منبع: سايت بينات
زندگي حضرت زهرا سراسر ارتباط معنوي با خداوند و اتصال روحاني به او و تسليم کامل به ذات حق است. تلاش در راه هدايت امت از شاخصهاي مهم زندگي اوست که البته تاريخ در بسياري از موارد از آن ياد نکرده است و از اين افق به اين موضوع تاکنون نگريسته نشده است. زيرا يک انسان مکتبي که تمامي توجه خود را به سوي خداوند معطوف کرده نيازي به ارائه آن به ديگري ندارد بويژه اينکه برخي از مفاهيم مکتبي و بندگي اصولا قابل ارائه نيستند. (بطور مثال) وقتي که يک بوته گل را در اوج عطرافشاني و طراوت نظارهگريم و از بوي و زيبائي آن لذت ميبريم تمامي آنچه را که حس ميکنيم نميتوانيم بيان کنيم و بر زبان آوريم و اينچنين است که يک انسان مکتبي عليرغم ارتباطات معنوي که بين خود و خداي خود دارد امکان بيان آن را نميتواند داشته باشد و قلم و بيان از وصف آن عاجز است. براين اساس است که آنچه از اين ارتباطات روحاني به انسانها ميرسد قابل بيان و لمس نيست زيرا يا کلمات قادر به وصف آن نيستند و يا اينکه موحدان اين احساس و تجربههاي ديني را صرفا براي ماندگاري نزد حضرت حق و تنها در جهت اخلاص او کسب ميکنند از اين رو نميخواهند آنها را آشکار کنند.
چکيده زندگي اين انسان بزرگ آن است که او حتي براي لحظهاي براي خود زندگي نکرد او براي اهداف رسالت، براي ادامه راه پدرش، براي تحقق اهداف اميرالمومنين و براي امامت دو فرزندش زندگي کرد همانهايي که رسول خدا فرمود حسن و حسين دو پيشواي اين امت هستند خواه قيام کنند و خواه سکوت و حضرت زهرا نه از جهت وابستگي خويشاوندي به اين چهرههاي مقدس اينگونه رفتار ميکرد بلکه او زندگي خود را براي رسالت و خدمت به آن وقف کرده بود زيرا اين گونه زندگي را خدمت به اسلام تلقي ميکرد و پيشبرد اسلام بيشترين تلاش او را تشکيل ميداد.
عليرغم مظلوميت ذاتي حضرت زهرا و اذيت و آزارهايي که به ساحت ايشان شد و عليرغم مشکلات عديدهاي که او در اين راه تحمل کرد به راحتي ميتوان از ميان کلمات و سخنان حضرتش فهميد که آنچه ذهن و فکر و عقل حضرت زهرا را به خود مشغول کرده بود مسئله اسلام و مفاهيم مربوط به آن مثل خلافت حضرت علي (ع) اين امر براساس روايت غدير حق مسلم اميرالمومنين است و زهرا مرضيه براي اثبات اين حق و ياري نمودن حقيقت تمامي تلاش خود را بکار گرفت و اينگونه بود که تمامي مشکلات و رنجها را تحمل کرد تا در محضر عموم مسلمانان با ايراد خطبه روشنگري کند. او در اين راه با زنان مهاجرين و انصار سخن گفت با مردان آنان نيز تکلم کرد و محور همه اين گفتگوها حق حضرت علي در باب خلافت بود اين تلاش در جهت علاقه شخصي و همسري او با حضرت علي نبود حتي مطالبه فدک نيز در جهت حمايت و پشتيباني از امامت بود زيرا فدک رمز استمرار خلافت محسوب ميشد چنانچه ابن ابيالحديد که از بزرگان معتزله است به نقل از برخي از اساتيد خود ميگويد درخواست فدک در واقع درخواست حق شرعي و جلوگيري از انحراف امت پس از وفات رسول خدا (ص) است.
و اينگونه است که مکتب در شخصيت اين بانو تجسم پيدا ميکند و شجاعت زهرا در مطالبه حق شرعي از هويت مکتبي او نشات ميگيرد و نگراني و حزن او نيز از آن برميخيزد گريه او در راستاي اهداف اسلام است و زماني که در فقدان پدر گريان است نه از جهت از دست دادن پدر زيستن است بلکه گريه او از جهت رابطه عميق با پيامبر به عنوان رسول خداست.
حضرت زهرا (س) در کنار تلاش براي استقرار و استمرار جريان رسالت، قدم در راه حل مشکلات مردم برميدارد زيرا توجه به مردم را بخشي از رسالت ميداند و ارزش حضرت زهرا از اين جهت بسيار والاست ارج و مقام حضرتش عليرغم رفيع بودن اهتمام تبار و خاندان او در راه مکتب و مردم است ارزش او به پايبندي به ارزشهاي اسلامي است که او منادي آن بود و براي تحقق اين ارزشهاست که انسان براي ديگران زندگي ميکند قبل از آنکه براي خود زيست کند، پذيرش مشکلات مردم دوست داشتن دوست داشتنيهاي مردم، و طرد آنچه مردم نميپسندند در زندگي زهرا مرضيه متجلي است بلکه حضرت زهرا افقي بالاتر از اين هم داراست او نعمتهاي الهي را تنها بين خود و مردم تقسيم نميکرد بلکه ديگران را بر خود ترجيح ميداد عليرغم آنکه خود به آنها به شدت نياز داشت.
او عليرغم نياز شديد خود به دعا براي رفع دردها و الام خود از فرصت شبهاي راز و نياز استفاده ميکرد تا در پيشگاه خداوند به بندگي و عبادت بپردازد او نماز و نيايش به درگاه احديت در هالهاي از معنويات و روحانيت را صرف دعا براي رفع نيازمنديهاي مومنين و طلب بخشش گناهان ديگران ميکرد و از خداوند اعتلا و پيشرفت منان و روا شدن حاجات شفاي بيماران را طلب ميکرد و در آن نيايشهاي شبانه از ذکر نام افراد هم دريغ نميکرد فرزندش امام حسين(ع) وقتي اين شيوه مناجات را مشاهده کرد پرسيد مادرم چرا براي خود دعا نميکني و او جواب داد اي پسرم اول همسايه سپس خانه به عبارت ديگر ابتدا بايستي در انديشه ديگران بود پيش از آنکه به فکر خودمان باشيم و به مشکلات ديگران فکر کنيم قبل از آنکه در انديشه خودمان باشيم. تلاش کنيم تا آرزوهاي ديگران محقق شود پيش از آنکه در راه تحقق آرزوهاي خودمان قدم برداريم و از خداوند بخواهيم آنچه به ديگران داده به ما هم بدهد و اين حقيقت را زهرا خواهان است و اينگونه بود که آيات جاويدان قرآن بر اين خانواده نازل گشت آياتي که نشان ميدهد آنها ديگران را بر خود ترجيح ميدهند و نتيجه آن دور شدن از عذاب الهي و کسب رضايت خداوند است.
زهراي اطهر تمامي عشق خود را به مردم داد و به واسطه همين ايثار به مراتبي رسيد که تمامي وقت خود را صرف حل مشکلات مردم ميکرد و اين روحيه بر تمامي صفات زيباي او برتري داشت عشق الهي را براي عشق به مردم ميخواست و بر اين باور بود که آنکه خداوند را دوست دارد امکان ندارد که بغض برادر دينياش را به دل بگيرد الخلق کلهم عيالالله واحبهم الي الله انفعهم لعياله مخلوقات خداوند همگي خانواده اوهستند و دوست داشتنيترين آنها آن است که براي خلق سودمندتر باشد.