واژه ي«رادار» از حروف اول چند كلمه ي انگليسي به معناي آشكارسازي و فاصله يابي راديويي درست شده است. پس، رادار به دستگاهي مي گويند كه بتـواند وجـود چيزي را كشف و فاصله آن را نيز تعيين نمايد. البته چنين كاري بايد به وسيله امواج راديويي انجام پذيرد تا بتوان نام آن دستگاه را رادار نهاد. براي آشنايي با كار رادار بهتر است كه آن را با يك چراغ قوه مقايسه كنيم. مثلاً شما در جاي تاريكي هستيد و چراغ قوه اي هم در دست داريد. همين كه آن را روشن مي كنيد مي بينيد امواج نور به صورت يك تابه، فضاي تاريك را مي شكافد و در جهتي متمركز مي شود كه شما چراغ را به آن سو نگاه داشته ايد. آيا مي دانيد در آن شب تار چه چيزي روي داده تا شما را قادر به ديدن كرده است؟ در زماني كمتر از يك ميليونيم ثانيه، نور چراغ قوه شما به درخت يا جسم ديگري برخورد مي كند، دوباره نور برمي گردد و به چشم شما مي رسد. در اين صورت شما قادر به ديدن آن ها مي شويد. البته در آن منطقه درختان ديگر يا اجسام ديگري هم هستند، ولي چون تابه نور چراغ به آن ها نرسيده است، شما نمي توانيد آن ها را هم ببينيد. دستگاه رادار نيز عيناً همين گونه كار مي كند، با اين تفاوت كه به جاي«امواج نور» كه از چراغ قوه بر مي خيزد، از رادار امواج راديويي پخش مي گردد. «امواج نور» را مي توان با چشم ديد، ولي«امواج راديويي» نامرئي مي باشند. موج نور و موج راديويي هر دو از امواج برقاطيس به شمار مي روند. اختلاف امواج نور با امواج راديويي، فقط در طول موج شان است. رادار امواج بسيار كوتاهي دارد كه طول شان فقط به چند سانتي متر مي رسد. از اين رو آن ها را مايكرويو يعني امواج بسياركوتاه، مي خوانند. از آن جا كه طول اين دو نوع موج با هم فرق دارد؛ پس هر كدام به گونه اي خاص عمـل مي كنند. براي مثال، امواج راديويي رادار از ابرهاي نزديك افق ما نيز عبور مي كند، ولي امواج نور هرگز نه. هم چنين ما نمي توانيم با چشم، گوش يا ساير حواس خود و بدون به كار گرفتن دستـگاه خاصي امواج راديويي را درك كنيم. اما نور را با چشم هم مي توان ديد. دانشمندان براي گرفتن امواج راديويي به دستگاه مخصوصي نياز دارند. ضمناً با اندكي چرخاندن تابه رادار مي توان وجود چيزهاي ديگر را نيز كه در اطراف آن جسـم قرار گرفته اند، دريافت.
زمان بازگـشت موج رادار با واحد يك ميليونيم ثانيه تعيين مي شود. پس بايد حساب كنيم و ببينيم كه موج، پس از برخورد با جسم مورد نظر، در چه مدتي به سوي دستگاه رادار بازگشته است. با تعيين اين مدت مي توان فاصله ي مكاني آن جسم را نسبت به خودمان نيز محاسبه كنيم. آيا به وسيله ي رادار مي توان بزرگي يا كوچكي جسم را نيز تعيين كرد؟ بلي. زيرا هر چه جسم، بزرگ تر باشد؛ رادار امواج بيشتري را بازتاب مي نمايد. رادار در راهنمايي هواپيماها و كشتي ها نقش مهمي بازي مي كند. به وسيله رادار است كه هواپيما يا كشتي غول پيكري راه خود را در ميان ابر و مه به خوبي مي يابد و از برخورد با موانع خطرناك به موقع مي گريزد.
.
چگونه زيردريايي در زير آب مي ماند؟
اساس علمي كار زيردريايي بسيار ساده است. اين كه مي بينيد زيردريايي به اعماق آب فرو مي رود يا از ته دريا بالا مي آيد، بر يك مبناي بسيار ساده درست شده است.
بيشتر زيردريايي هاي امروزي داراي دو بدنه مي باشند: بدنه ي داخلي - بدنه ي خارجي. آن گاه، در ميان اين دو بدنه مخزن هايي به صورت«صدف» جاي دارند كه در آن ها آب يا هوا، براي سنگين يا سبك كردن وزن زيردريايي، پر مي شود. وقتي كه زيردريايي، مي خواهد در آب فرو رود؛ شيرهاي بزرگ آن را باز مي كنند، شيرهايي كه به نام«كينگـستن» معروفند و در زير مخزن ها قرار گرفته اند. بدين وسيله، آب وارد مخزن ها شده. در ضمن، هواي موجود در آن ها را از راه هواكش ها تخليه مي كند. اين هوا كـش ها در بالاي مخـزن ها قرارگرفته اند. هنگامي كه آب بدين گونه وارد مخزن ها شود، زيردريايي هم سنگين مي شود و به اعماق آب فرو مي رود. سپس وقتي كه بخواهد از ته دريا بالا بيايد نخست هواكش ها را مي بندند و با دستگاهي هوا را چنان با فشار وارد مخزن ها مي كنند كه آب درون آن ها از شيرهاي« كينگـستن» دوباره بيـرون رانـده مي شود. در اين هنگام زير دريايي سبك مي شود و مي تواند كه به راحتي سر از زير آب بيرون بياورد. براي فرو بردن زير دريايي به زير آب يا برعكس، از چند سكان كه افقي بر بدنه اش چسبيده اند، استفاده مي شود. اما هنگام حركت به پيش مانند يك كشتي معمولي فقط با يك سكان هدايت مي شود. در زيردريايي، اتاقك هاي متعددي به وسيله ي كشيدن تيغه هايي عمود بر هم، درست كرده اند. براي ورود و يا خروج از آن ها انسان، بايد از ميان درهاي كيپ و زود جفت شونده اي، بگذرد. اين درها بسـيار سريع بسته مي شوند و طوري ساخته شده اند كه هرگز آب نمي تواند از آن ها به داخل نفوذ كند. افزون بر اين ها، زيردريايي به چند دريچه ي نجات و ريه هاي اطمينان مجهز است تا به هنگام بروز خطر، بتوان از آن ها استفاده كرد.
چشم زيردريايي پريسكوپ نام دارد. آن داراي لوله اي دراز مي باشد كه در بدنه زيردريايي جاي داده شـده و به هنگام لزوم، طوري آن را در آب رها مي كنند كه سرش از سطح آب بيرون مي آيد. سر«پريسكوپ» به چندين منشور مجهز است كه به كمك آن ها شخصي كه پايين لوله نشسته، خواهد توانست اشيايي را كه بر سطح آب است، تماشا كند. با چرخاندن لوله«پريسكوپ» مي توان افق دريا را زير نظر گرفت. زير دريايي يك دستگاه گيرنده ي صدا هم دارد كه صداي كشتي ها را از مسافت دور گرفته، در ضمن مكان شان را هم تعيين مي كند. علاوه بر اين، به رادار نيز مجهز مي باشد تا در كشف اجسام شناور بر سطح آب به كار آيد. در 1951 فرمان ساختن نخستين زيردريايي اتمي جهان صادر گرديد و سپس آن را در 21 ژوئيه 1955 به آب انداختند. زيردريايي اتمي بيشتر از هر زيردريايي ديگري مي تواند به اعماق آب فرو رود. اين زيردريايي در عمق 250 متر، تا 40 هزار كيلومتر مسافت را مي پيمايد، بي آن كه در اين اثنا نيازي به لنـگر انـداختن داشته باشد