مدير موفق كيست؟
بدون شک قوانين در ذات خود برتری ها و بهتری های نسبت به يکديگر دارند، اما در مجموع هيچ قانون انسانها را تشويق به ظلم و تجاوز به حق ديگران نميکند.
براي تشخيص چنين شخصی چه چيزي لازم است وچگونه مي توان ان را از ديگران تمييز داد؟اين يک سؤال اساسی است. در جوامع عقب مانده که سطح دانش و بينش پايان است، حتی مردم در شناخت اصول و قوانين خود از آگاهی اندکی برخوردار نيستند اين انتخاب خيلی مشکل است.
راه حل اينست که مردم با يک اخلاص و ديد درست کسانی را از ميان خود که به ايشان گمان نيک دارند انتخاب نمايند و آنهارا ملزم بسازند که از ميان خود کسی را برای ادای اين امر خطرناک و بسيار دشوار بر گزينند، اين يگانه راهست.
اگر در انتخاب مردم صفات غير از صفات در بالا ذکر شده، مثل قوم، قبيله، نژاد، زبان، پول و... مقصود و منوط بود اينجاست که از ابتداء ما به سوء مديريت دچار ميشويم، چون در يک بينش بسيار ابتدائی مدير بايد ارضای خاطر کسانی را که برايش بخاطر قوم، قبيله، نژاد، زبان، پول و... رأی داده اند نگاهدارد، در غير اين صورت بقايی خود را نا ممکن ميداند.
هر چه اگر انتخاب به اساس شروط و ارزشهای خوب ياد شدهء قبلی باشد، چنين رئيسی هيچگاه ارزشهای مطرح نزد خود را بخاطر ارضای ديگران زير پای نميگذارد و در صورت بکار گرفتن عدالت اجتماعی حاميان بيشتر و صادقتر پيدا ميکند.