکیل شده حال آن که برگ مرکب از چند قطعه کوچک به نام برگچه بوجود آمده است. در قاعده برگ گیاهان دو لپهای یک جفت گوشوارک و یک جوانه جانبی قرار دارد. گسترش رگبرگها معمولا شبکهای است. برگ گیاهان تک لپهای
برگ گیاهان تک لپهای از دو بخش پهنک و نیام تشکیل شده است گسترش رگبرگهای آنها موازی است. در محل اتصال نیام به پهنک زبانک وجود دارد. در بعضی گونههای غلات در محل اتصال پهنک به نیام یک جفت گوشواره وجود دارد. برگ بازدانگان
برگ اکثر بازدانگان سوزنی یا پولک مانند است. برای مثال برگ سوزنی در کاج و پولک مانند در سرو وجود دارد. برگهای سوزنی فقط یک رگبرگ دارند و به نوک تیزی ختم میشوند. آرایش جوانه برگ (آرایش برگ بر روی ساقه)
ساختار درونی برگ
ساختار درونی دمبرگ
تمام سطح دمبرگ از بشره ای پوشیده شده که امتداد بشره ساقه است. و در درون آن پاراشیمی وجود دارد که رگبرگها از میان آن میگذرند. آوندهای چوب - آبکش با همان وضعی که در ساقه قرار دارند (آوندهای آبکشی در خارج و آوندهای چوبی در داخل)وارد برگ میشوند. ساختار درونی پهنک
تنوع و اقسام برگ
برگ ساده
برگهایی که پهنک واحدی دارند و به آنها برگهای ساده میگویند. پهنک برگهای ساده ممکن است کامل بوده ، یا به حاشیه به علت بریدگیها یا فرورفتگیها اشکال مختلف پیدا کند. انواع برگهای ساده را از روی پهنک و کناره آنها که دارای دندانه یا کنگره است و همچنین بر حسب نوع و عمق بریدگی حاشیه که سطحی است و یا کم و بیش به رگبرگ و سطحی میرسد نامگذاری میکنند. برگ مرکب
برگهایی که پهنک آنها از برگچههای متعدد تشکیل میشود به برگهای مرکب مرسوماند. برگهای مرکب از برگچههای متعدد تشکیل میشوند، اگر برگچههای برگ مرکب در طرفین یک رگبرگ مشترک که راشی نام دارد قرار گیرند آن را برگ مرکب شانهای یا پرمانند میگویند. دیگر از اشکال مهم برگ مربوط به وضع و اشکال نوک و کنارههای پایینی آن است که در شناسایی انواع گیاهان اهمیت مخصوص دارند.
عده ای از مولفان برگهای مرکب شانهای را ابتداییتر از برگهای کامل یا ساده میدانند و به عبارت دیگر تکامل برگ را از حالت مرکب بودن به طرف سادگی و کامل شدن عنوان میکنند. مورفولوژیستها برای اثبات این نظریه دلایل بیشماری از مقایسه برگ یا فروند گیاهان فسیلی یا گیاهان امروزی ذکر میکنند. در طبیعت فعلی نیز برخی از درختان که برگهای مرکب شانهای دارند مانند کرات یا لیکلی که در جنگلهای اطراف دریای خزر فراوان میروید، دارای برگهای مرکبی هستند که بعضی از برگچههای آنها با برگچههای مجاور خود چسبیده و یکی شدهاند. وظایف برگ
-
چهارشنبه 4 آذر 1388
10:22 AM
نظرات(0)